بیش از 7000 سال است ساكنان فلات ایران، سنگ های باارزش در دل طبیعت را شناخته اند. سنگ های قیمتی با آن تلالو و شكست نور جذابی كه با هر چرخش، دلفریب ترشان می كند چند هزار سال است كه مردم دنیا را مبهوت و شیفته خود كرده است. تاریخ عشق به جواهرات، تاریخی كهن است و حتما قدمتش به اولین جرقه های ذهن مردم ماقبل تاریخ می رسد كه البته باستان شناسان تاكنون توانسته اند فقط قدمت چند هزار ساله این عشق و علاقه را كشف كنند. در لابه لای تاریخ، مردم ایران هم همواره نام خود را به عنوان مردمی جواهردوست و دوستدار سنگ های قیمتی ثبت كرده اند و تا آنجا كه به كشفیات باستان شناسی مربوط می شود بیش از 7000 سال است ساكنان فلات ایران، سنگ های باارزش در دل طبیعت را شناخته اند و با استخراج و پرداخت این سنگ ها، جواهرات و زیورآلاتی ساخته اند كه هنوز هم از پس هزاره ها، چشم بینندگان را خیره می كند. جواهرات سوخته شهر سوخته در سیستان، مایه فخر ایران است كه 3000 سال پیش از میلاد مسیح به دست نیاكان ما ساخته شده است. شهر سوخته البته نام اصلی این شهر نیست و چون تاكنون اسم واقعی اش شناسایی نشده، باستان شناسان به علت وقوع دو آتش سوزی بزرگ در این شهر كه هنوز بقایای آن در این منطقه وجود دارد، نام شهر سوخته را برای آن انتخاب كرده اند. ساكنان شهر سوخته، مردمی صنعتگر بوده اند و تحقیقات روی اسكلت های باقیمانده از آنها كه هزاران سال از آرمیدشان در گور می گذرد، نشان می دهد مردمی سختكوش بوده اند و به علت اشتغال به مشاغل سخت، بیشتر آنها در سن جوانی گرفتار چسبندگی مهره های كمر و گردن بوده اند. اما این مردم پركار، روحی لطیف و هنردوست نیز داشته اند كه اشیای به جا مانده از آنها همچنین زیورآلات و تزئیناتی كه بخصوص برای زنان استفاده می شده، نشان می دهد این مردم متمدن تا چه حد در شناخت سنگ های قیمتی، استخراج آنها، تراش دادن سنگ ها و ساخت مصنوعات باارزش تبحر داشته اند. در كاوش ها از این شهر، مهره ها و گردنبندهایی از لاجورد و طلاكشف شده كه صنعتگران آن زمان برای ساخت آنها صفحه های طلارا به قطر كمتر از یك میلی متر درمی آوردند و سپس از آنها لوله ای استوانه ای شكل می ساختند و با رساندن دو سر این استوانه به هم، قطعه لاجوردی در میان آن كار می گذاشتند تا به این طریق گردن زنان آن دوران خالی از زیورآلات گرانبها نباشد. آنها حتی پرنده خیال را فراتر از این حد به پرواز درآورده بودند و تبحر خود در ساخت جواهرات و زیورآلات را در تولید پوشاك نیز ظاهر كردند به طوری كه وقتی گروه كاوش های باستان شناسی در شهر سوخته، یك گور باستانی متعلق به یك زن را كشف كرد با اسكلتی روبه رو شد كه لباسی شبیه ساری پوشیده بود و از روی سینه تا پایین آن با پولك و سنگ های قیمتی تزئین شده بود. گویا جواهرات و سنگ های باارزش جزئی از زندگی مردم این خطه از ایران باستان بوده است چون تخته نردی كه در این سرزمین نیز یافت شده تخته نردی باارزش از چوب آبنوس است با 20 خانه و 60 مهره كه مهره ها همه از جنس لاجورد، عقیق و فیروزه بوده است. جواهرات و امپراتوری ها اما فرهنگ علاقه به زیورآلات و ساخت جواهرات از سنگ های قیمتی با فروپاشی این تمدن از بین نرفت، بلكه پس از آن با اقتدارتر ظاهر شد تا ایرانیان همچنان مردمی هنرمند و هنرپرور در تاریخ باشند. قبایل بدوی در نقاط مختلف جهان در طول تاریخ به گونه ای زندگی كرده اند كه آثار باقیمانده از آنها نشان می دهد این قبایل با وجود ابتدایی بودن شیوه زندگی شان، به آراسته بودن ظاهر و زیبا شدن به كمك زیورآلات اهمیت می دادند. آنها از صدف، استخوان، سنگریزه، پنجه حیوانات، چوب، مروارید، مرجان و حتی پر پرندگان، زیورآلاتی چشمنواز می ساختند كه هنوز هم ریزه كاری های نقش بسته بر آن مایه تحسین است. اما آنچه در فرهنگ ایران رخ داده بی نظیر و متفاوت از این سبك و سیاق است؛ فرهنگی كه در عهد باستان همواره زیر چتر امپراتوری های قدرتمند رشد می كرده و ثروتی كه از قدرت پادشاهان آن روز ناشی می شده به مردم مجال وارد كردن جواهرات و سنگ های قیمتی را به زندگی روزمره شان می داده است. تا آنجا كه باستان شناسان موفق به كشف شده