محافظ جنگجویان در اوستا شهریور به منزله سرزمین فناناپذیر و جایگاه اهورامزدا و ایزدان و جایی که انسانهای نیک بعد از مرگ ساکن آن خواهند شد آمده است... در باور ایرانیان باستان خداوند در آغاز آفرینش و پس از خلق پیشنمونه های جهان هستی یعنی آسمان، آب، چهارپایان و انسان دست به آفرینش هفت جلوه خدایی و موجود جاودانه مقدس یا فرشتگان مقرب به نام اَمشاسپندان یا اَمِشَه سپَنتَه میزند. این هفت فرشته رابط میان انسانها و خداوند هستند و به همین دلیل دارای دو جنبه لاهوتی و ناسوتیاند. به عبارت دیگر هر آنچه در عالم مادی میگذرد، همگی به کمک و دستیاری این امشاسپندان انجام شده و آنها مأموران اجرای اوامر خدا در زمین هستند. راهنمایی و هدایت انسانها برای رسیدن به تعالی، دستیابی به بهشت و دور نگه داشتن اهریمن و دستیارانش از انسانها موجب پدید آمدن جدالی همیشگی میان این نیروهای خیر با همراهان اهریمن شده و در این میان انسانها با خواندن دعا و نثار نذر و قربانی و پیروی از دستورات خداوند میتوانند باعث قدرت یافتن این فرشتگان و نیروهای خیر و پیروزی آنان در نبرد با اهریمن شوند. حضور دائمی امشاسپندان در زندگی روزمره و نقش مهم آنان در اعتقادات مردم برای دور کردن بدی و پلیدی ازجمله علل نامگذاری ماهها و روزهای سال در باور ایرانیان باستان بوده است. اَشه وَهیشته (اردیبهشت)، هئوروتات (خرداد)، اَمرتات (مرداد)، خَشثرَه وَئیریه (شهریور)، وَهومنه (بهمن) و سپنته ارمئتی (اسفند) ازجمله امشاسپندانی هستند که نام خود را به برخی ماه و روزهای سال دادهاند. خَشثَرَه وئیَریَه (Khshathra Vairya) که در پهلوی به شکل خَشتریور و در زبان اوستایی کشاترا و در فارسی به صورت شهریر و شهریور شناخته شده، یکی از مهمترین امشاسپندان خداوند و جاودانههای مقدس و در زمره ایزدان مذکر است. جزو اول این نام به معنای کشور و مملکتداری است و واژه شهر نیز گرفته شده از همین کلمه خَشتر است که در دوره هخامنشیان به همین معنی استفاده میشد. جزء دوم این کلمه به معنای آرزو شده یا طلب شده که به این ترتیب میتوان این کلمه را به صورت حکومت مطلوب یا کشور آرمانی معنی کرد. در اوستا شهریور به منزله سرزمین فناناپذیر و جایگاه اهورامزدا و ایزدان و جایی که انسانهای نیک بعد از مرگ ساکن آن خواهند شد آمده است. در عالم روحانی، ایزد شهریور نماینده حکومت ایزدی و قدرت مطلقه خداوند و همچنین پاسدار حاکمان بر حق و برقراری صلح و اشاعه مذهب و دینداری روی زمین است. او همچنین حافظ جنگجویان و فلزات و دستگیر فقرا و ایزد رحم و مروت و محافظ مردم ستمدیده است. ایزد شهریور برای یاری رساندن به انسانها از همکاری ایزدان مهر و آسمان و انیران بهره میبرد و با دیو حکومت بد و آشوب و مستی و قدرتطلبی به نام دیو سوُروَ (Saurva) یا ساوول که از دستیاران اهریمن است، میجنگد. در خرده اوستا دو فصل به نام سیروزه کوچک و بزرگ وجود دارد که در آن از اهورامزدا، ایزدان و امشاسپندان یاد شده است. در بخش ستایش سیروزه، از آفرینش شهریور که