ضرب المثل های مازندرانی

شروع موضوع توسط Nazanin ‏29/7/15 در انجمن ضرب المثل و حکایت

  1. Nazanin

    Nazanin Moderator عضو کادر مدیریت

    ارسال ها:
    16,244
    تشکر شده:
    60
    امتیاز دستاورد:
    38
    69fff0197582275afa8b414fe0fdf424.jpg

    آسيه گو دوش نيه گنه زمين تپه چاله دارنه
    معني:آسيه دوشيدن گاو را بلد نيست مي گويد زمين تپه و چاله دارد.
    موارد استعمال: عرضه انجام دادن كاري را ندارد بهانه گيري مي كند.



    اغوز دار سر اسّا صد نفر وره كتپل زندنه
    معني: گردويي كه بالاي درخت مي باشد صد ها نفر براي چيدنش چوب پرت مي كنند
    موارد استعمال: پشت سر دختر جهت خواستگاري او حرف هاي بسياري مي زنند.



    تا دست جا چند تا مگر هندوانه گيرنّه
    معني: با يك دست مگر مي توان چند هندوانه برداشت.
    موارد استعمال: يك نفر مگر مي تواند چند مسئوليت را قبول كند يا مسئوليت چند كار را در يك زمان قبول كردن.



    اتّا گوش دره هسه اتا گوش دروازه
    معني: يك گوشش مانند در ، گوش ديگرش مانند دروازه
    موارد استعمال: حرف نشنوي كردن



    اميد داشتن به از خوردن
    معني: اميدوار بودن بهتر از خوردن است.
    موارد استعمال: اميد را از دست ندادن



    انگور انگور جا لكه يادگيرنه، همسايه، همسايه جا فن
    معني: انگور پوسيده باعث پوسيدگي انگور كناري خودش مي شود و همسايه نيز از همسايه ديگر هنر مي آموزد.
    موارد استعمال: چشم هم چشمي كردن .



    اين اسبه مرغنه سيو كرك شنه
    معني: اين تخم مرغ سفيد از آن مرغ سياه است.
    موارد استعمال: قدر پدر و يا مادر را در موقع بدست آوردن تمام، دانستن.



    اين چش ره شي مار دارنه بموافن خيال دارنه
    معني: اين چشمي كه مادر شوهر دارد قصد آمدن دارد.
    موارد استعمال: حالا حالا ها دست بردار نيست، در قصدش مصمم است.



    بامشي دست گوشت جا نرسنه گنه بو دنه.
    معني: گربه دستش به گوشت نمي رسد مي گويد بو مي دهد.
    موارد استعمال: عرضه انجام كاري را نداشتن.