نه سال انتظار بی سرانجام

شروع موضوع توسط Nazanin ‏3/9/15 در انجمن داستانک و داستان نویسی

  1. Nazanin

    Nazanin Moderator عضو کادر مدیریت

    ارسال ها:
    16,244
    تشکر شده:
    60
    امتیاز دستاورد:
    38
    «مه و میخک» داستان عشق بی سرانجام زنی تنها را روایت می کند که در انتظاری بیهوده سپری می شود.


    19146fb2e4484b62250d8bcbb1076bad.jpg


    مه و میخک. نارسیس سلیمی. انتشارات افراز. چاپ اول. تهران: 1382. 1100 نسخه.152 صفحه . قیمت: 7700 تومان.


    « لباس ها را تا می زدم، اشک می ریختم و لحظه به لحظه به میخک های سرخ نگاه می کردم. فکر می کردم کی به این آقا گفته که به من گل بدهد، آن هم گل میخک!»[1]

    مه و میخک داستان عشق دیگری است. عشقی که نه سال در دل زنی می ماند و هر بار با کوچکترین نشانه ها، همان شور و هیجان اولیه را به بار می آورد.

    مه و میخک روایت زنی است که عاشق مردی می شود. آنها قرار است با هم ازدواج کنند اما درست روز خواستگاری مرد به قرار نمی آید و زن تا نه سال منتظر او می نشیند. تا اینکه در انتهای داستان متوجه می شود پسر عموی اش به او خیانت کرده و مانع رسیدن آنها به هم شده و مرد نیز به بازی پسر عموی او تن داده است و با کسی ازدواج کرده که آنها خواسته اند. همه آنچه زن در ذهن خود از مرد ساخته بود به یک باره فرو می ریزد.

    باقی داستان اما شرح روزمرگی های شخصیت اصلی داستان است. مرجان از وقتی در عشق شکست می خورد کمتر از خانه بیرون می رود و تقریبا منزوی و گوشه گیر می شود. دیگر آن شادابی قبلی را ندارد و دل حوصله بسیاری از کار ها را از دست می دهد. در مهمانی ها و برنامه مختلف خانوادگی او اغلب در گوشه ای می نشیند و از جمع گریزان است. با این همه تلاش می کند خودش را سر پا نگه دارد و در واقع عشق نقطه ثقل زندگی اش شده و با حفظ همان احساس زندگی اش را ادامه می دهد.

    مه و میخک با زبانی ساده و روزمره روایت اش را پیش می برد. توصیف جزییات کارهای روزمره هر چند که بیش از اندازه نیست اما نیمی از هر فصل را به خود اختصاص می دهد. مهمانی های خانواده گی، حرف ها و حدیث های فامیلی جو غالب داستان است.

    وی در یکی از مصاحبه اشاره کرده است مه و میخک داستان عامیانه درباره عشق است که مردم عادی هم می توانند آن را بخوانند اما با ادبیات عامه پسند تفاوت دارد و یک رمان عادی نیست. همچنین می گوید: من در بستر عشق حرف هایی زدم و از درد بزرگ امروز یعنی تنهایی سخن گفته ام.
    جملاتی مثل «مادربزرگم هر شش ماه یک بار در بیمارستان خصوصی دنا چکاب کاملی می کرد»، «در قوطی مرطوب کننده لوکسم را باز کردم»،« اطرافم همه آن جمع متمول تحصیل کرده» و «مهشید لباسی شیک تر از من پوشیده بود» در این رمان زیاد دیده می شود که تعلق اش را به یک زندگی تقریبا مرفه نشان می دهد، هر چند شخصیت اصلی داستان در برخی اوقات آن را پس می زند.

    در نهایت همین کسالت و شرح روزمرگی های آدم های داستان کمک کرده است تا انتظار و تنهایی این زن عاشق به تصویر کشیده شود.

    مه و میخک در بیست و پنج فصل و 152 صفحه روایتش را بیان می کند. این رمان توسط انتشارات افراز و در زیر مجموعه داستان امروز منتشر و به بازار کتاب عرضه شده است.

    مه و میخک اولین رمان نارسیس سلیمی است. وی در یکی از مصاحبه اشاره کرده است مه و میخک داستان عامیانه درباره عشق است که مردم عادی هم می توانند آن را بخوانند اما با ادبیات عامه پسند تفاوت دارد و یک رمان عادی نیست. همچنین می گوید: من در بستر عشق حرف هایی زدم و از درد بزرگ امروز یعنی تنهایی سخن گفته ام.

    وی درباره شیوه نگارش رمان می گوید: من خیلی روان اما تکنیکی نوشتم و سعی کردم در رمان اولم تمام اصول و قواعد و چیزهایی که از نویسندگان خارجی و نویسندگان خوب ایرانی فراگرفته ام را رعایت کنم.

    « وقتی رسیدیم، تقریبا همه جمع بودند و لباس هایشان زیبا تر از آخرین باری که آمده بودم به نظرم رسید. موزیک ملایمی داشت پخش می شد و همه چراغ ها، لوستر و آباژور های سالن روشن بودند. »[2]

    پی نوشت:

    [1] صفحه 148

    [2] صفحه 40 کتاب