هنر زمینه آشکار برای پروش قدرت ابتکار و نوآوری می باشد ،هنر آرام بخش روح انسان است . هنر زمینه های مختلفی دارد که یکی از آنها تاریخ لباس و انواع رودوزیها و تزئینات لباس می باشد که موضوعاتی کاملا مرتبط با هم هستند به این معنا که بطور مستقیم بر یکدیگر اثر می گذارد و از همدیگر تاثیر می پذیرند ، هرگاه در جامعه ای سنت و عادت استفاده از لباس های متنوع رواج داشته باشد که پشتوانه آن صنعت نساجی رونق می گیرد . رودوزیهای روی لباس هنر آراستن سطح روئین پارچه های ساده با بهره گیری از نخ های الوان با کمک اسباب و وسایل مخصوص می باشد و دست اندرکاران آن به مدد بخیه های ظریفی که بر منسوجات ساده می نشانند معمولا تلفیق زیبائی از صبر ، شکیبایی و هنر را به نمایش می گذارند. مواد رودوزیهای ایرانی مواد اولیه مورد مصرف به چهار رشته تقسیم می شود که عبارتند از پارچه ، نخ ، سوزن و سایر مواد کمکی هر یک از رودوزیها بر روی پارچه خاصی انجام می شد . این پارچه ها که دوزندگان بر اثر تکرار و تجربه نوع آن را برای انواع مختلف رودوزی مناسب تشخیص می دادند . نخ نخ های مصرفی سوزندوزان ایرانی شامل انواع زیر بوده است : نخ های دمسه (DMC) که به صورت کلاف های کوچک در بازار در دسترس سوزندوزان قرار می گیرد . از یک رشته نخ شش لا تشکیل شده اند و این نخ ها از لحاظ رنگ بسیار متنوع بوده و کار کردن با آنها بسیار ساده است . نخ ملیله یکی از انواع نخ های فلزی نخ ( ملیله ) می باشد که نخی است طلائی و نقره ای و بدون مغزی که نحوه تابیدن آن به صورت فنری بوده و کاملاً حالت ارتجاعی دارد از این نخ علاوه بر ملیله دوزی در زغره دوزی نیز استفاده می نمایند نحوه تولید این نخ ها مثل نخ نقده بود و فقط تابیدن فنری آن است که این نخ را از نقده متمایز می سازد . الان نمونه هائی از شیشه الوان بصورت لوله ای صاف و کوچک تولید و بنام نخ ملیله در بازار عرضه می شود که این نوع جنس کلاً با نوع ملیله اصلی و قدیمی تفاوت دارد . نخ سرمه نمونه دیگری از نخ های فلزی ، سرمه است . سرمه نخ طلائی یا نقره ای بی مغزی است که بدین صورت تابیده می شود : 1- سرمه لوله ای ساده که به صورت لوله و خیلی فشرده بهم تابیده می شود . 2-سرمه الماسی که تابیدن آن به شکل مربعی و مکعبی انجام می گیرد و تنها فرق آن با سرمه نوع تابیدن آن می باشد . 3-سرمه بلورسنت که بصورت لوله ای بسیار ظریف تابیده می شود که جنس فلزی این نوع سرمه نسبت به دو نوع بالا کلفت تر و در نتیجه حالت ارتجاعی آن کمتر می باشد . انواع سوزن ها -سوزن بیتوین (Between) این سوزن دارای طول متوسط است و برای دوخت پارچه هایی با ضخامت زیاد و همچنین ضخامت متوسط بکار می رود ، برای پارچه های نسبتاً ضخیم سوزن بیتوین شماره 8 و برای پارچه های کلفت تر سوزن های شماره 6-4-1) )مناسب می باشد . - سوزن منجوق دوزی ( Deading ) این سوزن بسیار نازک و ظریف است ، بطوریکه عبور آن از داخل دانه های منجوق بسیار راحت انجام می گردد شماره ) 10تا 13 ) با نخ قرقره و نمره (60 ) برای منجوق و ملیله دوزی مورد استفاده می باشد . طرح رودوزی در دوره های مختلف سنتی ایران بطور کلی طرح های رایج در بافت و دوخت به دو نوع کاملاً متفاوت که به سادگی از یکدیگر قابل تشخیص است تقسیم می شود : - طرح شکسته :به طرح هائی اطلاق می شود که از بهم پیوستن خطوط مستقیم و شکسته تشکیل شده و اصطلاحاً طرح شکسته نامیده می شود . - طرح های گردان : طرح هائی که از بهم پیوستن خطوط منحنی به وجود می آید . - طرح های گروه اول از سه خط مستقیم به شرح ذیل تشکیل گردیده است : الف ) خط افقی : شامل یک ردیف گره که