آنچه شایسته نیست به آرزو مخواه،و بدان که انتقام خدا از بنده، به خشمِ بی رحمانه و بی حرمتی و سرزنش نبـُود،بلکه به متحول کردن و ادب کردن از فرط عشق باشد. افلاطون در جهان یگانه مایه نیکبختی انسان محبت است. افلاطون نیرومند ترین مردم کسی است که بر خشم خود غلبه کند. افلاطون زینت انسان به سه چیز است علم ،محبت ،آزادی. افلاطون عوام ثروتمندان را محترم می دانند و خواص دانشمندان را. افلاطون به عقیده من تنها موضوعی که شایسته است مغز انسان را نگران بدارد آینده فرزندان اوست و اندیشه این موضوع که چه کار کند تا فرزندان او خوشبخت شوند ؟افلاطون کسی که در ایام موفقیت و خوشی تو را ثنا گوید با آنچه در تو نیست ، البته در روز ناسازی و اقتراق هم از دروغ و بهتان در حق تو دریغ نخواهد کرد. افلاطون سزاوار است مرد عاقل هنگام تناول لذائذ یاد اورد تلخی دوا را و زیاد نخورد.افلاطون آنان که می خواهند خوب زندگی کنند باید به حقیقت نزدیک بشوند زیرا پس از نیل به مقام حقیقت یابی است که دست از غم و اندوه دنیا دست بر می دارند. افلاطون درغگو از دروغگوی دیگر در حذر است . افلاطون با دوست طوری رفتار کن که به حاکم محتاج نشوی وبا دشمن طوری معامله نما که اگر کار به محاکمه کشید ظفر تو را باشد. افلاطون از نزدیکی به کسی که قادر به حفظ اسرار و رموز خود نیست پرهیز نما. افلاطون رقت به سه ** واجب است : ۱-عاقلی که حکم جاهلی بر او روان باشد . ۲-قویی که گرفتار ضعیفی گردد. ۳-کریمی که محتاج لئیمی باشد.افلاطون بی صبری انسان را از هیچ رنجی نمی رهاند، بلکه درد جدیدی برای از پا درآوردن شخص بوجود می آورد. افلاطون از خدا چیزی مخواه که نفعِ آن منقطع (مقطعی) بـُود،و یقین داشته باش که همه ی مواهب از حضرت اوست،و از او نعمت های باقی (نعمتهایی که مثل انرژی پایستگی دارند!)،و فوایدی که از تو مفارقت(جدایی) نتواند کرد، التماس کن.افلاطون معبود خویش را بشناس و حقِ او را نگه دار.افلاطون همیشه با آموزش دادن و آموزش گرفتن باش، و توجه بر طلب علم را مقدم دار. افلاطون اهلِ علم را به کثرت علم امتحان مکن،بلکه اعتبار حال ایشان به دوری از شر و فساد کن.افلاطون همیشه بیدار باش که شرور را اسباب بسیار است،افلاطون بر آسایش و خواب اقدام مکن،مگر بعد از آنکه محاسبه ی نفس در سه چیز را به تقدیم رسانیده باشی: اول آنکه تأمل کنی تا در آن روز هیچ خطا از تو واقع شده است یا نه دوم آنکه تأمل کنی تا هیچ خیر اکتساب کرده ای یا نه سوم آنکه کوتاهی کرده ای در عمل به ندای درونت یا نه. افلاطون یاد کن که چه بوده ای در اصل،و چه خواهی شد بعد از مرگ،و هیچکس را ایذا رنجور مکن،که کارهای عالم در معرضِ تغیر و زوال است.افلاطون بدبخت آن ** بُوَد که از تذکر ِ عاقبت غافل بُود و از لغزش باز نایستد. افلاطون سرمایه ی خود را از چیزهایی که از ذات تو خارج بُود مساز.افلاطون در فعل خیر با مستحقان، انتظار ِ سؤال مدار ، بلکه پیش از التماس افتتاح مکن (منتظر نه ایست تا رنجوری از تو گدایی کند تا بعدش تو به او کمک کنی ،قبل از اینکه التماس کند، شروع به کمک کن)افلاطون روزگاری ، شأن و مقام تو پایین آمد ، ناامید مشو . آفتاب هر روز هنگام غروب پایین می رود تا بامداد روز دیگر بالا بیاید .افلاطون در جهان یگانه مایه نیکبختی انسان محبت است .افلاطون زینت انسان سه چیز است : علم - محبت - آزادی. افلاطون عوام ثروتمند را محترم می دارند و خواص دانشمندان را .افلاطون به دنیا نیامدن بهتر از تعلیم نیافتن و نادان ماندن است زیرا جهالت ریشه همه بدبختی ها است .افلاطون جان را فدای یاران موافق کنید .افلاطون از نزدیکی به کسی که قادر به حفظ اسرار و رموز زندگی خود نیست پرهیز نما .افلاطون سخن اگر از دل خارج شود به دل هم وارد می شود و اگر با نیت متکلم نباشد توقع مدار که آن تأثیر کند . افلاطون هر ** در طلب خیر و سعادت دیگران باشد ، بالاخره سعادت خودش را هم به دست خواهد آورد .افلاطون کامل ترین نوع بی عدالتی آن است که عادل به نظر برسیم در حالی که عادل نیستیم .افلاطون عشق تنها مرضی است که بیمار از آن لذت می برد .افلاطون به وسیله فضل و کرم می توان از دشمن انتقام گرفت.افلاطون تمام طلاهای روی زمین و زیر زمین به قدر یک فضیلت ارزش ندارند .افلاطون هیچ کوچک را حقیر مشمارید باشد که از شما فزونی یابد .