آیین جشن انگور (شانادر)، جشن خرمن (کوکوله)، جشن هندوانه، برداشت عسل، هویج، برداشت ساقههای طلایی گندم، برنج و ... از جمله جشنهایی هستند که همزمان با برداشت محصول و شکرگزاری برگزار میشوند و برخی از آنها قدمت چندین و چند هزار ساله دارند. این جشنها که با موسیقی سنتی شهرها همراه است، گردشگران بسیاری را به دیدن این مراسمها میکشاند. با رسیدن آخرین ماه فصل تابستان، اولین ماه فصل پاییز و برداشت محصول در نقاط مختلف ایران، جشنهای بسیاری با هدف حفظ آیینهای سنتی و انتقال آداب و رسوم و همچنین رونق صنعت گردشگری برگزار میشود. جشن انگور (شانادر) «شانادر» برگرفته از دو کلمه «شان» (به معنی انگور) و «در» (به معنی چیدن) است و قدمتی سه هزار ساله دارد. این جشن همه ساله در آخر فصل تابستان و همزمان با برداشت انگور در اکثر مناطق ارومیه برگزار میشود. این مراسم با اجرای موسیقی آذربایجانی و با ساز و دهل شروع میشود و مجریان با لباسهای سنتی و با انجام حرکات نمادین، با انگور از میهمانان پذیرایی میکنند. مسابقه آبگیری انگور، سرودن اشعار (قوشماجا و بایاتی) و اجرای موسیقی عاشیقی در این آیین، بهانهای برای شکرگزاری و جشن و سرور برای برداشت حاصل دسترنج کشاورزان است. جشن خرمن (کوکوله) کشاورزان این جشن را در پایان برداشت محصول گندم انجام میدادهاند و شاید این امر بخاطر تقدس گندم برای انسانهاست. همزمان با برداشت محصولات، معمولا جوانان و بچهها شادمانی خاصی دارند و با این شادمانی به محل خرمن میروند و از صاحب خرمن درخواست میکنند مقداری از محصول را به صورت پاداش به آنها بدهد که اصطلاحا «کوکوله میگویند، صاحب خرمن نیز مقداری از آن را که حدود ۲ تا ۳ کیلو است به آنها میدهد؛ بچهها با پول یا کالایی که از فروش یا معامله آن به دست آوردهاند جشن میگیرند. اعتقاد بر این است که این عمل موجب برکت محصولات میشود. در گذشته کشاورز با زمین، خاک و گیاه رابطه ملموستری داشت و شور و هیجان را درک میکرد و در مسیر کاشت و داشت و برداشت محصول نتیجه زحماتشان را میدید. جشن هویج و جشنهای دیگر با برگزاری جشنواره برداشت محصولات کشاورزی در اواخر تابستان و اوایل پاییز، «جشن هویج» در استان لرستان پس از گذشت شش ماه از آغاز فصل برداشت همچنان ادامه دارد. «جشن هندوانه» نیز اخیرا در شهر شریفه استان قزوین برگزار شد، جشن برداشت «عسل» و جشن برداشت «ساقههای طلایی گندم» در نهاوند نیز به جمع این محصولات پیوستند. برخی از این جشنها پیشینهای در ادیان دیگر دارند. زرتشتیان نیز جشن «تیرگان» و «خزان» را برگزار میکنند. جشن تیرگان «جشن تیرگان» هر ساله در یکم تیر ماه برگزار میشود. این جشن به شکرانه برداشت گندم انجام میشود و ریشه در باورهای مردم منطقه دارد که تا به امروز نیز ادامه داشته است. جشن عسل این جشن در گرامیداشت «تیشتر» (ستاره باران آور در فرهنگ ایرانی) است و بنا به سنت در روز سیزدهم از ماه تیر انجام میگیرد. در تاریخ سنتی، تیرگان روز کمان کشیدن آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز البرز است. «تیشتر» به شکل اسب زیبای سفید زرین گوشی، با ساز و برگ زرین، به دریای کیهانی فرو میرود و با دیو خشکسالی «اپوش» که به شکل اسب سیاهی است و با گوش و دم سیاه خود، ظاهری ترسناک دارد، روبرو میشود. این دو، سه شبانه روز با یکدیگر به نبرد برمیخیزند و «تیشتر» در این نبرد شکست میخورد، به نزد خدای بزرگ آمده و از او یاری و مدد میجوید و به خواست و قدرت پروردگار این بار بر اهریمن خشکسالی پیروز میشود و آبها میتوانند بدون مانعی به مزرعهها و چراگاهها جاری شوند. باد ابرهای بارانزا را که از دریای کیهانی برمیخواستند به این سو و آن سو میراند، و بارانهای زندگی بخش بر هفت کشور زمین فرو میریزد و به مناسبت این پیروزی ایرانیان این روز را به جشن میگیرند. جشن خزان «جشن خزان» برای کامیابی کشاورزان و شبانان در دشت و صحرا بر پا میشد و سرودهای نیایش مهر و خورشید همسرایی میشد؛ یعنی بسیاری مردم بصورت دسته جمعی شعر و سرودهایی را میخواندند و برای میترا قربانی میکردند تا سپاسگزاری خود را بیان کنند. همچنین رسم بود کشاورزان روستایی پس از برداشت محصول، در این روز هدایایی به نام ایزدمهر به «درمهر » یا آتشکده برده و با نام خدای مهر وایزدان دیگر قربانی کنند. جشن شکرگزاری در کشورهای دیگر نیز مرسوم است؛ آمریکاییها روز شکرگزاری را در آذر ماه جشن میگیرند که ریشه در اعتقادات مذهبی و فرهنگی دارد. این جشن در کشورهای دیگری از جمله کانادا، ژاپن و آلمان نیز برگزار میشود.