«پرواز بر فراز آشیانه فاخته » یکی از شاهکارهای ادبی است که مجله تایم آن را جزو صد کتاب برتر ادبیات انگلیسی زبان معرفی کرده است. در این کتاب درباره دیوانه خانه ای می خوانید که حضور یک بیگانه، اتفاقات عجیب و غریبی را در آن به وجود می آورد. پرواز بر فراز آشیانه فاخته. کن کیسی. مترجم:سعید باستانی.انتشارات هاشمی.چاپ دوم. تهران1390. 1100 نسخه.368صفحه.8000 تومان. « بالا تو بخش زنجیریها صدای گوشخراشی، که آدم را به یاد کارخانه های میل لنگ تراشی می اندازد، یکبند گوش را آزار می دهد. در اینجا زمان بوسیله دینگ دانگ یک توپ اندازه گیری می شود. مردها قدم می زنند، هر ** در مسیر خودش، به دیوار که می رسند، یک شانه شان را پایین می آورند و بر می گردند به طرف دیوار بعدی، شانه پایین و دوباره عقب گرد، قدم های کند و تند، موزاییک های کف اتاق ساییده شده، صورت هایشان به پرنده های تشنه می ماند.»[1] پیش از هر چیز باید از یاد نبریم که رمان «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» در سال 1962 نوشته شده است. یعنی مصادف باحمله به کوبا، جنگ سرد و از بین رفتن منابع کلان مالی و جان باختن بسیاری از مردم بی دفاع. جنگ سرد رقابت ابر قدرت ها را باعث شد که هر کدام دیگری را به نابودی تهدید می کرد. آنها با کشف سلاح های شیمیایی و اتمی خطر مرگ را نه تنها برای رقبایشان بلکه برای کل کره زمین فراهم کردند. محو کره زمین خودش موضوع هولناکی بود که یک لحظه اندیشیدن به آن ممکن بود فرد را به جنون بکشاند. ابر قدرت ها مدام سلاح های شیمایی و اتمی شان را در منطقه هایی دور از دست امتحان می کردند تا دشمن را به وحشت بیندازند و خواب را از کره خاکی بزدایند. عملیات بمباران هیروشیما درست در ساعت هشت و پانزده دقیقه صبح روز ششم اوت 1945 صورت گرفته بود و نزدیک به دویست و بیست هزار نفر در همان روز جان خود را از دست دادند. یعنی حدود 16 سال پیش از نوشتن این رمان. حساس ترین روزهای جنگ سرد در پاییز سال 1662 تجربه شد. سالی که این کتاب به انتشار درآمد. روزهایی که همگی منتظر یک جنگ جهانی وحشتناک بودند و این بار جنگ با سلاح های نابودگر اتمی آغاز می شد. به رغم هشدار جان اف. کندی رئیس جمهور وقت امریکا ، اتحاد شوروی سکوهای اتمی خود را در نزدیکی کوبا مستقر کرد. امریکا با یک محاصره دریایی به این اقدام واکنش نشان داد. زیر دریایی ها و کشتی های جنگی دو طرف مترصد حمله بودند. به نظر می رسید جنگ اتمی آغاز شده است. در چنین بحران هایی است که پرواز بر فراز آشیانه فاخته نوشته می شود. این رمان سوال های مهمی را مطرح کرد از جمله اینکه مرز دیوانگی و عقل کدام است؟ و آیا نباید گفت امور جهان و طبیعت به دست یک مشت دیوانه زنجیری افتاده که با توسل به زور و قدرت بر همگان حکومت می کنند؟پرواز بر فراز آشیانه فاخته، رمانی است که از چشم اندازی دیگر، بازتاب دیوانگی جنون آسای ابر قدرت ها، برای تخریب، جنگ و نابودی کره زمین است. پرواز بر فراز آشیانه فاخته روایت فراموش نشدنی دیوانه خانه ایست که در آن خودکامه ای در لباس سرپرستار با بهره گیری از ضعف های باوری و عاطفی بیماران و پزشکان بر آنان حکم می راند. در این میان مردی که جامعه نتوانسته است او را فرمانبردار و سر به راه کند در برابر فرمانروای مطلق قد علم می کند تا قدرت سرپرستار را در سراشیب زوال بیفکند. رمان در بیمارستان روانی در اورگون امریکا اتفاق می افتد. این رمان نگاه دقیقی به ساختارهای قدرت در سازمان ها و ارگان ها افکنده و مکتب روانشناسی رفتار گرایی را به نقد کشیده است. آشیانه فاخته در زبان انگلیسی به معنای بیمارستان روانیست. با نگاهی به نظریه قدرت نزد «میشل فوکو» باید گفت قدرت است كه می تواند به دانش اعتبار دهد و آن را به وجود آورد. آشیانه فاخته در زبان انگلیسی به معنای بیمارستان روانیست. با نگاهی به نظریه قدرت نزد «میشل فوکو» باید گفت قدرت است كه می تواند به دانش اعتبار دهد و آن را به وجود آورد. در رمان " پرواز بر فراز آشیانه فاخته"، میبینیم كه دانش و قدرت در رابطه ای متقابل و در تعاملی مستمر از یكدیگر نفع می برند. «پرستار بزرگ» قدرت خود را از گفتمان روان شناسی در باب هنجاربودگی و نابهنجاربودگی می گیرد، گفتمانی كه او بسیار بیش از بیمارانش به آن سلطه دارد و به علاوه آنان نیز آن را كاملا درونی كرده اند. در عین حال این قدرت است كه آن گفتمان را شكست ناپذیر می كند. فقط وقتی فردی وارد صحنه می شود كه به كلی بیرونی و بیگانه محسوب می شود، فردی كه از این گفتمان تاثیر نپذیرفته است، بنیاد به ظاهر منسجم و مستحكم خود را از دست می دهد. در این رمان فرد بیگانه همان مک مورفی است که گفتمان مسلط دیوانه خانه را به چالش می کشد. نویسنده خود مدتی در یکی از کلینیک ها و بیمارستان های روانی به عنوان کارمند کار کرده و احساس همدردی با دیوانگان دارد. وی در این رمان اصول انسانی را پایه دیدگاه خود قرار داده است. این رمان سال بعد از انتشارش، به صورت نمایشنامه درآمد اما مشهورترین برداشت از این کتاب، فیلمی است به نام «دیوانه از قفس پرید»، که در سال 1975 توسط میلوش فورمن و بازی شاهکار جک نیکلسون ساخته شد. مجله تایم این رمان را جزو صد رمان برتر انگلیسی زبان بین سال های 1923 تا 2005 معرفی کرد. هر چند فیلمی زیبا از این اثر ساخته شده است اما همواره ادبیات به سینما برتری پیدا می کند و صحنه های تکان دهنده و دیالوگ های شکاهکار اثر، به شکلی که در نوشته و ادبیات به تصویر کشیده می شوند، در سینما قابل بازتولید و نمایش نیستند و از اینرو توصیه می کنم حتما حتی اگر فیلم را دیده اید و یا قصد دارد آن را ببینید رمان را فراموش نکرده و پرواز بر فراز آشیانه فاخته را بخوانید. « معمولا حرف اش را با یک جمله تمام می کند که منظور ما این است که اینجا را تا آنجا که ممکن است شبیه محله های آزاد و دمکراتیک شهری کنیم دنیای کوچکی در داخل که عینا مثل دنیای بزرگ است در خارج. دنیای بزرگی که شما روزی باید در آن زندگی کنید.»[2] پی نوشت: [1]صفحه 312 [2]صفحه 60 کتاب