جشن مهرگان مهرگان یکی از کهنترین جشنها و گردهماییهای ایرانیان و هندوان است که در ستایش و نیایش مهر یا میترا برگزار میشود. جشن مهرگان قدمتی به اندازه ایزد منسوب به خود دارد. تا آنجا که منابع مکتوبِ موجود نشان میدهد، دیرینگیِ این جشن دستکم تا دوران فریدون باز میگردد. شاهنامه فردوسی به صراحت به این جشن کهن و پیدایش آن در عصر فریدون اشاره کرده است: به روز خجسته سرِ مهر ماه به سر بر نهاد آن کـیانی کلاه زمانه بی اندوه گشت از بدی گرفتند هر ** ره بخردی دل از داوریها بپرداختند به آیین یکی جشن نو ساختند نشستند فرزانگان شادکام گرفتند هر یک ز یاقوت جام میِ روشن و چهره ی شاه نو جهان نو ز داد از سرِ ماه نو بفرمود تا آتش افروختند همه عنبر و زعفران سوختند پرستیدن مهرگان دین اوست تنآسانی و خوردن آیین اوست اگر یادگارست ازو ماه و مهر بکوش و به رنج ایچ منمای چهر شاهنامه فردوسی، ویرایش جلال خالقی مطلق جشن مهرگان در آغاز مهرماه همانگونه که در گزارش فردوسی دیده میشود، زمان برگزاری جشن مهرگان در آغاز ماه مهر و فصل پاییز بوده است و این شیوه دستکم تا پایان دوره هخامنشی و احتمالاً تا اواخر دوره اشکانی نیز دوام داشته است. اما از این زمان و شاید در دوره ساسانی، جشن مهرگان به مهر روز از مهر ماه یا شانزدهم ماه مهر منتقل میشود. منسوب دانستن جشن مهرگان به نخستین روز ماه مهر در آثار دیگر ادبیات فارسی نیز دیده شده است. برای نمونه این بیت از ناصرخسرو که هر دو جشن نوروز و مهرگان را به هنگام اعتدالین میداند: نـوروز بـه از مـهـرگـان، گـرچـه هـــر دو زمـــانــنــد، اعــتــدالــــی دلیل برگزاری جشن مهرگان در آغاز مهرماه و اصولاً نامگذاری نخستین ماه فصل پاییز به نام مهر، در این است که در دورههایی از دوران باستان و از جمله در عصر هخامنشی، آغاز پاییز، آغاز سال نو بوده است و از همین روی نخستین ماه سال را به نام مهر منسوب کردهاند. تثبیتِ آغاز سال نو در هنگام اعتدال پاییزی با نظام زندگیِ مبتنی بر کشاورزیِ ایرانیان بستگیِ کامل دارد. میدانیم که سال زراعی از اول پاییز آغاز و در پایان تابستان دیگر خاتمه میپذیرد. قاعدهای که هنوز هم در میان کشاورزان متداول است و در بسیاری از نواحی ایران جشنهای فراوان و گوناگونی به مناسبت فرارسیدن مهرگان و پایان فصل زراعی برگزار میشود. در این جشنها گاه ترانههایی نیز خوانده میشود که در آنها به مهر و مهرگان اشاره میرود. شاید بتوان شیوه سال تحصیلیِ امروزی را باقیمانده گاهشماری کهن میترایی/ مهری دانست. امروزه نیز سنت کهن آغاز سال نو از ابتدای پاییز با نام «سالِ وَرز» در تقویم محلی کردان مُـکریِ مهاباد و طایفههای کردان شُکری باقی مانده است. همچنین در تقویم محلی پامیر در تاجیکستان (به ویژه در دو ناحیه «وَنج» و «خوف») از نخستین روز پاییز با نام «نوروز پاییزی/ نوروز تیرَماه» یاد میکنند. در ادبیات فارسی (از جمله شاهنامه فردوسی) و امروزه در میان مردمان آسیای میانه و شمال افغانستان، فصل پاییز را «تیرَماه» مینامند. گاهشماری هخامنشی نیز مبتنی بر آغاز سال از ابتدای پاییز بوده است، همانگونه که در کتاب «رصدخانه نقشرستم» (چاپ سال ۱۳۷۸؛ و چاپ دوم آن در کتاب: بناهای تقویمی و نجومی ایران، ۱۳۸۳، از همین نگارنده) گفته شد؛ سازوکار ویژهای برای تشخیص هفته به هفته و سپس روز به روزِ آغاز سال نو هخامنشی در تقویم آفتابی نقشرستم (کعبه زرتشت) طراحی و تعبیه شده