داستان طنز:کجا هستید؟

شروع موضوع توسط Nazanin ‏27/7/15 در انجمن داستانک و داستان نویسی

  1. Nazanin

    Nazanin Moderator عضو کادر مدیریت

    ارسال ها:
    16,244
    تشکر شده:
    60
    امتیاز دستاورد:
    38
    e59d199f23522cf9a5ee3a82d8c90249.jpg

    مهارت‌ها، علوم، توانایی‌ها و تجارب فقط زمانی مثمرثمر است که شما در جایگاه واقعی و درست خود باشید. پس همیشه از خود بپرسید الان شما در کجا قرار دارید؟

    آورده اند روزی میان یک ماده شتر و فرزندش گفت و گویی به شرح زیر صورت گرفت:


    بچه شتر: «مادر جون چند تا سوال برام پیش آمده است. آیا می‌تونم ازت بپرسم؟»


    شتر مادر: «حتما عزیزم. چیزی ناراحتت کرده است؟»


    بچه شتر: «چرا ما کوهان داریم؟»


    شتر مادر: «خوب پسرم. ما حیوانات صحرا هستیم. در کوهان آب و غذا ذخیره می کنیم تا در صحرا که چیزی پیدا نمی‌شود بتوانیم دوام بیاوریم.»


    بچه شتر: «چرا پاهای ما دراز و کف پای ما گرد است؟»


    شتر مادر: «پسرم، برای راه رفتن در صحرا داشتن این نوع دست و پا ضروری است.»


    بچه شتر: «چرا مژه‌های بلند و ضخیم داریم؟ بعضی وقت‌ها مژه‌ها جلوی دید من را می‌گیرد.»


    شتر مادر: «پسرم، این مژه‌های بلند و ضخیم یک نوع پوشش حفاظتی است که چشم‌ها ما را در مقابل باد و شن‌های بیابان محافظت می‌کنند.»


    بچه شتر: «فهمیدم. پس کوهان برای ذخیره کردن آب است برای زمانی که ما در بیابان هستیم. پاهایمان برای راه رفتن در بیابان است و مژه‌هایمان هم برای محافظت چشمهایمان در برابر باد و شن‌های بیابان است.»


    بچه شتر: «فقط یک سوال دیگر دارم.»


    شتر مادر: «بپرس عزیزم.»


    بچه شتر: «پس ما در این باغ وحش چه غلطی می‌کنیم؟»

    مهارت‌ها، علوم، توانایی‌ها و تجارب فقط زمانی مثمرثمر است که شما در جایگاه واقعی و درست خود باشید. پس همیشه از خود بپرسید الان شما در کجا قرار دارید؟