رمان تشریفات از آثار کلاسیک مدرن هلند شمرده می شود که رمانی اگزیستانسیالیستی است و در آن شخصیت ها هر کدام مسئول سرنوشت و رفتار خویش اند. این رمان یکی از پر فروش ترین رمان ها است که به زبان های زیادی ترجمه شده است. تشریفات. سیس نوتبوم. مترجم: سامگیس زندی.نشرنو.چاپ اول. تهران1391/ 2200نسخه.173صفحه.7000تومان. «اینی روزی که زیتا ترکش کرد تصمیم گرفت خودش را بکشد، چرا که در ستون طالع بینی روزنامه ، که خودش آن را می نویسد، آمده: شیر متولد تیر ماه، همسرت او را ترک می کند. و تو خودکشی می کنی! اینی که به گز کردن خیابان های آمستردام، پی گیری اخبار بورس، تعمل درباره عشق، و هنر و نوشتن طالع بینی دل خوش بوده ، پس از خودکشی و در زندگی باز یافته اش، به دو تن از اقوامش بر می خورد.»[1] رمان تشریفات که در سال 1980 منتشر شد از آثار کلاسیک مدرن هلند شمرده می شود و تا کنون به زبان های انگلیسی، فرانسه، آلمانی، اسپانیایی، دانمارکی، سوئدی، مجاری، ترکی و استونیایی ترجمه شده است. این رمان برای اولین بار است که به زبان فارسی ترجمه می شود. آثار نوتبوم در اروپا و به خصوص در آلمان جزو پرفروش ترین رمان ها است. تشریفات را می توان رمانی اگزیستانسیالیستی شمرد که در آن شخصیت ها هر کدام بار مسئولیت اعمال و سرنوشت خویش را به عهده می گیرند. تشریفات رمانی است که به شکل داستان در داستان نوشته شده است. داستان هایی که در بخش های مختلف گاه از هم دور شده و گاه در هم ادغام می شوند. گاهی شخصیت هایی که در بخش های پیشین مرده اند به صحنه باز گردانده می شوند. در پایان همه بخش های مجزا در هم ذوب شده و داستانهای مختلف با وجود این که در مکان ها و زمان های مختلف روایت می شوند به هم می پیوندند. رمان تشریفات درباره زنی است که ستون فال روزنامه می نویسد و در یکی از روزهایی که مشغول نوشتن فال روز است درباره ماه خود می نویسد. شیر متولد تیر ماه همسرت تو را ترک می کند و تو خودکشی می کنی. همین موضوع در زندگی واقعی او رخ می دهد . اینی شخصیت زن اصلی رمان است که زیتا همسرش وی را ترک می کند و او دست به خودکشی می زند. تشریفات رمانی است که به شکل داستان در داستان نوشته شده است. داستان هایی که در بخش های مختلف گاه از هم دور شده و گاه در هم ادغام می شوند. گاهی شخصیت هایی که در بخش های پیشین مرده اند به صحنه باز گردانده می شوند. در رمان تشریفات سه دوره زندگی شخصیت اصلی داستان روایت می شود. وقتی که وی سی ساله است که در این بخش اینی از همسرش جدا می شود و دست به خودکشی ناموفقی می زند. بخش دوم سالی که اینی بیست ساله است و توسط پدر ثروتمندش ترک می شود و عمه اش که رد اینی را برای تحویل ارث پدرش دنبال می کند و وی را به میان خانواده و فامیل می کشاند. در بخش پایانی اینی چهل ساله است وی در این بخش با یکی از عمو زاده هایش آشنا می شود و توسط وی با فرهنگ ذن زاپنی آشنا می شود. اینی شباهت های بسیاری بین فرهنگ مسیحی و فرهنگ ذن می یابد و تصور روشنی از زندگی به دست می آورد. مفهوم مرگ و خودکشی در آشنایی وی با فرهنگ ذن دگرگون شده و در پایان رمان از این که خود را زنده می یابد احساس آرامش و خوشبختی می کند. سیس نوتبوم با نام اصلی کورنلیس یوهانس ماریا نوتبوم متولد 1933 در لاهه است. داستان نویس هلندی که تاکنون جوایز ادبی بسیاری کسب کرده و تا مرحله نوبل هم رسیده است.وی برای ستون سیاسی روزنامه های هلند می نویسد و از سفرهای زیادی که انجام داده است گزارشات زیبای ادبی نوشته است. کتاب « شبی در اصفهان» طی یکی از این سفرهای پژوهشی او به ایران در سال 1978 نگاشته شده است.از سفرها و گزارشات دیگر او می توان به کتاب « بعد از ظهری در برووی»،« یک شب در تونس» و « جاده سانتیاگو» اشاره کرد. که کتاب آخر او الهام بخش آهنگسازان اسپانیایی و هلندی بوده است. اولین رمان وی« فیلیپ و دیگران» است که جایزه فرانک را از آن خود کرد. تشریفات چهارمین رمان وی است که در سال 1980 جایزه ادبی پگاسوس و جایزه فردینان بوردویک را کسب کرد. آخرین رمان وی « روباه ها شبانه از راه می رسند» است که جایزه ادبی جغد طلایی را برای وی به ارمغان آورد. سامگیس زندی ترجمه زیبا و روانی از این رمان به دست داده است که لذت خواندن رمان زیبای نوتبوم را دو چندان می کند. از او پیش از این کتاب های « ابر کوچک» و ترجمه کتاب « زمین مادر من است» اثر واگن لون بو منتشر شده است. « آن شب اینی هر دو تادس را به خواب دید. اولی یخ زده و دومی غرق شده، با خوشحالی دیوانه واری در پشت پنجره اتاق خوابش ظاهر شده بودند، یکدیگر را بغل کرده بودند و با صدای بی نهایت بلندی فریاد می زدند. اینی از رختخواب بیرون آمد و به طرف پنجره رفت، شاخه های درختان، پوشیده از بلور یخ در نوسان بودند، پشت پنجره چیز دیگری برای تماشا نبود. پس مطمئنا دو دنیا وجود داشت، دنیایی که تادس ها در آن بودند، و دنیایی که تادس ها در آن نبودند. و اینی خوشحال بود که هنوز در این دنیای دوم است.» [2] پی نوشت: [1]پشت جلد کتاب [2]صفحه 173 کتاب