است. جشن هخامنشی میتراکانا شواهد موجود نشان میدهد که جشن مهرگان در عصر هخامنشی در آغاز سال نو، یعنی در نخستین روز از ماه مهر برگزار میشده است. در گزارشهای مورخان یونانی و رومی از این جشن با نام «میثْـرَکَـنَـه/ میتراکانا» یاد شده است. نام ماه مهر در کتیبه میخیِ داریوش در بیستون به گونه «باگَـیادَئیش» (= باگَـیادی/ بَـغَـیادی) به معنای احتمالی «یاد خدا» آمده است. کتسیاس، پزشک اردشیر دوم پادشاه هخامنشی، نقل کرده است که در این جشن ایرانیان با پوشیدن ردای ارغوانی رنگ و همراه با دستههای نوازندگان و خنیاگران به رقصهای دستهجمعی و پایکوبی و نوشیدن میپرداختهاند. به گمان نگارنده نقش گلهای دایرهای شکل با دوازده و هشت گلبرگ در تختجمشید، میتواند نشانهای از مهر باشد. چرا که در پیرامون ستاره قطبی (چه ستاره قطبی امروزی و چه باستانی) دوازده صورت فلکیِ تشکیل دهنده برجهای دوازدهگانه، و نیز هشت صورت فلکیِ پیرا قطبی، در گردشی همیشگیاند. فیثاغورث در سفرنامه منسوب به او، شرح میدهد که پرستندگانِ ستارهای درخشان که آنرا میترا مینامیدند، در غاری تاریک که چشمه آبی در آنجا جریان داشت و نقش صورتهای فلکی بر آنجا نصب شده بود، حاضر میشدند و پس از انجام مراسم گوناگون (که نقل نکرده)، نانی میخوردند و جامی میآشامیدند. آنگونه که از گفتار ثعالبی در «غُرَر اخبار ملوک فُرس و سیرِهم» دریافته میشود، گمان میرود که در زمان اشکانیان نیز جشن مهرگان با ویژگیهای عصر هخامنشی برگزار میشده است. زمان جشن مهرگان همانگونه که گفته شد، زمان برگزاری جشن مهرگان در دوره هخامنشی و به احتمالی قدیمتر از آن، در نخستین روز ماه مهر بوده و اکنون حدود دو هزار سال است که این جشن به شانزدهمین روز این ماه یا مهرروز از مهرماه در گاهشماری ایرانی منسوب است. اما این زمان در میان اقوام گوناگونی که از تقویمهای محلی نیز بهره میبرند، متفاوت است. برای نمونه زمان این جشن در گاهشماری طبری/ تبری و نیز در گاهشماری سنتی یزدگردی زرتشتیان، فعلاً برابر با حدود نیمه بهمنماه، و در گاهشماری دیلمی برابر با سیام بهمنماه است. همه این شیوهها برگرفته از گاهشماریهای کهن و گوناگون ایرانی است که پاسداشت آنها در کنار گاهشماری ملی ایرانی، لازم و شایسته است. اما برخی دیگر از زرتشتیان، با شیوهای نوساخته به نام «سالنمای دینی زرتشتیان» که در سالیان اخیر و با تغییراتی در گاهشماری ایرانی ساخته شده، این هنگام را معین میکنند که مصادف با دهم مهرماه (آبان روز) از گاهشماری ایرانی میشود. چنین شیوههایی که امروزه رایج شده و بعضی کسان به میل شخصی، یک تقویم یا مبدأ سالشماری میسازند و نامهای میهنی بر آن میگذارند، دستکاری آشکاری در نظام دقیق و قاعدهمند گاهشماری ایرانی و تاریخ و فرهنگ ملی دانسته میشود. (در این زمینه بنگرید به: پاسداشت گاهشماری ایرانی). در متون ایرانی از مهرگان دیگری به نام مهرگان بزرگ در بیست و یکمین روز مهرماه نام برده شده است که احتمالاً تاثیر تقویم خوارزمی باستان بوده است. از آنجا که در تقویم خوارزمی، آغاز سال نو از ششم فروردینماه محاسبه میشده است؛ زمان برگزاری همه مراسم سال، پنج روز دیرتر بوده و در نتیجه جشن مهرگان بجای شانزدهم مهر در بیست و یکم مهر (رام روز) برگزار میشده است. موسیقی مهرگانی از آنجا که در «برهان قاطع» نام مهرگان برای یکی از مقامها و لحنهای موسیقی سنتی ایران آمده است؛ و همچنین در میان دوازده