بهترین کتاب‌های ادبیات افغانستان

شروع موضوع توسط Nazanin ‏3/9/15 در انجمن داستانک و داستان نویسی

  1. Nazanin

    Nazanin Moderator عضو کادر مدیریت

    ارسال ها:
    16,244
    تشکر شده:
    60
    امتیاز دستاورد:
    38
    ادبیات داستانی افغانستان با داستان‌هایی درباره جنگ ، بادبادک بازی، طالبان و سنگ صبور گره خورده است و در این مقاله سعی می کنیم سه کتاب برتر معاصر این کشور را معرفی کنیم.
    بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
    1a694c24bea763de5a6531078b90594a.jpg




    1- بادبادک باز نوشته ی خالد حسینی
    سبک جذاب گذرعمری (Coming of age، یکی از سبک های ادبی است که بر توصیف چگونگی بزرگ شدن و رشد شخصیت ، کاراکتر اصلی تمرکز می کند. ) که خالد حسینی در کتاب «بادبادک باز» به رشته تحریر آورده روایت‌گر حماسه ای از عشق،خیانت، تبعید و رستگاری است.

    امیر و همبازی دوران کودکی‌اش حسن (فرزند خدمتکار خانه پدری امیر) ، دو خردسال مادر از دست داده‌اندو به دستور پدر امیر،خانمی از هر دوی آنها پرستاری می‌کند. این دو دوست و یاور کودکی را واقعیت های فرهنگ سنتی خلیج فارسی ، از هم متمایز می‌سازد چرا که بر اساس باورهای این فرهنگ، امیر یک پشتون سنی و حسن از اقلیت های هزاره و شیعه است.

    شیرینی پیروزی در رقابت‌های سالیانه بادبادک بازی، به خاطر ناجوانمردی امیر و خیانت به حسن، به کام ، هر دو پسر نوجوان تلخ می‌شود.

    به دنبال سقوط پادشاه افغانستان، درست در دوران فراموش ناشدنی کودکی، جنگی تمام ناشدنی سراسر افغانستان را در بر می‌گیرد.پس از حمله‌ی شوروی به این کشور، امیر و پدرش به پاکستان فرار کرده و در آنجا برای اقامت آمریکا درخواست پناهندگی می‌دهند. در این روزهای تبعید، امیر در زندان عذاب وجدانش درباره حسن اسیر است اما وقتی نامه‌ای از یک دوست خانوادگی قدیمی در پاکستان تحت عنوان «هنوز راهی برای دوباره خوب بودن هست» دریافت می‌کند؛ تصمیم می‌گیرد شانس رهایی از این زندان را امتحان کند و این تصمیم به منزله بازگشت به افغانستانی بود که اکنون تحت حاکمیت طالبان سرکوبگر و خطرناک قرار داشت.

    این رمان زیبا و بسیار موفق ، وضعیت و پیچیدگی‌های افغانستان مدرن را به خوبی به نمایش گذاشته است. جالب اینجاست که خانواده خالد حسینی نیز، پس از حمله شوروی به افغانستان، به ایالات متحده آمریکا پناهنده شدند و حسینی پیش از آنکه به نویسنده‌ای پرفروش تبدیل شود، درجه دکتری‌اش را نیز در همین کشور کسب نمود.

    2- سنگ صبور نوشته ی عتیق رحیمی
    در اتاقی خالی در یک منطقه‌ی جنگی، زنی به پرستاری شوهر بیهوش خود که گلوله ای در گردنش فرو رفته ،مشغول است. این جنگجوی جهادی در کشمکشی برای دفاع از افتخار کشورش مجروح شده نه در میدان جنگ.

    زنی بی نام که خانواده‌اش او را ترک کرده‌اند، در این کلبه مانده تا به تنهایی از شوهر و دو دخترش مراقبت کند. وی در حالی پرستاری از شوهر بیهوش‌اش، شروع به بیان شکوه‌هایی می‌کند که سالها آنها را در قلب خود مدفون ساخته است . زن که از سکوت شوهرش جرات گرفته، هر چه در دل دارد بیرون می‌ریزد. این شکوه و شکایت‌ها زمانی تکان‌دهنده می‌شوند که او از مردان، جنگ، ازدواج و خدا ناله و شکایت می‌کند.