افلاطون محبت را فراموش نکنید و آن را ناچیز مشمارید .افلاطون امتحان کن مرد را به فعل او و نه به قول او .افلاطون زیان رساننده تو معاشرت سه ** است : آنکه ترا به طرب بدارد - آنکه به فریب مغرورت کند - آنکه همت او کوتاه تر از همت تو باشد .افلاطون موسیقی تاثیر فوق العاده ای در روح انسان دارد و اگر درست به کار رود می تواند زیبایی را در رویاهای روح جایگزین کند . افلاطون زندگی بدون عشق محال است . برای مردم بی عشق دنیا حکم قبرستان وسیعی دارد .افلاطون لذتی که از علم حاصل می شود بی آلایش است .افلاطون فضیلت عبارت است مشابهت روح به مثال اعلی یعنی مشابهت او به خدا .افلاطون به دیدن کسی که با تو سر سنگین است مرو . با کسی که سخنت را تکذیب کند گفتگو مکن . برای کسی که گوش ندهد حرف نزن .افلاطون خردمندترین مردم قدرتمندترین است .افلاطون به هنگام لمس عشق، هر کسی شاعر میشود.افلاطون همین که مرد از حد خود تجاوز کند، یعنی بهآنجا رسد که محل او نبوده، اخلاق او زشت و خشن میگردد. افلاطون هرچیز را که نگهبان بیشتر بود، استوارتر گردد مگر راز، که نگهبانان آن هرچه بیشتر باشد آشکارتر گردد. افلاطون نیاز حاجتمند را پیش از اینکه استمداد طلبد، شایسته است که با همت بلند خود نیازمندی او را رفع کنی.افلاطون نزدیک مباش بههمنشینی مردمان شرور و بداخلاق، زیرا که طبع تو از طبیعت او شر را میدزدد، در حالی که تو آگاه نباشی.افلاطون نادانی هرکس بهدو چیز دانسته میشود: اول، بهچیزی که از او نپرسیدهاند خبر گوید. دوم، سخنراندن بیش از ضرورت.افلاطون لذتی که از علم حاصل میشود، لذتی بیآلایش است.افلاطون فقط عدالت است که میتواند موجد خوشبختی شود.افلاطون علاقهای در دنیا شدیدتر از عشق به وطن نیست.افلاطون عشق بلائی است که همه خواستارش هستند.افلاطون عزم بهمصاحبت اشرار نکنید، چه همین که تو را اهانت نکنند، بر تو منت نهند.افلاطون سعادت جامعه بهمراتب مهم تر از سعادت فرد میباشد.افلاطون سزاور است مرد عاقل هنگام تناول غذای لذیذ، یادآورد تلخی دارو را و شکمبارگی نکند.افلاطون سزاوار است حاکم را بر وفق و مدارا حد بر مجرم براند و خشونت نکند چه اگر کسی مجرم نبود، حاکم بر مسند نمینشست.افلاطون سرعت و تندی کار را مجوی، بلکه خوبی و برگزیدگی آن را سعی کن زیرا که مردم از تو نپرسند در چه مدت کار را انجام دادی بلکه خوبی و بی نقصی آن را میجویند.افلاطون زمان ناخوشی را به حساب عمر مشمرید.افلاطون دنیا را آتش انگار، چنان که برای معاش به کمی آتش کفایت توان کرد، شما نیز با مقداری از نعمت دنیا اکتفا کنید.افلاطون دشمنان من سه قسمند: گروهی قویتر، جماعتی هموزن و دستهای ضعیفتر. طرف شدن با گروه اول موجب نابودی است، با جماعت دوم تا جان در بدن دارم میجنگم اما گروه سوم را حتی با التماس رام خواهم ساخت، چون مقابله با خصم ضعیف از مقام انسان در جامعه میکاهد و شخص را ناچیز میسازد.افلاطون در دنیا دو نیرو هست: شمشیر و تدبیر، بیشتر اوقات شمشیر مغلوب تدبیر شدهاست.افلاطون در آئینه نگاه کن، اگر صورت زیبا داری کاری مناسب جمالت انجام ده و اگر قیافهات نامتناسب است، زشتی کردار را بهزشتی صورت میفزا.افلاطون خدا در راه فضیلت سدهایی از درد و رنج برپا کردهاند اما از طرف دیگر وقتی آدمی بر این مشکلات فائق آمد و از سدها گذشت، فضیلت بهدست آمده کار آسانی به نظر میرسد.افلاطون حب مال سراسر وجود آدمیان را تسخیر میکند و هرگز بهآنان مجال نمیدهد که حتی لحظهای در باره چیزی جز اموال شخص خویش بیندیشند.افلاطون چون کامیابی رو کند همه خوبند و چون ناکامی سررسد همه بد.افلاطون تندرستی و زیبائی و نیرومندی و مالداری و همه چیزهای دیگری که در دست نیکمردان باعث و بانی خیر است، بههمان اندازه پلید و عامل شرارت خواهد بود، اگر در دست نابکاران و اراذل قرار گیرد.افلاطون تمول و تقوی چون دو وزنه هستند که در کفههای یک ترازو قرار گرفته باشند، بالا رفتن یکی مستلزم پائین رفتن دیگری است.افلاطون بهعقیده من تنها فکری که شایستهاست مغز انسان را به خود مشغول سازد، آینده فرزندان اوست و اندیشه این موضوع که چهکار کند تا فرزندانش خوشبخت شوند.افلاطون بهضرورت آمدم در این جهان و بهحیرت زیستم و بهکراهت میروم.افلاطون افراط، عمومأ سبب پیدا شدن عکسالعمل است و تغییری در جهت مخالف پدید میآورد خواه در فصول سال باشد، خواه در افراد و خواه در حکومت. افلاطون