مقام نامبرده شده در کتاب «موسیقی کبیرِ» ابونصر فارابی نیز مقام یازدهم با نام مهرگان ثبت شده است؛ و نیز نظامی گنجوی در منظومه «خسرو و شیرین» نام بیست و یکمین لحن از سی لحن نامبردار شده را «مهرگانی» نوشته است؛ گمان میرود که در دوران گذشته در جشن مهرگان موسیقی ویژهای اجرا میشده است که ما از جزئیات آن بیاطلاعیم. نام مهر و مهرگان در کاربردهای دیگر در باره گستردگی مراسم مربوط به مهر و جشن مهرگان، بیش از این نیز نشانههایی در دست است که به سبب اختصار این گفتار فرصت پرداختن به همه آنها در اینجا نیست. اما شاید ذکر دو نکته دیگر مفید باشد. یکی اینکه امروزه نیز زرتشتیان، آتشکدههای خود را با نام «درِ مهر» میشناسند و دیگر اینکه در بسیاری از کشورهای عربزبان،از جشنها و فستیوالها با نام عمومی «مهرجان» و «مهرجانات» نام میبرند. آیینهای جشن مهرگان در مجموع و بطور خلاصه، جشن مهرگان، جشن نیایش به پیشگاه «مهر ایزد» ایزد روشنایی و پیمان و درستی و محبت، ایزد بزرگ و کهن ایرانیان و همه مردمانِ سرزمینهایی از هند تا اروپا، به هنگام اعتدال پاییزی در نخستین روز مهرماه و در حدود دو هزار سال اخیر در مهر روز از مهرماه، برابر با شانزدهم مهرماهِ گاهشماری ایرانی (هجری خورشیدی فعلی) برگزار میشود. آنگونه که از مجموع منابع موجود، همچون نگارهها و متون باستانی و نوشتههای مورخان و دانشمندان قدیم ایرانی و غیر ایرانی (مانند فردوسی، بیرونی، ثعالبی، جهانگیری، اسدیِ توسی، هرودوت، کتسیاس، فیثاغورث، . . .) و نیز آثار شاعران و ادیبان (مانند جاحظ، رودکی، فرخی، منوچهری، سعدسلمان، . . .) دریافته میشود؛ مردمان در این روز تا حد امکان با جامههای ارغوانی (یا دستکم با آرایههای ارغوانی) بر گرد هم میآمدهاند؛ در حالی که هر یک، چند «نبشته شادباش» یا به قول امروزی، کارت تبریک برای هدیه به همراه داشتهاند. این شادباشها را معمولاً با بویی خوش همراه میساخته و در لفافهای زیبا میپیچیدهاند. در میان خوان یا سفره مهرگانی که از پارچهای ارغوانی رنگ تشکیل شده بود؛ گل «همیشه شکفته» مینهادند و پیرامون آنرا با گلهای دیگر آذین میکردند. امروزه نمیدانیم که آیا گل همیشه شکفته، نام گلی بخصوص بوده است یا نام عمومیِ گلهایی که برای مدت طولانی و گاه تا چندین ماه شکوفا میمانند. در پیرامون این گلها، چند شاخه درخت گز، هوم یا مورد نیز مینهادند و گونههایی از میوههای پاییزی که ترجیحاً به رنگ سرخ باشد به این سفره اضافه میشد. میوههایی مانند: سنجد، انگور، انار، سیب، به، ترنج (بالنگ)، انجیر، بادام، پسته، فندق، گردو، کُـنار، زالزالک، ازگیل، خرما، خرمالو و چندی از بودادهها همچون تخمه و نخودچی. سفره جشن مهرگان دیگر خوراکیهای خوان مهرگانی عبارت بود از آشامیدنی و نانی مخصوص. نوشیدنی از عصاره گیاه «هَـئومَـه/ هوم» که با آب یا شیر رقیق شده بود، فراهم میشد و همه باشندگان جشن، به نشانه پیمان از آن مینوشیدند. نانِ مخصوص مهرگان از آمیختن آرد هفت نوع غله گوناگون تهیه میگردید. غلهها و حبوباتی مانند گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن. دیگر لازمههای سفره مهرگان عبارت بود از: جام آتش یا نوکچه (شمع)، شکر، شیرینی، خوردنیهای محلی و بویهای خوش مانند گلاب. آنان پس از خوردن نان و نوشیدنی، به موسیقی و پایکوبیهای گروهی میپرداختهاند. سرودهایی از مهریشت را با آواز میخوانده و اَرْغُـشت میرفتهاند (میرقصیدهاند). شعلههای