    زنی بی نام که خانواده‌اش او را ترک کرده‌اند، در این کلبه مانده تا به تنهایی از شوهر و دو دخترش مراقبت کند. وی در حالی پرستاری از شوهر بیهوش‌اش، شروع به بیان شکوه‌هایی می‌کند که سالها آنها را در قلب خود مدفون ساخته است . زن که از سکوت شوهرش جرات گرفته، هر چه در دل دارد بیرون می‌ریزد. این شکوه و شکایت‌ها زمانی تکان‌دهنده می‌شوند که او از مردان، جنگ، ازدواج و خدا ناله و شکایت می‌کند.
    جنگ در بیرون در حال وقوع است، تیر‌اندازی، انفجار و فریاد در سرتا‌سر روز به گوش می‌رسد. شوهر مجروح برای همسر دردمندش، به همان سنگ صبور معروف افسانه‌های پارسی بدل می‌شود. سنگی جادویی که کاملا به آن اعتماد کرده و اسراری را برایش شرح می‌دهد که جرات بازگو کردن‌اش برای هیچ ** را نداری؛ تمام اسرارت را جذب می کند تا زمانی که به یک باره منفجر شده و اقرار کننده را از عذاب نجات می‌دهد.

    نوشته ی فراموش نشدنی و فوق العاده قدرتمند رحیمی به خوبی وضعیت دردناک زندگی زنان افغانستان را به تصویر کشیده است.

    این نویسنده و فیلم ساز در خلال جنگ شوروی از افغانستان فرار کرده و در فرانسه درخواست پناهندگی کرد. وی برای نگارش این رمان (که چهارمین کتابش است)، زبان فرانسه را به جای زبان مادری خود یعنی دری برگزید و به همین خاطر موفق به کسب جایزه ی پریکس گونکورت، برترین جایزه ی ادبی فرانسه گردید.

    3- قصاب و پیچ اثر دیوید لوین
    در افغانستان، سرزمینی که هیچ بیگانه‌ای تا کنون موفق به تسخیر آن نشده و تاریخ تهاجمات بیگانگانی که از سرگذشت پیشینیان خود عبرت نمی‌گیرند، همواره در حال تکرار است.

    لوین در کتابش سرگذشت مداخلات 200 ساله خارجی در افغانستان را روایت می‌کند که نخست در سال 1809 توسط انگلستان آغاز و سپس به دخالت‌های شوروی و این اواخر ،آمریکا ختم شد. این کشورها چه در پی اهداف سیاسی و چه برای کسب سود سعی در ساکت نمودن مردم افغان و دخالت در امور داخلی افغانستان داشتند و این سرگذشت به بذل جانها، ریخته شدن خون ها و برباد رفتن گنج های بسیاری انجامید.

    بریتانیا که در به زانو درآوردن افغانستان نا‌توان گشته بود تلاش کرد تا با استفاده از مردان قبیله ای قصاب مآب، (منظور طالبان است) به تاخت و تاز های کینه توزانه خود در این کشور ادامه دهد.

    لوین در این اثر تلاش می کند، روایتی موازی از منازعات گذشته و دخالت های اخیر غرب و نیز ناراحتی‌اش از عدم درک خارجی‌ها نسبت به سیاست و جامعه در افغانستان را به تصویر بکشد.

    وی می‌گوید ایالات متحده مانند انگلستان و روسیه فهمیده است که تسلط بر افغانستان کار بسیار سهل و آسانی است.

    پس از بیرون راندن طالبان در سال 2001 ، رژیم مورد حمایت آمریکا به گسترش فساد در جامعه کمک کرد، این امر تا آن جا پیش رفت که اجرای عدالت یا سیاست های عادلانه در کشور با شکست مواجه شد و در نتیجه پس از 5 سال بار دیگر طالبان ظاهر گشت. لوین معتقد است تنها راه حل پایان جنگ مذاکره است.

    نگرش ژورنالیستی و سبک نگارش وی همراه با اطلاعات تخصصی وی درباره تاریخ افغانستان موجب شده که این اثر، به کلاس درس تاریخ بی‌مثال تبدیل شود. وی در مدت زمانی که خبرنگار برون مرزی شبکهBBC بود گزارشات گسترده‌ای از افغانستان تهیه می کرد.