نگهدار فلزات است، صحبت شده و به مردم سفارش شده تا زر و سیم خود را به نیکی به کار برند و از اتلاف آنها جلوگیری کنند؛ چراکه استفاده نابجا از فلزات باعث آزردگی ایزد شهریور میشود و برعکس کاربرد خوب و به موقع ثروت با کمک شهریور، موجب افزایش ثروت و نیکنامی خواهد شد. در هر دو سیروزه کوچک و بزرگ آمده که ایزد شهریور از کسی که حامی ستمدیدگان و نیازمندان باشد، حمایت و پشتیبانی خواهد کرد. فرمانروایان گذشته معمولا برای بقای حکومت و برقراری صلح و آرامش در سرزمین ایران از این ایزد کمک میخواستند. چون شهریور نماد فلزات بوده، بنابراین با آتش در ارتباط است. ذوب فلزات و ساخت سلاح و ابزار کشاورزی و هر آنچه از فلز نرم شده ساخته شده و برای پاسداری از ایران و مردمان نیکروش و همچنین رونق و ثروت مورد استفاده قرار میگیرد، همه با حمایت و راهنمایی ایزد شهریور انجام میشود. ایزد شهریور در پایان جهان، وقتی موعود مذهب زرتشتی به نام سوشیانس برای عقوبت بدکاران ظهور میکند تا دین راستین را در تمامی جهان بگسترداند. برای کمک به او، سپاهی بزرگ فراهم کرده و به نبرد با دیو اَشمَئوغ یا اَشموگ که باعث فتنهانگیزی و دروغ و جنگ است، میپردازد. دیو اشمئوغ با دیدن ایزد شهریور فرار کرده و به بالا و پایین زمین میدود تا در نهایت به سوراخی فرو رفته و پنهان میشود. ایزد شهریور در این سوراخ فلز مذاب ریخته و دیو را به دوزخ میفرستد. اهمیت نقش این ایزد در آفرینش و فرجام جهان و حضور همیشگی او در زندگی مردم باعث شده تا نگهبانی ششمین ماه سال و چهارمین روز هر ماه به این ایزد سپرده شود. جشن شهریورگان از آنجایی که در گاهشماری ایرانیان باستان هفته وجود ندارد، هر یک از روزهای ماه با نامهای خاصی که برگرفته از نام ایزدان و فرشتگان و امشاسپندان است، مشخص شدهاند. روز چهارم هر ماه در تقویم باستانی به نام ایزد شهریور نامیده شده و در روزی که نام روز و ماه با هم برابر شود، جشنی به همان نام برگزار میشود و به این ترتیب در چهارمین روز ماه شهریور نیز جشن شهریورگان که به نام آذر جشن نیز نامیده میشده، برگزار میشود. از چگونگی برگزاری این جشن در دوران باستان اطلاعات زیادی نداریم اما میدانیم چون امشاسپند شهریور، نماد و مظهر فلزات است و برای ذوب فلزات باید از آتش کمک گرفت، این جشن باید در زمره جشنهای مربوط به آتش باشد. در این روز مردم در خانههای خود آتش روشن کرده و به ستایش خدا مشغول میشدند و چون این امشاسپند حامی تنگدستان است، در این روز از ضعفا دستگیری میشد. از طرفی چون در این ماه محصول برداشت میشود و ثروت به خانواده میآید، این جشن به نوعی جشن برداشت خرمن نیز بود. استفاده از گیاه ریحان یا اسپرغم که گیاه خاص این امشاسپند است، در این جشن رواج داشت. جشن شهریورگان در عین حال مصادف با زادروز داراب، پادشاه اساطیری ایران است که برخی او را با کورش بزرگ یکی میدانند و از طرفی سالروز درگذشت مانی نیز است. مانویان در این روز که به نام بما (Bema) معروف بوده، مراسمی به یاد او برگزار میکردند.