آتشدانی برافروخته پذیرای خوشبوییها (مانند اسپند و زعفران و عنبر) میشد و نیز گیاهانی چون هوم که موجب خروشان شدن آتش میشوند. از آنجا که نشانههای بسیاری، همچون تندیسها، کتیبهها و سنگنگارهها (از جمله نگارههای میترا در نمرود داغ و کوماژن)، از رواج آیین مهر در آسیای کوچک (آناتولی) حکایت میکند؛ بعید نیست که «سماع»های عارفانه پیروان طریقه «مولویه» در شهر قونیه امروزی، ادامه دیگرگون شده همان ارغشتهای میترایی باشد. در پایان مراسم، شعلههای فروزان آتش، نظارهگر دستانی بود که بطور دستهجمعی و برای تجدید پایبندی خود بر پیمانهای گذشته، در هم فشرده میشدند. مهرگان در ادبیات در ادبیات به ویژه چامه های (شعرهای) پارسی، از مهرگان بسیار سخن به میان آمده است که در این جا تنها نمونه های کوتاهی از آن ها را می آوریم : مسعود سعد سلمان : روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان مهر بفزا ای نگار ماه چهر مهربان مهربانی کن به جشن مهرگان و روز مهر مهربانی کن به روز مهر و جشن مهرگان جام را چون لاله گردان از نبید باده رنگ وندر آن منگر که لاله نیست اندر بوستان کاین جهان را ناگهان از خرمی امروز کرد بوستان نو شکفته عدل سلطان جهان منوچهری دامغانی : شاد باشید که جشن مهرگان آمد بانگ و آوای ِدَرای ِکاروان آمد کاروان مهرگان از خَزران آمد یا ز اقصای بلاد چینستان آمد نا از این آمد، بالله نه از آن آمد که ز فردوس برین وز آسمان آمد مهرگان آمد، هان در بگشاییدش اندر آرید و تواضع بنماییدش از غبار راه ایدر بزداییدش بنشانید و به لب خرد نجاییدش خوب دارید و فرمان بستاییدش هرزمان خدمت لختی بفزاییدش قطران تبریزی : آدینه و مهرگان و ماه نو بادند خجسته هر سه بر خسرو عنصری : مهرگان آمد گرفته فالش از نیکی مثال نیک روز و نیک جشن و نیک وقت و نیک فال در زمان حاضر امروز، جشن مهرگان، به شیوهای که در کتابهای تاریخی سدههای چهارم و پنجم و ششم آمده، نه در دستگاه دولتی و حکومتی برگزار میشود و نه در گردهماییهای غیر رسمی، نزد عامهً مردم. دست کم، در دو سده اخیر نیز از برگزاری آن آگاهی در دست نیست. جشن و آیین مهرگان، از نظر زمانی نیز، با تغییر تقویم، در سال ۱۳۰۴ هجری شمسی، تغییر کرد. بدین معنی که ۵ روز "پنجه = خمسه" (که پس از ۱۲ ماه سی روزه برای رسیدن به ۳۶۵ میآمد) حذف و شش ماه اول سال ۳۱ روز گردیدهاست. از آن پس، در بسی از تقویمها، مهرگان، به جای ۱۶ مهر در دهم مهر آمده، یعنی در صد و نود و ششمین روز سال براساس تقویم پیشین. در ماهنامهها و هفته نامههای ادبی و اجتماعی سدهً اخیر، مهرگان حضور دارد. بدین معنی که مقاله، پژوهش، شعر به مناسبت مهر و مهرگان - به ویژه در نشریههایی که در ماه مهر منتشر میشود - کم نیست. دکتر بهرام فره وشی از برگزاری مهرگان به عنوان جشنی خانوادگی، در بین زرتشتیان یزد و کرمان و نیز " از آیین قربانی کردن گوسفند، در برخی از روستاهای زردشتی نشین یزد، برای ایزد مهر " خبر میدهد. تا سی سال پیش، زردشتیان کرمان، در این روز، به یاد مردگان، مرغی را کشته و شکمش را با حبوبات و آلو انباشته و به عنوان خوراک ویژه، یادمان مردگان میپختند. جشن آغاز سال تحصیلی دانشگاه تهران، که در نیمه اول مهرماه است، در برخی از سالها در دهم یا شانزدهم مهر ( مهرگان ) برگزار میشد. زمان برگزاری آیین قالی شویان در مشهد اردهال را جلال ال احمد، با مهرگان هم پیوند میداند. صدرالدین عینی در