اند، نشان می دهد در امپراتوری های چهارگانه ایران (مادها، هخامنشیان، اشكانیان و ساسانیان) نقش جواهرات و سنگ های قیمتی در دستگاه حكومتی و زندگی مردم نقشی پررنگ و همیشگی بوده است به طوری كه شواهد نشان می دهد در زمان هخامنشیان، كار با طلاو جواهر به روشی ماهرانه صورت می گرفته است و كشف بازوبندها، شمسه ها، دستبندها، انگشترها، دكمه ها، مهره ها و گردنبند های مزین به سنگ های قیمتی متعلق به این دوره گویای این حقیقت است. در حكومت اشكانیان نیز این علاقه البته با شدتی بیشتر حفظ شده و حتی صنعت جواهر سازی رونق بیشتری گرفته به گونه ای كه استنباط می شود روش اشكانیان در ساخت حلقه ها، تراش سنگ های قیمتی، كمربندها، كلاه ها، آویزها و سنجاق ها به حدی چشمگیربوده كه سایر ملت ها نیز از روش آنها در ساخت زیورآلات باارزش پیروی می كرده اند. اما در دوره ساسانیان كه بسیاری از هنرهای ایرانی به اوج شكوفایی خود در عهد باستان رسید، توجه به سنگ های قیمتی هم با مهارتی چشمگیرتر از گذشته به زندگی شاهان و مردم وارد شد كه امروزه این پیوند ناگسستنی را می توان از پیچیدگی های موجود در مهرها و نشان ها، كیفیت سكه ها و روكش های تزئینی روی تاج ها، به كاربردن سنگ های قیمتی برای آرایش مو، روی ظروف، لباس ها و وسایل خانه و حتی در هنر نقره سازی ساسانیان مشاهده كرد. سنگ كویت، در و گوهر است كشف اسكلت دختری در آذربایجان كه از هزار سال پیش از میلاد مسیح تا امروز در گورش آرمیده است و جسدش با پیشانی بند، دستبند، انگشتر، خلخال و رشته ای از هفت مهره برنزی تزئین شده یا شواهدی كه نشان می دهد در زمان هایی دورتر از زمان زندگی این دختر، در فلات ایران گردنبندها و دستبندهایی ساخته می شده كه از دانه هایی شبیه دانه خربزه، اما توخالی و از جنس طلا تشكیل شده همه نشان از علاقه تاریخی مردم سرزمین ما به زیورآلات و سنگ های قیمتی دارد. ما این علاقه را تا امروز هم با خود یدك می كشیم، اما تغییرات دنیای مدرن باعث شده ما نیز تا حدی در این حوزه، از ایرانی بودن مان فاصله بگیریم و صنعت طلاو جواهر سازی همچنین هنر ساخت زیورآلات مان، نه به اصالت دوران تاریخی كه بیشتر الگوبرداری از روش اروپاییانی باشد كه از قرن نوزدهم میلادی، مقارن با حكومت قاجارها به این سو، پایشان به كشور ما باز شد. اما حتی كمرنگ شدن هنر اصیل ایرانی در صنعت جواهر سازی چیزی از رونق بازار سنگ های قیمتی در كشورمان كم نكرده است، اما با این حال باید اعتراف كرد گرانی این روزهای جواهرات و سنگ های باارزش، دست گروه وسیعی از مردم را از خریدن این زیورآلات قیمتی كوتاه كرده است كه این مساله برای كشوری كه پتانسیل زیادی برای تولید سنگ های قیمتی دارد، جای تامل است. البته گرانی سنگ های قیمتی و زیورآلات مزین به این سنگ ها در همه جای دنیا وجود دارد كه ناشی از خصوصیات ذاتی سنگ های قیمتی است. این سنگ ها سرشتی زیبا، درخشان و دلپسند دارند كه بخوبی تراش می خورند، پردازش می شوند و استحكام شان را از دست نمی دهند. اما اینها كمیاب اند و براحتی یافت نمی شوند كه این كمیاب بودن بهترین دلیل برای عرضه آنها با قیمت های گران است. سنگ های بهادار دو دسته اند: آنهایی كه منشا آلی دارند؛ مثل مروارید، مرجان، كهربا و شبق و آنهایی كه معدنی اند و جزو كانی ها محسوب می شوند مثل الماس، یاقوت، توپاز و بریل كه بسیار قیمتی اند. البته كانی های نیمه قیمتی هم در نقاط مختلف دنیا وجود دارد كه همه بخشی از خصوصیات سنگ های قیمتی را ندارند، اما به علت زیبایی شان مورد توجه اند و تعدادی از آنها پس از تراش خوردن و پردازش، ارزشمند می شوند. در ایران همه نوع از سنگ های قیمتی وجود ندارد، اما كشورمان مهد چند سنگ باارزش است كه شهره جهان است از جمله فیروزه كه از 7000 سال پیش تاكنون شناخته شده و مورد استفاده مردم قرار گرفته و بیش از هر سنگ باارزش دیگری در دسترس است و البته سنگ گارنت كه به رنگ های قرمز، نارنجی، قهوه ای و سبز بیشتر در استان كرمان یافت می شود و بازارهای جهانی مشتاقانه گارنت های ایران بخصوص رنگ سبزش را می خرند؛ هرچند كه این كانی با ارزش به اندازه فیروزه در میان مردم ما شناخته نشده است.