گندم خورد و از بهشت بیرون رفت

شروع موضوع توسط Nazanin ‏29/7/15 در انجمن ضرب المثل و حکایت

  1. Nazanin

    Nazanin Moderator عضو کادر مدیریت

    ارسال ها:
    16,244
    تشکر شده:
    60
    امتیاز دستاورد:
    38
    ee66e0f65099c22ea9346c0398f6b3e0.jpg



    کسی که صرفاً به مصالح شخصی پای بند باشد و پس از نیل به مقصود ، از دوستان و آشنایان خاصه آنهایی که وی را در اجابت مسئول یاری کرده اند یاد نکند و بر اسب مراد آن چنان بتازد که حتی واپس ننگرد در چنین مواردی به ضرب المثل بالا استناد کرده از باب طنز و کنایه می گویند :

    فلانی گندم خورد و از بهشت بیرون رفت .
    پیداست که فرجام کار این دسته مردم غافل که وسواس شیطانی آنها را از مراتب حق شناسی و سپاسگزاری باز می دارد همان خواهد بود که دامنگیر قهرمان اصلی این داستان یعنی جد بزرگوار ما آدم ابوالبشر شده است !
    چون خلقت آدم ابوالبشر از طرف حضرت رب الارباب به انجام رسید و همچنین همسرش حوا نیز زیور هستی یافت در روضه رضوان به زندگانی مرفه و فارغ البال پرداختند .
    خدای متعال آن دو را با استفاده از کلیه نعمتها و فواکه بهشتی مجاز فرمود مگر میوه یک درخت که همان گندم باشد ( سوره بقره آیه 34 )

    ابلیس که به علت تمرد از فرمان الهی و سجده نکردن به آدم ابوالبشر از دخول بهشت محروم شده بود در مقام انتقام برآمد و با حیله و نیرنگ که در کتب تاریخی و مذهبی شرح داده شده است به بهشت درآمد و در لباس ناصحی مشفق چندان وسوسه کرد که آدم و حوا به خوردن گندم راغب شدند و از آن خوردند : ( سوره طه آیه 120 ) یعنی از گندم بهشت خوردند و عورتهایشان نمودار شد . به ناچار از برگهای بهشتی خود را پوشانیدند و سترعورت کردند .

    آری عصیان و نافرمانی آدم از پروردگارش موجب زیان و ضرر گردیده است . خدای تعالی ایشان را از نعمت بهشت محروم ساخت و ندا داد که : آیا شما را از این جهت نهی نکردم و نگفتم که شیطان شما را دشمنی آشکار است ؟

    در این هنگام آدم و حوا از کرده خود پشیمان شدند و زبان به توبه گشودند .
    خدای تعالی توبه آنها را قبول کرد و آن دو را آمرزید . آدم و حوا از پذیرش توبه امیدوار گشتند که حتماً در بهشت می مانند و از نعمت هایش کامیاب خواهند شدند ولی فرمان الهی برخروج آنها از بهشت و نزول به زمین صادر گردید ( سوره طه آیه 122 ) و به ایشان خبر داد که این دشمنی میان آدم و شیطان همچنان ادامه خواهد داشت ولی باید از وساوس شیطان برحذر باشند و هدایت الهی را هیچ گاه از نظر دور ندارند تا رستگار شوند : " پس درخت طوبی شاخه های خود را به هم آورده آدم و حوا را بر گرفت و از بهشت بیرون انداخت . آدم به کوه سر اندیب در هندوستان فرود آمد و صد سال درآنجا گریست تا توبه او قبول شد . "

    روایت است که آدم ابوالبشر پس از خروج از بهشت به طواف بیت المعمور که موضع آن همین خانه کعبه است مامور گردید و به انجام مناسک حج پرداخت .

    آن گاه به اشارات رب الامین به کوه عرفات شتافت و در طلب حوا به تجسس پرداخت .

    اتفاقاً حوا نیز از جده به آن حدود آمده بود . هر دو در زیر آن کوه یکدیگر را دیدند ولی نشناختند . جبرئیل امین سبب معرفت و آشنایی آنها شد و بدین جهت آن کوه را کوه عذفات و آن شهر را به مناسبت نزول و مدفن حوا که جده آدمیان است شهر جده گویند .

    آدم و حوا سپس به جانب سر اندیب عزیمت کردند و به زندگانی زناشویی و بقای نسل پرداختند . هر بار که حوا حامله می شد یک پسر و یک دختر می زایید که آدم به موجب وحی آسمان ، دختر بطنی را با پسر بطن دیگر در سلک ازدواج می کشید و این امر موجب تکثیر نسل و تشکیل جوامع بشری گردید .

    در خاتمه برای مزید اطلاع خواننده محترم لازم است این نکته را متذکر شود که به گفته فقیه دانشمند شادروان سید محمود طالقانی :

    " ... این بهشت که آدم در آغاز در آن می زیست نباید بهشت موعود باشد ... چون کسی که اهل این بهشت گردید از آن بیرون نمی رود و محیط وسوسه شیطان نمی باشد به این جهت عرفای اسلامی برای بهشت نخستین و هبوط آن توجیهاتی نموده به تاویلاتی پرداخته اند ...

    چنان که در روایت معتبر از حضرت صادق علیه السلام است که فرمود : " این بهشت از باغهای زمین بوده و آفتاب و ماه بر آن می تافته . اگر بهشت خلد بود هیچ گاه از آن بیرون نمی رفت و ابلیس داخل آن نمی شد . " تا آنجا که بعضی از مفسرین برای تعیین و سرزمین آن بهشت بحث نموده اند .

    بقول لسان الغیب :
    پدرم روضه ی رضوان به دو گندم بفروخت
    ناخلف باشم اگر من به جویی نفروشم !