پهلو به پهلوی هم بسته می شود . ب ) خط عمودی : شامل یک ستون گره که بر روی یکدیگر بسته می شود . ج ) خط اریب : که شامل یک ردیف گره که بطور مورب در کنار و بالای همدیگر بسته می شوند و تشکیل زاوایای( 45 درجه ) می دهند . طرح و نقش و رنگ در دوختها و بافتهای دوره اسلامی طراحی و نقش بعد از اسلام در مرحله های نخستین و تا دوران صفوی تبدیل اشکال ساده هندسی است به نقش های یکپارچه و شبکه های موزون که از زنجیره های همه جانبی و متصل و مداوم دایره ها و چهار گوشها و اشکال هندسی چند ضلعی بدست می آید . انگیزه وهدف طراح اسلامی وحدت است و ابدیت همبستگی یک یک نگاره ها و گسترش آنان تا بی نهایت . نگارنده نقش اسلامی خود را جزئی از کل می بیند و احساس می کند که تمامی هستی در حرکت مداوم و ابدی است . این چیزی است که در هنر پیش از اسلام نمی بینیم . در طراحی اسلامی خواه نقشهای هندسی و خواه اسلیمی صفوی یک نقشمایه از حالت مجرد و انفراد حالتی که با بنیان فلسفه اسلام مغایرت دارد بیرون می آید و در پیوند و اتصال با نگاره های همگن بصورت جزئی از کل حلقه ای از یک شبکه همبسته در می آید که می تواند تا بی نهایت ادامه یابد و این تداوم وحدت نقش پردازی تنها در لوای یک نظام توحیدی امکان پذیر می گردد . هنر ایران بعد از اسلام با خط کوفی تلفیق می گردد و متنوع ترین و بدیع ترین شبکه های نقش برداری را پدیدار می کند و گاه همه اجزای خود را از نام حضرت محمد ( ص ) و حضرت علی ( ع) می گیرد و گاه مرکز ثقل نقشی می شود که نام علی (ع) چهار بازوی آن است . نقش شیر و طاووس که در دو طرف درخت حیات قرار دارند نیز کاملاً الهام گرفته از طرف و نقش ساسانی است اگرچه طرح و تناسب آنها از سنت قدیم پیروی نشده است . انواع رودوزیهای سنتی ایران رودوزیهای ایرانی به 6 دسته تقسیم می شوند : 1- سوزن دوزیها که در اثر پرکاری ، زمینه اصلی آن مشخص نبوده و دوختهای الوان موجب پیدایش زمینه تازه ای پر از نقش و نگار گردیده است . مثل : نقش دوزی ، قلابدوزی 2- سوزن دوزیهایی که قسمتی از زمینه را دوخت پر نموده زمینه به رنگ اصلی خود باقی می ماند .مثل : قیطان دوزی و مضاعف دوزی 3- سوزن دوزیهایی که به شکل خاص انجام می گیرد ، با جابجا کردن و بیرون آوردن تارو پودها صورت می گیرد . مانند : سکمه دوزی اصفهان و شبکه دوزی 4- رودوزیهایی که نخهای فلزی آذینگر زمینه پارچه می باشند و به پارچه جلوه دیگری می دهد . مانند : گلابتون دوزی ، ده یک دوزی ، نقده دوزی ، سرمه دوزی،ملیله دوزی و گلاب دوزی . 5-سوزن دوزیهای که سوزن و قلاب در نقش آفرینی روی زمینه نقشی ندارند بلکه با گذراندن نخ های للزی مثل نقده ازمیان تار و پود و شکل دادن به وسیله دست اشکال مورد نظر پدیدار می گردد . 6- گروهی از سوزن دوزیها که نخ و سوزن به تنهایی در نقش آفرینی و تزئین روی آن موثر نبوده بلکه محتاج به مواد تزئین زای دیگری می باشد . نقش دوزی وجه تسمه : نقش ،نگارش،کندن نگین...نگار کردن...و نقش دوزی در لغت نامۀ دهخدا ،زر دوزی کردن معنا گردیده است یا نقش دوختن روی پارچه با نخ رنگین. فرهنگ معین نیز نقش بندی را گلدوزی و زری دوزی معنی نموده است ولی نقش دوزی به دوختی اطلاق می شود که هنرمند با استفاده از نخ های ابریشمی یا پشمی نگاره های دلخواه روی زمینه ای پدید می آورد و در اکثر این دوختها ،زمینه دیده نمی شود .این یکی از شیوه های کهن هنر سوزن دوزی می باشد این دوخت از زمانهای پیشین در کشورمان رایج بوده است ولی قدیمی ترین آثار بدست آمده مربوط به دورۀ سلجوقی می باشد و متأسفانه از دوره های قبل از سلجوقی هنوز آثاری بدست نیامده است.