سلام کردن عادت مردم فهيم و ساده روستا اين است که هر فرد کوچک تر بايد بر فردي که از لحاظ سن و سال از او بزرگ تر است، سلام کند، مگر در مورد افراد روحاني معمم که در اين مورد وقتي شخصي روحاني باشد بهتر آن مي دانند که ديگران بر او سلام کنند. هر چند که از حيث سن و سال از وي بزرگ تر باشند، اگر آن ها همديگر را نشناسند عادت و رسم آن ها اين است که بر روحاني و معمم بايد سلام کرد. به خاطر علم، سواد، آگاهي و دانش و لباس مقدسي که پوشيده است. مي گويند زنان، هر چند هم که مسن باشند بر مردي که نوجواني را پشت سر گذاشته بايد سلام کنند مگر در مورد کودکان و نوجوانان کم سن و سال که آنان بر زنان پير بايد سلام کنند. ديگر اين که مردم روستا هنوز هم عادت دارند به محض اين که از در وارد شدند بر حاضران سلام کنند و اين سنت از لحاظ تربيتي و خانوادگي رواج کامل دارد تا جايي که ممکن است اگر ميهماني يا بزرگ تري چند بار به داخل حياط رفت و برگشت، هر بار بر او سلام مي کنند هر چند فاصله زماني اندک باشد. دست بوسي اگر فردي از راه دوري آمده و مدتي است طرفين همديگر را نديده اند مانند اين که شخصي از زيارت آمده يا در جاي ديگري زندگي مي کند وقتي يکديگر را ملاقات کردند، اگر آن شخص پدربزرگ، مادربزرگ، پدر، مادر، عمو يا عمه يا دايي يا اين که برادر بزرگ باشد دست او را مي بوسند و آن شخص هم متقابلا صورت و پيشاني طرف را مي بوسد. همچنين در آداب معاشرت روستاييان است که وقتي کسي به طور رسمي از نقطه اي به نقطه ديگري براي ملاقات و ديدار مي رود، نبايد دست خالي باشد در صورت امکان بايد چيز مناسبي با خود به عنوان هديه و تحفه ببرد که معمولا خوراکي مي باشد مانند: ميوه، کله قند و... که آن را در سفره يا بقچه اي گذاشته براي ميزبان مي برد و آن را سوغاتي گويند. در هنگام بازگشت، ميزبان نيز جواب مي گويد و همان ظروف را که خالي کرده از اشياي ديگري که از لحاظ ارزش در همان حدود باشد، پر کرده جلوي ميهمان مي گذارد.