«اتاق» داستان هول انگیز مادر و کودکی است که سال ها در یک اتاق در بسته محبوس مانده اند . کودکی که در این اتاق به دنیا می آید هیچ تصوری از دنیای بیرون ندارد. این رمان بر اساس یک رخداد واقعی نوشته شده است. اتاق. اما دون اهو.مترجم: علی قانع. نشرآموت.چاپ اول. تهران.1390. 1650نسخه.360 صفحه.7500 تومان. « بعضی شب ها از لای تخته ها نیک پیر را می بینم ولی نه یه طور کامل و از نزدیک. توی موهایش مقداری سفید دارد و کوتاه تر از گوش هایش است. ممکن است چشم هایش مرا تبدیل به سنگ کند. زامبی ها بچه ها را گاز می گیرند تا جانشان در بیاید، خونشان را مک می زنند، هیولاها بچه ها را از پا آویزان می کنند، خفه می کنند. ولی جک با مرغ طلا فرار می کند و درخت لوبیا را از ریشه قطع می کند.»[1] اتاق داستان مادر و کودکی است که سال ها در یک اتاق کوچک زندانی شدهاند. مادر پیش از محبوس شدن تجربه جامعه واقعی را دارد اما کودک پنجساله وی تمام دوران زندگی خویش را در همین اتاق گذرانده است و هیچ تجربه مستقیمی از جهان واقعی ندارد. داستان در دو بخش اصلی روایت میشود. اول دوران اسارت در اتاق و بعد دوران آزادی و رهایی از اتاق. داستان را «جک» کودک پنج ساله روایت می کند و مخاطب با شنیدن صدای او با ماجرا درگیر میشود. جک با ذهن کودکانه خود که هرگز تجربه ای از شرایط بیرونی و اجتماعی ندارد روایت را پیش می برد. برای جک که تصوری از جهان ترسناک بیرون ندارد دنیا معنی دیگری می یابد. به همین سبب روایت او روایت ذهنی، ساده و کودکانه است و آنچه از ترس ها و توهماتش می گوید نیز بیشتر بر اساس ذهنیات کودکانه اش است. اتاق با الهام از خبری نوشته شده است که چندی پیش دنیا را تکان داد. خبری که به پرونده فریتزل شهرت یافت. در این پرونده خبری الیزابت فریتزل یك زن 42 ساله كه در سال 2008 به پلیس اتریش گفت كه مدت 24 سال در زیرزمین خانه پدریاش و توسط پدرش حبس شده است! ماجرای هولناک موسوم به پرونده فریتزل اتریشی در سال 2008 میلادی مردم جهان را تکان داد. پیرمردی که دختر خود الیزابت فریتزل را برای بیست و چهار سال در یک اتاق حبس و بارها به او تجاوز کرد! این دختر طی این مدت هفت فرزند به دنیا آورد، که بیشتر آنها به دلیل نبود امکانات مناسب زندگی درگذشتند. این رویداد تلخ و باورنکردنی انعکاسی وسیع در رسانههای گروهی جهان داشت و موجی از نفرت و تأسف را در مردم ایجاد کرد. نویسنده کتاب اظهار می کند از این واقعه فقط تاثیر گرفته و پرداخت ماجرا و جزییات آن ساخته پرداخته ذهن خودش بوده است. محدودیت،حبس و دوری از جامعه مفاهیمی است که در این رمان به آن پرداخته می شود. اتاق گویی رحمی است که جک خود را با آن یکی می انگارد و هنگامی که می خواهد از آن بیرون بیاید دنیای بیرون برایش هول آور و ترسناک می شود. دنیایی که باید خیلی پیش از این آن را تجربه می کرد و تنها با محبوس شدن درون آن اتاق به آن خو گرفته است. اتاق با الهام از خبری نوشته شده است که چندی پیش دنیا را تکان داد. خبری که به پرونده فریتزل شهرت یافت. در این پرونده خبری الیزابت فریتزل یك زن 42 ساله كه در سال 2008 به پلیس اتریش گفت كه مدت 24 سال در زیرزمین خانه پدریاش و توسط پدرش حبس شده است! اما دون اهو نویسنده 42 ساله با تابعیت دوگانه ایرلندی ـ كانادایی است. او از دانشگاه كمبریج، مدرك دكترای زبان انگلیسی دارد. رمان معروف این نویسنده به نام «اتاق» در سال 2010 نامزد مرحله نهایی جایزه بوكر شد كه البته رقابت را به رمانی از هووارد جاكوبسن واگذار كرد. این كتاب همچنین نامزد جایزه معتبر اورنج در سال 2011، نویسنده برتر رمان ایرلند و برنده جایزه ادبیات معاصر کشورهای مشترک المنافع شد. « از لایه توری فلزی آنطرف را نگاه می کنم. شبیه همان توری فلزی است که بین دیوارها و زیر زمین اتاق بود و مامان نتوانست ازش عبور کند. ولی ما بیرون آمدیم. من نجاتش دادم. فقط حالا نمی خواهد بیشتر زنده بماند. یک دختر بزرگ از یک تاب آویزان است. دو تا پسر روی وسیله ای که اسمش یادم نیست بالا و پایین می شوند و می خندند. دندانهایم را می شمارم . بیست تا است.»[2] پی نوشت: [1] صفحه 34 کتاب [2] صفحه 289 کتاب