از این هفته به بعد، قصد داریم رمانهای بزرگ جهان را معرفی کنیم. یاسر نوروزی -بخش کتاب و کتاب خوانی تبیان ممكن است بپرسید شاهكارهای جهان بر چه مبنایی؟در این سالها نشریات، رسانههای و نهادهای متعدد خارجی اقدام به انتشار فهرستهایی كردهاند كه در اكثریت رمانها، كم و بیش با هم مشتركاند. ما از میان این فهرستها، رمانهایی را كه در ایران ترجمه شده، انتخاب كردیم، قدر مشترك گرفتیم و هر هفته معرفی خواهیم كرد. برای توضیح دقیقتر اسامی این نشریات یا نهادها كه فهرستی از صد رمانِ برترِ قرن یا اعصار ارائه دادهاند بدین ترتیب است: «رندم هاوس»،«نیویورك تایمز»، «گاردین»، «دیلیتلگراف»، «كتابخانهی مدرن آمریكا» و.... این فهرستها با نظرخواهی از نویسندگان بزرگ و مطرح یا خوانندگان تهیه شده. بنابراین برخی رمانها خاصپسند، برخی عامپسند و برخی نیز عاموخاصپسند (توأمان) است كه در معرفیهای خود سعی خواهیم داشت این نكته را هم گوشزد كنیم و دربارهی آن بنویسیم. در اغلبِ این فهرستها، نام «اولیس» نوشتهی «جِیمز جویس» را میبینیم. و جالب اینجاست كه ترجمهی كامل این رمان هنوز در ایران منتشر نشده. «منوچهر بدیعی» سالها پیش ترجمهای از این رمان را در دست داشت كه تاكنون جز خلاصهای از آن و فصل هفدهم (كه مجزا چاپ شده) متن دیگری را به ناشر سپرده است. در هر حال بحث بر سر چرایی این ماجرا فراوان است؛ از ممیزیهایی كه امكان داشته رمان به آن مواجه شود تا احتیاطهای خود مترجم. از این بحث كه بگذریم نمیتوان راجع به كلیت رمان سخنی گفت چون ترجمه كامل آن فعلا موجود نیست. اما «جویس» رمانِ دیگری نیز دارد با عنوان «چهرهی مرد هنرمند در جوانی» كه «منوچهر بدیعی» آن را نیز ترجمه كرده و انتشارات «نیلوفر» به چاپ رسانده است. «اولیس» و «چهرهی...» هر دو جزوِ فهرستِ صد رمانِ برترِ قرن هستند اما نویسندهی این مطلب، مطالعهی این دو رمان را تنها به علاقهمندان حرفهای رمان و ادبیات توصیه میكند. واقعیت آن است كه «جویس» را نویسندهی نویسندگان میدانند. یعنی «جیمز جویس» نویسندهایست كه برای ادبیات داستانی پیشنهادهایی داشت و آنها را در آثار خود به اجرا درآورد و سرآمدی شد برای نویسندگانِ دیگر. و اگر بگوییم هر خوانندهی رمانی از مطالعهی آثارش لذت میبرد، واقعیت ندارد، چراكه فهمِ نمادها، اساطیر یا نشانههایی كه «جویس» در «اولیس» یا «چهره...» به كار برده، نیاز به تعمق و مطالعهی فراوان در آثار ادبیات انگلیسیزبان و فرهنگ چندصدسالهی اروپایی دارد. آثارِ جویس بهشدت دشوارخوان است. او در آثارش بازیهای فراوان زبانی دارد و استفاده از تكنیك جریان سیال ذهن یكی از شگردهای اوست. ضمن اینكه رویكرد روانكاوانه در آثار «جویس» نیز بسیار حائز اهمیت است و عدم آشنایی با رابطهی ادبیات و روانشناسی و مباحث ذیل آن، خواننده را در خوانش سرگردان میكند. عدم اطلاع مخاطب از این فرهنگ باعث میشود نتواند با آثار «جویس» ارتباط برقرار كند و همین امر، نخستین نتیجهی مطالعهی رمان یعنی لذت را مخدوش میكند. برای روشنتر شدنِ ماجرا مثالی میزنم: فرض كنید قرار است مخاطبی انگلیسیزبان را با فرهنگ ایرانی آشنا كنید. این مخاطب، كسیست كه آشناییِ چندانی با فرهنگ ایرانی-اسلامی ندارد و از سنت ادبیات عرفانی بیاطلاع است. بدیهیست چنین مخاطبی در نخستین قدم از مطالعهی «حافظ» لذت نخواهد برد. ماجرا در مطالعهی آثار «جویس» نیز بدین شكل است. ضمن اینكه بر رمانهای این نویسنده دشواریهای زبانی را نیز باید بیفزایید. آثارِ جویس بهشدت دشوارخوان است. او در آثارش بازیهای فراوان زبانی دارد و استفاده از تكنیك جریان سیال ذهن یكی از شگردهای اوست. ضمن اینكه رویكرد روانكاوانه در آثار «جویس» نیز بسیار حائز اهمیت است و عدم آشنایی با رابطهی ادبیات و روانشناسی و مباحث ذیل آن، خواننده را در خوانش سرگردان میكند. بنابراین مطالعهی آثارش مخاطبی كاركشته و مجرب و آشنا به زبان و فرهنگ اروپایی میطلبد. این دشوارخوانی در داستانهای كوتاهِ «جویس» كمتر دیده میشود. به همین علت چنانچه علاقهمند ادبیات داستانی هستید و تمایل دارید اثری نیز از این نویسنده خوانده باشید، مجموعهداستان «دوبلینیها»ی «جویس»، ترجمهی «صالححسینی» و «محمدعلی صفریان» (نشر نیلوفر) را پیشنهاد میكنیم. همچنین میتوانید گزیده داستانهای كوتاه این نویسنده با ترجمه احمد گلشیری را از نشر نگاه تهیه كنید. نویسندهای که می خواست وجدان خلق کند...