محمدتقی بهار، ملقب به ملکالشعرا، شاعر، ادیب، نویسنده، روزنامهنگار و سیاستمدار معاصر ایرانی بود. او شاعر قرن حاضر است که در زمان مبارزات مشروطیت زندگی می کرده و بخشی از اشعار وی درباره مبارزه با استبداد است بهرحال در سال 1317 قصیده بلندی در وصف نوروز و زیبایی های طبیعت سروده که بخشی از آن در اینجا نقل آورده می شود : بهار آمد و رفت ماه سپند نگارا در افکن بر آذر سپند به يک باره سر سبز شد باغ و راغ ز مرز حلب تا در تاشکند بنفشه ز گيسو بيفشاند مشک شکوفه به زهدان بپرورد قند به يک هفته آمد سپاه بهار ز کوه پلنگان به کوه سهند جهان گر جوان شد به فصل بهار چرا سر سپيد است کوه بلند؟ حيف باشد دل آزاده به نوروز غمين اين من امروز شنيدم ز زبان سوسن هفت شين ساز مکن جان من اندر شب عيد شکوه و شين و شغب، شهقه و شور و شيون هفت سين ساز کن از سبزه و از سنبل و سيب سنجد و ساز و سرود و سمنو سلوي من هفت سين را به يکي سفره دلخواه بنه هفت شن را به در خانة بدخواه فکن صبح عيد است برون کن ز دل اين تاريکي کاخر اين شام سيه، خانه نمايد روشن رسم نوروز به جاي آور و از يزدان خواه کاورد حالت ما باز به حالي احسن نوبهار دلپذیر و روز شادی و خوشیست خرما نوروز و خوشا نوبهار دلپذیر بر نشاط گل وقت سپیده دم به باغ فاخته آوای بم زد ، عندلیب آوای زیر