یادداشتها، از جشنی در تاجیکستان و سمرقند یاد میکند که هر سال در ماه میزان (مهر ماه) برگزار میشد. جشنی که میتواند، با همهً دگرگونیها، بازماندهً جشن مهرگان باشد. از زبان او بشنویم، که فارسی تاجیکی است : ... حکایت این سیر (جشن) به کسانی که وی را ندیدهاند، مانند حکایههای " هزار و یک شب " دلکش و عجیب مینمود. حکایههایی درباره طرفبازی (آتش بازی)، موشک بازی، خر تازی، تگل جنگ اندازی (به جنگ انداختن قوچهای جنگی ) آن جا میکردند. در ریان (منطقه) غجدوان کم ** یافت میشد، که هیچ نباشد، سالی یک بار رفته، آن را سیر تماشا نکند. دهقان بچگان کم بغل (تنگدست) هم، که پدرشان برای سیر خرجی داده نمیتوانستند، کوشش میکردند، که کاری کرده، دو سه تنگه (واحد پول) پول یابند تا که به آن سیر رفته، تماشا کرده توانند. کسانی نیز پخته (پنبه) و خوره چینی میکردند، به خربزه کشانی و دهقانان بای (ارباب) به مرد کاری میدر آمدند. و اگر هیچ کار نیابند از کشتزارها دزدی میکردند. و مانند اینها. ماه مهر و مهرگان، در جامعه کشاورزی، فصل و زمان برداشت، انباشتن فراوردهها، پرداختن خراج و مالیات، اندوختن نیازمندیهای زمستانی و گرمی بازارهای موسمی بوده که هنوز - هر چند نه به نام مهرگان - برگزار میشود. و نیز با تحول و دگرگونی ای که با گذشت سدهها و هزارهها در برگزاری جشنها و آیینها - مانند همهً پد یدهها و زمینههای فرهنگی - روی داده و میدهد، جشن مهرگان تنها به این عنوان که نام روز با نام ماه یکی است برگزار نمیشود، بلکه بیشتر داستان و اسطورهً قیام کاوه آهنگر در برابر بیدادگریهای ضحاک است که یادمان این جشن نمادین میباشد. بی گمان، باور و اعتقاد به ایزد مهر و آیینهای مهری ( میترایی ) که پیش از زرتشت، در هند و ایران وجود داشته، به ماه مهر و جشن مهرگان سیمای دینی بیشتری افزوده بود. چکیده سخن جشن مهرگان متعلق به فرشته بزرگ مهر است و برابر با مهرروز (شانزدهم مهر) است و مطابق گاهنمای کنونی دهم مهر می باشد اين جشن فرخنده و زيبا در گذشته ميان ايرانيان مقامی بسيار ارجمند در حد نوروز داشت و همانگونه که ايرانيان نوروز را بواسطه پايان سرما و آغاز بهار جشن می گيرندمهرگانرا نيزدر نيمه سال و با پايان فصل گرما و شروع سرما جشن می گرفتند آداب و رسوم آن بسيار شبيه به نوروز است و همانطور که نوروز را به پادشاه افسانه ای ايران جمشيد نسبت می دهند مهرگانرا نيز به فتح و پيروزی فريدون ديگر قهرمان ايرانی بر ضحاک نسبت داده می شود ولی در حالت کلی چون ايزد مهر نزد کليه اقوام آريايی سابقه ای ديرين دارد و قديميترين آيين آرياييان می باشد نزد هر دو دسته ايرانيان و هندوان در يک روز گرامی داشته می شود و مهردر زبان سانسکريت هم بمعنی دوستی است و در ويد کتاب مذهبی برهمنان مانند اوستا ايزد روشنايی و فروغ می باشد و زرتشتيان بپرستشگاه خويش درب مهر گويند هر دو جشن مهرگان و نوروز از آثار درخشان و جاودان ايران زمين هستند و برماست که اين دو ميراث گرانقدر نياکانمان را همچون دو گنجينه گرانبها سينه به سينه و نسل به نسل انتقال دهيم چرا که هويت و پهنای مرز ايران زمين را اين دو جشن به وضوح نشان می دهد و هر کجا نوروز و مهرگان جشن گرفته شود آنجا ايران است و هر که ايندو جشن با شکوه و زيبا را برگزار کند ايرانی. مهرگان و نوروز در کنار يکديگر هزاران سال است که همانند دو ستون محکم و استوار پايه های استقلال و فرهنگ ايرانی را حفظ نموده اند.