در دوران مغول و تیموری این هنر از رواج نسبی برخوردار بود ولی دورۀ اوج این دوخت زمان صفویه بوده است. آثار بجا مانده از این عهد حکایت از مهارت و شکیبایی خاص هنرمندان این فن دارد که معمولاً تمام زمینۀ ساده پارچه را با شلالهای مختلف زینت می بخشیدند .از دیگر دوره های شکوفایی این دوخت را بایستی دورۀ افشاریه ، زندیه و قاجاریه دانست در این دوران هنرمندان سعی در اجرار ظریف این فن داشتند که نمونه های بجا مانده از این ایثارگران هنرمند خود گواه بر این مدعاست . از مواد مورد نیاز در این دوخت می توان به :پارچۀ ساده ،نخهای ابریشمی و پشمی، سوزن در شماره های مختلف از نوع کوتاه و بلند و قیچر اشاره کرد. نقشهایی که در این دوخت مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از : گل و بوته،گل و مرغ،حیوانات ، بته جقه های مختلف ،گلهای پنج پر و هشت پر،نقوش هندسی،محرماتی،راست و کج،بازوبندی ،بند رومی،شمسه ای،گلهای شاه عباسی،ایکاتی،ترنجی و سرترنجی و نیم ترنجی،تاجی،افسری و گلهای جناغی حاشیه ای. کاربرد نقش دوزی از این دوخت برای:آرایش شلوار زنان،پرده،بقچه،سوزنی،سجاده،شال کمری، کمربند،بند ساعت،جلد قرآن،سمبوسه،مچ پیچ،روکرسی،رومیزی،تابلو،روجلد،کوسنو رومبلی استفاده می نمایند. رنگهایی که در این دوخت بیشترمورد استفاده قرار می گیرد عبارتند از:فیروزه ای، کرم ، صورتی ،نیلی،قرمزدانه ای،عنابی،خردلی،سبزسیلویی،چمنی و سبززرنگاری ،سفید، بنفش، نارنجی ،زرد،قهوه ای و آجری. ابریشم دوزی وجه تسمیه: در فرهنگ دهخدا دربارۀ ابریشم آورده شده است: ...رشته که از تارهای پیله برای کنند دوختن و بافتن را ،ابریشم،بریشم، حریر-قز-افریشم. ابریشم...رشته ای از تارهای پیله برای دوختن و بافتن سازند.ابریشم ،بریشم،حریر،قز،افریشم. ابریشم ماده ای است که کرم ابریشم از غده های خود بشکل نخ بسیار باریک ترشح می کند و با آن لانۀبیضی شکلی برای خود می سازد که پیله نامیده می شود،پیله ها را به ترتیب مخصوصی گرم می کنند بعد می ریسند تا ابریشم بدست آید افریشم و بریشم هم گفته شده به عربی ابریشم می گویند بکسر همزه و فتح سین. ابریشم عبارت از یک لیف (رشته)پروتئینی است که در اثر انجماد مواد مترشحه از کرم بدست می آیداین لیف از دو فلامنت موازی که به وسیلۀ صمغ ابریشم به یکدیگر چسبیده اند به وجود آمده است. در دورۀ صدر اسلام به علت منع مردم از تجملات ،استفاده از لباسهای ابریشمی منسوخ شده ولی استفاده از نخ های ابریشم برای دوختهای متنوع همچنان بقوت خود باقی بود. قدیمی ترین نمونۀ گلدوزی ایرانی که هم اینک در موزۀ ایران باستان موجود است به دورۀ سلجوقی یعنی 451ه ق تعلق دارند. در این دوره ابریشم دوزی رونق فراوانی گرفت واین نکته از نمونه دوختها و پارچه هایی که در مجموعه های مختلف نگهداری می شود و ظرف سال های اخیر نیز مقداری از آنها در شهر ری بدست آمده قابل اثبات می باشد. نقوش مورد استفاده در ابریشم دوزی نامحدود بوده و می توان به نقوش:حیوانی،انسانی،مینیاتوری،شکارگاهی،گرفت و گیر،فرهنگ عامه،گل و بوته،گل و مرغ،انواع 60 گانه بته جغه ها،نقوش هندسی،اسلیمی ها،گل های حاشیه ای، دور نما سازی.از این دوخت بیشتر برای تابلوهای تزئینی ، تزوئینات البسه ، پاروان ، وسایل آشپزخانه ، روکیفی ،روکوسنی،رومیزی،روکرسی،بقچه،سوزنی، پرده، سجاده،روکفش، روتختی،ملحفه،کیسه های پول،جای شانه،جای مسواک،جای قلم دان،جا جورابی،مچ پیچ،سمبوسه،کمربندها،روجعبه ای و غیره استفاده می شود.