رمان «خانم بریج معلم گیج» جلد اول مجموعه رمانهای کودک با عنوان «مدرسه عجیب و غریب» است که با رویکرد آشنایی زدایی در شکل داستانهای کودکان، به تبیین نکتههای آموزشی در بین مخاطبان کودک دارد. رمان کودک در کشور ما هنوز جایگاه چندانی در بین نویسندگان ندارد و این یک واقعیت انکار ناپذیر است که بسیاری از کارشناسان ادبی و اهالی ادبیات داستانی به آن اذعان دارند. البته این نقص بیشتر متوجه مولفان داخلی است و در مقابل، مترجمان در این زمینه تقریباً پرکار هستند و تا به حال مجموعههای متعددی را از زبانهای مختلف در این حوزه ترجمه و منتشر کردهاند که کتابهای چاپ شده این ترجمهها را اکنون در بازار کتاب ایران به وفور و به شکلهای مختلف و میتوان دید. جدیدترین مجموعه در این زمینه، سری رمانهای پانزدهگانه «مدرسه عجیب و غریب» نوشته دن گاتمن است که اخیراً با ترجمه محبوبه نجفخانی در کشورمان چاپ و منتشر شده است. ماجرای این مجموعه با عناوین«خانم بریج معلم گیج»، «آقای ناوال مدیر با حال»، «خانم دانته ما را دست انداخته»، «خانم لیزار ما را گذاشته سر کار»، «آقای میچل دانشمند خل و چل»، «خانم براشت مربی بهداشت»، «خانم فالکن آشغال جمعکن»، «خانم تیشین معلم جانشین»، «خانم بادی نویسنده غیرعادی»، «خانم مارکوزه راهنمای موزه»، «خانم اسپاک ناظم ترسناک»، «خانم ماتی معلم قاتی پاتی»، «خانم داگلاس راننده بیحواس»، «خانم فابیان سرایدار قهرمان»و «دکتر فورمن مدیر پوستکن» همگی در محیط یک مدرسه اتفاق میافتد و شخصیت اصلی واحدی دارد که هر بار روی یکی از آدمها و موضوعات مرتبط با مدرسه تمرکز میکند و داستان خود را روایت میکند. در ابتدای هر یک از مجلدهای این مجموعه، توضیح مختصری درباره نویسنده این مجموعه داده شده است. از جمله این که دن گاتمن در سال 1955 در نیویورک به دنیا آمده، روانشناسی خوانده، مجله منتشر کرده و برای بزرگترها کتاب ورزشی درآورده و از این جور کارهای گُنده و مهم انجام داده! اما چون عشقش نویسندگی بود، بعد از همه این کارها، نشسته و برای کودکان داستانهای طنز نوشته است. دن گاتمن با کودکان ارتباط خوبی دارد. نگاهی گذرا به جلد اول این مجموعه با عنوان «خانم بریج معلم گیج»، تکنیک نویسندگی دن گاتمن، ضعفها و قوتهای کار این نویسنده دنیای کودکان را بیشتر برملا میکند. داستان این رمان در دوازده فصل نسبتاً کوتاه روایت میشود که فصل اول با عنوان «از مدرسه بدم میآید!» با معرفی شخصیت اصلی داستان؛ «ای. جی»از زبان خودش که راوی اول شخص است شروع میشود: «اسم من ای. جی است. فوتبال و بازیهای کامپیوتری را دوست دارم، اما از مدرسه بدم میآید.» ( ص 15) بیان همین مشخصات هر چند کوتاه از زبان شخصیتی که قرار است ادامه داستان را هم برای مخاطب روایت کند، از همان ابتدا نوعی کنجکاوی برای در خواننده ایجاد میکند که آیا شخصیتی با این مشخصات چگونه میخواهد در سر کلاس حاضر شود و اصولاً سرنوشت چنین دانش آموزی در مدرسه چه خواهد شد. بنا بر این، نویسنده در همان سطرهای ابتدایی جلد اول مجموعهای پانزده جلدی خود، سنگ بنای کار دنبالهدار خود را با این ترفند به ظاهر ساده اما دارا ظرفیت روایتی بالا بنیان مینهد و در ادامه به تعریف کردن سرگذشت شخصیت ای. جی میپردازد. او شخصیتی متفاوتی نسبت به تیپ معمول دانش آموزان عادی دارد و این آشنایی زدایی باعث ایجاد کشمکش در بافت شخصیتی او شده است. نویسنده این مجموعه یادآوری میکند که حتی در سر کلاسهای درس هم نباید رویاپردازیهای کودکان را فراموش کرد و باید آموزشهای لازم را با لحاظ کردن این مسئله مهم و انکار ناپذیر در میان کودکان پیش برد. تعریف کلیای. جی از خانم بریج در این چند جمله خلاصه میشود که تقریباً جوهره داستان را هم تشکیل میدهد: «این دیگه چه جور معلمیه؟! خانم بریج، معلم کلاس دوم ما، نه بلد است بخواند و نه بنویسد و نه جمع و تفریق کند. او کمهوشترین معلم کل تاریخ جهان است! حالا ما بچهها باید خواندن و نوشتن و ریاضی یادش بدهیم!» خانم بریج در سر کلاس و هنگام صحبت کردن با دانش آموزان، خود را آدم پرت و بی اطلاع از موضوع درس و کلاس نشان میدهد و در همه موارد، از دانش آموزان میخواهد دانستههای خود راجع آن موضوع را به او هم یاد بدهند. همین مسئله به ظاهر غیر عادی باعث میشود که دانش آموزان به ویژه شخصیت اصلی داستان، ای. جی نسبت به معلوم خود احساس برتری و قدرت بکنند و حتی نوعی دلسوزی در آنها ایجاد میشود که تصمیم میگیرند بیشتر وقت خود را با این معلم عجیب و غریب! بگذرانند. همچنین اعتماد به نفس دانش آموزان افزایش پیدا میکنند و همه اینها باعث میشود دانش آموزان با احساس قدرت و برتری به مدرسه بیایند و در واقع حضور در فضای مدرسه آنها را به یاد دانستهها و اطلاعاتشان در زمینههای مختلف درسی و حتی عمومی میاندازد. حتی یکی از درخواستهای خانم بریج باعث روی آوردن همه دانش آموزان به مطالعه آزاد میشود و کل دانش آموزان مدرسه در یک اقدام هماهنگ و سراسری یک میلیون صفحه کتاب میخوانند تا یک شبانه روز فضای مدرسه را در اختیار داشته باشند و مطابق میل خود از این فضا استفاده کنند. داستانهای مدرسه عجیب و غریب به رغم حوادث به ظاهر ناآشنا، رفتارهای آشنایی از کودکان را به نمایش میگذارد که یکی از آنها، رویاپردازیهای مداوم کودکان در این مرحله سنی، حتی در سر کلاسهای درس است که به ظاهر با ماهیت این فضاها در تضاد است. نویسنده این مجموعه یادآوری میکند که حتی در سر کلاسهای درس هم نباید رویاپردازیهای کودکان را فراموش کرد و باید آموزشهای لازم را با لحاظ کردن این مسئله مهم و انکار ناپذیر در میان کودکان پیش برد. رمان «خانم بریج معلم گیج» با تصویرگری جیم پایلوت، بازسازی تصاویر از افسانه توفیقی در 80 صفحه، قطع رقعی، جلد شومیز از سوی نشر افق در تهران چاپ و منتشر شده است.