در طول تاریخ همواره انسان ها در پی ساختن محیط ها مناسب تری برای زندگی بوده اند . ولحظه ای از این تلاش بی وفقه غفلت نکرده اند . اما در این میان گاه گاه راه به بی راهه برده ایم و تجمل گرایی را با آسایش طلبی اشتباه گرفته ایم. باید خانه و شرایط آن را در موقعیت امن و ایمن قرار دهیم . می توانیم در خانه را بسته نگه داریم تا کودک کم سالمان به وسط خیابان ندود . می توانیم ظروف شکستنی را در قفسه هابگذاریم که در دسترس فرزندانمان نباشد . می توانیم روی پریز های برق در پوش و حفاظ بگذاریم تا فرزندانمان دچار برق گرفتگی نشوند. بعضی والدین ترجیح می دهند ردیف پایین قفسه های کتاب را خالی کنند و در آن کتاب های فرزندانشان را قرار دهند . وقتی بچه ها در محیط خانه جا و مکان خود را داشته باشند ،احتمال اینکه به سر وقت مکان های متعلق به بزرگترها بروند کاهش می یابد . اگر در محیط آشپزخانه یکی از کشوها به محل قرار دادن اسباب بازی های بچه ها اختصاص دهیم و یا اگر در کشوهای قابل دسترس برای کودکان ظروفی را بگذاریم که بچه ها بتوانند بدون برخورد با خطر به سراغ آن ها روند ،پدر و مادر می توانند با خیال راحت در محیط آشپزخانه آشپزی کنند . استفاده از لیوان های پلاستیکی برای بچه ها از شدت اضطراب والدین که لیوان بشکند و به فرزندشان آسیب برساند می کاهد . در مورد بچه های بزرگتر هم باید کاری کنیم که کمتر وسوسه شوند . ممکن است بپرسید آیا نباید بچه ها خویشتن داری را یاد بگیرند ؟ آیا نباید یاد بگیرند که وقتی به آن ها می گوییم به چیزی دست نزن به آن دست نزنند ؟ چرا . باید یاد بگیرند . اما وسوسه هایی هست که نمی توانیم آن ها را از دسترس فرزندانمان دور نگه داریم بهتر است با آن ها تمرین خویشتن داری را انجام دهند . مسلما ما در محیط خانه به دنبال آسایش هستیم نه جنگ و نزاع. وقتی بچه ها بدانند که هر شی ای به کجا تعلق دارد ،به احتمال زیاد آن را سرجای خود می گذارند . وقتی شی وسوسه کننده را جلو دید آن ها نگذاریم ؛احتمال اینکه به آن دست بزنند کمتر می شود . وقتی بچه ها بدانند که چه باید بکنند ،به احتمال زیاد آن کار را می کنند. برای رسیدن به محیطی سالم و بی دغدغه در خانه به برنامه و روش احتیاج داریم . کارهای روزمره تکراری به بچه ها کمک می کند تا بدانند از آن ها چه انتظاری داریم ، چه باید بکنند و چه زمانی باید این کار را انجام دهند . مشخص شدن برنامه کارهای روزانه سببی است تا پدر و مادر مجبور نباشند که همه روزه و به طور پیوسته همه چیزرا توضیح بدهند و تکرار کنند . این برنامه ها به بچه ها می آموزد که چه انتظاری از آن ها داریم . این گونه عادت خوب ،به صورت خودکار عمل می کند و خود به خود انجام می شود. - غذا خوردن : چیدن میز ، برداشتن بشقاب ها بعد از خوردن. - خوابیدن : جمع کردن اسباب بازی ها ،انجام فعالیت هایی به منظور به خواب رفتن مانند کتاب خواندن. - انجام دادن تکالیف مدرسه : جمع آوری کتاب ها و نوشت افزارها ،انتخاب محل برای درس خواندن. - تماشای تلویزیون : قبل از تماشای تلویزیون چه اقداماتی باید صورت بگیرد. برنامه های روزانه به بچه ها احساس امنیت می دهد . می دانند که از آن ها چه انتظاری می رود . وقتی بچه ها در خانواده های بی برنامه و در هم زندگی می کنند که هیچ برنامه کاری مشخص و معینی ندارند و درباره همه چیز به طور لحظه ای تصمیم می گیرند، بچه ها هرگز نمی دانند که از آن ها چه انتظاری می رود به همین خاطر پیوسته حالت تدافعی به خود می گیرند و در این حالت به شدت حساس می شوند که این ابدا مناسب نیست . چک لیست ها ابزاری برای سازمان دهی بهتر محیط زندگی ما هستند و از شدت دشواری کار پدر و مادر می کاهد . به کمک ما، فرزندانمان می توانند فهرستی از کارهایی که وقتی از مدرسه می آیند باید انجام دهند تهیه کنند . بعد با انجام دادن هر یک از کارها ، کنار آن را علامت می زنند . به نمونه زیر توجه کنید: - آویزان کردن کت و کیف مدرسه - بردن بشقاب چاشت به آشپزخانه -انجام تکالیف مدرسه در محل مخصوص به خود -بردن کیسه زباله - آماده کردن رختخواب کمک کردن به فرزندان برای اینکه محیط زندگیشان را سازمان بدهند زندگی را برای همه ما خوشایندتر می کند . وقتی بچه ها بدانند که هر شی ای به کجا تعلق دارد ،به احتمال زیاد آن را سرجای خود می گذارند . وقتی شی وسوسه کننده را جلو دید آن ها نگذاریم ؛احتمال اینکه به آن دست بزنند کمتر می شود . وقتی بچه ها بدانند که چه باید بکنند ،به احتمال زیاد آن کار را می کنند.