از مراکز ابریشم دوزی میتوان به:اصفهان،یزد،کاشان،بندرعباس،کرمان،زنجان،سیستانوبلوچستان،تهران،قزوین،تبریز،شوش،شوشتر،ارومیه،سنندج، مهاباد،رشت،گرگان و غیره اشاره کرد. خامه دوزی وجه تسمیه خامه به معنای:قلم و کلک (برهان قاطع و فرهنگ جهانگیری)و ابریشم،نخ کم تاب از ناظم الاطباء و خامه دوزی نیز در لغت نامۀ دهخدا چنین توصیف شده است:گلدوزی کردن روی پارچه با خامه(ابریشم نتابیده)را بنابراین خامه به معنای ابریشم و دوختن فعل باشد.جمع آن نشان دهندۀ نوعی از هنر سنتی با ارزش است. پس خامه دوزی یا خام دوزی که با نخ ابریشم خام (نتابیده)انجام می شود و به همین دلیل هم به این نام شهرت یافته صرفنظر از شیوۀ تولید بی شباهت به سوزن دوزی بلوچ نیست .با این تفاوت که در آن فقط از نخ ابریشم یک رنگ که معمولاً سفید است استفاده به عمل می آید. قدمت خامه دوزی ،همزمان با قدمت ابریشم دوزی می باشد و این دوخت در طول گذشت زمان تحولات شگرفی را پشت سر گذاشته است . خامه دوزی در حال حاضر فقط در روستاهای زابل به حد کامل رواج دارد و نقوش آن بیشتر متشکل از خطوط منحنی گردان است و به منظور تزئین جانماز ، سجاده،پیش سینه لباس،سمبوسه،عرقچین،جلیقه،رومیزی،روتختی،سفره ،روکوسنی و غیره از آن استفاده می شود. سوزن دوزی های لباس ارامنه اصفهان : اقلیت های ارامنه که امروزه در سراسر مناطق ایران به کوشش و کار مشغولند اکثراً از طریق جلفای اصفهان رسیده و به اطراف پخش شده اند . اینان اقلیتی فعال و پیشرو می باشند و خود را با زندگی معمول روز وفق می دهند . پوشاک بانوان ارامنی بر حسب آنچه تحقیق نشان داده و در موزه مردم شناسی نیز موجود است شامل : کلاه و عرقچین ، چانه پوش ، روسری ، رو سینه ای ، پیراهن زیر، پیراهن رو ، روپوش یا قبا و شلوار است . عرقچین : که اقلب دختران آن را بکار می برند از پارچه تهیه می شود . روی قسمت بالا را با پارچه گرد بریده می پوشانند . پارچه عرقچین از مخمل و پارچه های زربفت است ، تزئین آن در قسمت پائین و جلو به صورت نوار دوزی است ( نوار دوزی دوخت نوارهای آماده الوان بر روی پارچه های مختلف است .) روسری : روسری پارچه سفید و چهارگوش است که وسعت آن حدود دو متر می باشد و معمولاً روی آن را با نخ های زری نقش بندی می کنند (زری دوزی )، طرح روسری بانوان ارمنی بته جقه در گوشه ها و حاشیه ای در دور است و گل یا ترنجی در وسط ،مرکزیت روسری را حفظ کرده و نمایان است . رو سینه ای : از پارچه ای ظریف و رنگین است که حاشیه دوزی شده ، طول آن در حدود سه متر و نیم و عرض آن حدود 90 سانتی متر است که در دور آویز ریشه دارد . پیراهن رو : پیراهن از پارچه های رنگین و زیبا انتخاب می شود و با نواردوزی و زردوزی تزئین می گردد . شلوار بانوان ارامنه : شلواری است شبیه شلوار بانوان بندری ، با کمر لیفه ای و دمپای تنگ بدون لیفه که نوار دوزی شده است . شماره دوزی : شماره دوزی که در ایران سابقه بسیار طولانی دارد نوعی رودوزی است که طوری آن نقوش مورد نظر بر مبنای شمارش تارو پود بر روی پارچه دوخته می شود . به این ترتیب که برای زدن هر یقه از تارو پود ( گاه یک تار و یک پود و گاه چند تار و چند پود ) را در نظر می گیرند . به دلیل دشوار بودن شمارش تعداد تار و پود پارچه های ظریف بافت ، بعضی از دست اندرکاران برای ایجاد سهولت در امر شمارش نخ های تارو پود از پارچه های درشت بافت که تار و پود آنها از یکدیگر فاصله دارند و قابل نخ کش شدن هستند ( مثلاً تور شماره دوزی ) استفاده می کنند . در صورت مصرف پارچه درشت بافت بهتر است از شش لا نخ و در صورت مصرف پارچه ظریف از 2 تا 3 لانخ ابریشمی استفاده به عمل آید . نوع دوخت در این نوع رو دوزی در سر تا سر کار یکسان است ولی بخیه ها به اشکال گوناگونی بر روی سطح پارچه ظاهر می شوند .