«همه چیز فرو می پاشد» رمانی است درباره زندگی سیاهان افریقا با نگاهی از درون به وضعیت پیش از استعمار این کشورها که توسط نویسنده ای نیجریه ای نوشته شده است. همه چیز فرو می پاشد.چینوا اچه بی. مترجم: کامروا ابراهیمی.انتشارات افراز.چاپ اول. تهران1391:.1100 نسخه.208صفحه.قیمت: 8800 تومان. « اسو شخصی بود که به خدا پیشکش شده و از مابقی مردم جدا بود، او و بچه های بعد از او تا ابد نجس بودند. اسو نه می توانست یک آدم عادی را به زنی بگیرد و نه به یک فرد عادی شوهر کند. در واقع یک طرد شده بود که در منطقه ی خاصی از دهکده نزدیک مقبره بزرگ زندگی می کرد.»[1] همه چیز فرو می پاشد داستانی است درباره وضعیت کشورهای استعمار شده افریقایی. این روایت یک نمونه از موقعیت جوامع افریقایی را به نمایش می گذارد که در هنگام ورود مبلغان مسیحی و استعمارگران اروپایی دچار بحران و فرو پاشی شدند. «چینوا آ چه بی» خود اهل نیجریه است و وضعیت کشورش را در هنگامه این هجوم خانمان سوز به نگارش در آورده است. نویسنده در لا به لای روایت اصلی خود، نگاه جزیی نگری به آداب و سنن جامعه اش می اندازد و از این طریق البته نقد خود را نیز به رویکردهای بدوی مردمانش وارد می کند. در این کتاب با دادگاه های سنتی، مردمی، تصمیمگیری های جمعی و هفته های صلح و سنن دیگر این جامعه نیز آشنا می شویم. از طرف دیگر شکل های منفی و خرافی و بدوی نیز به نمایش در می آید مثل قربانی ها، رها کردن دو قلو ها در جنگل، نجس بودن برخی از افراد جامعه، جایگاه فروتر زنان و غیره. شخصیت اصلی این رمان «اوکنک و» مردی مورد احترام است که به سنت های بومی احترام می گذارد و تا درجه بالای سلسله مراتب القاب طبقاتی پیش می رود. او جنگجو و خشن است اما از طرف دیگر بسیار مهربان و پر عاطفه. وی هر گونه نشانه نرمش را با برجسب زنانه پس می زند که به مرور توازن خود را در برخورد با اندیشه های تازه تراز دست می دهد و فرو می پاشد. در نهایت آنچه پیش رو است پیچیدگی و غنای جامعه سنتی آفریقا پیش از اشغال آن سرزمین به دست مسیونرها و استعمارگران را به نمایش قرار داده و همانگونه که فروپاشی شخصیت اصلی داستان را به تصویر می کشد فرو پاشی نهادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و مذهبی یک جامعه را نیز توصیف می کند. نویسنده تلاش دارد بفهماند جوامع افریقایی جامعه هایی یکسر بدوی و خشن و پیچیده در توحش نبوده اند که استعمارگران بخواهند با تبلیغ اندیشه های آزادی بخش آنها را از این توحش بیرون بیاروند بلکه برای خود صاحب اندیشه های بدیع بوده اند و با ورود استعمار تمام این اندیشه ها زیر این اتیکت توحش گم شده است. چینوا اچه بی در یکی از مصاحبه هایش می گوید: لازم است به خوانندگان خود بیاموزم که گذشته آنها با همه کمبودهایش یک شب دراز توحش نبوده است که اروپایین از گرد راه برسند و به نیابت از سوی خداوند آنان را از این توحش برهانند. چینوا اچه بی در یکی از مصاحبه هایش می گوید: لازم است به خوانندگان خود بیاموزم که گذشته آنها با همه کمبودهایش یک شب دراز توحش نبوده است که اروپایین از گرد راه برسند و به نیابت از سوی خداوند آنان را از این توحش برهانند. همه چیز فرو می پاشد اولین اثر این نویسنده است که در سال 1950 منتشر شد و با موفقیت بی نظیری رو به رو شد. و بیش از ده میلیون از این نسخه در سراسر دنیا به فروش رسید. این اثر یکیاز پرفروش های ادبیات شد و علاوه بر آن توانست جایزه بین المللی «من بوکر» و جایزه ملی «نیجریه» را به دست آورد و همچنین نامزد دریافت جایزه نوبل در سال 2009 نیز شد. این رمان پیش از این توسط فرهاد منشور در سال 68، گلریز صفویان در سال 77و علی اصغر بهرامی در سال 80 ترجمه شده است. این بار کامروا ابراهیمی این کتاب را توسط نشر افراز ترجمه و وارد بازار کتاب کرده است. همه چیز فرو می پاشد روایتش را در بیست و پنج فصل درباره اکنک و، شخصیت محبوب در نه دهکده نیجریه ارائه می دهد. «شوهر خواهرم به شما گفت که ما به خانه اش رفتیه ایم، او را کتک زده ایم و خواهرمان و بچه هایش را برده ایم. تمام این ها درست. او به شما گفت برای پس گرفتن مهریه آمده و ما از دادن آن خودداری کرده ایم. این هم درست، شوهر خواهر من، ازالو، یک حیوان به تمام معنا است. خواهرم نه سال با او زندگی کرد. تمام این مدت یک روز خدا نبود که بدون کتک زدن این زن به شب برسد. ما بارها و بارها سعی کردیم اختلافشان را حل کنیم و هر بار هم ازالو مقصر بود...»[2] پی نوشت: [1]صفحه 157 کتاب [2]صفحه 95 کتاب