رقص‌های جنگ شرمن الکسی

شروع موضوع توسط Nazanin ‏4/9/15 در انجمن داستانک و داستان نویسی

  1. Nazanin

    Nazanin Moderator عضو کادر مدیریت

    ارسال ها:
    16,244
    تشکر شده:
    60
    امتیاز دستاورد:
    38
    الکسی انگار همه‌چیز را به هم می‌ریزد تا نه تنها با خلق داستان و شعر اسباب لذت مخاطب را فراهم آورد بلکه درصدد است تا با تلنگر زدن به او وضعیت بغرنج و بحرانی انسان معاصر را به یادش بیاورد.



    cc3428eef10579599e0352aa369a0aba.jpg


    مجموعه داستان «رقصهای جنگ» نوشته شرمن الکسی با ترجمه مجتبی ویسی در 152 صفحه، قیمت 3 هزار و 900 تومان از سوی انتشارات مروارید منتشر شده است.


    جایزه ادبی پن/ فاکنر از معتبرترین جوایزی است که در آمریکای‌شمالی به یک مجموعه داستان کوتاه اهدا می‌شود. در سال 2010 میلادی این جایزه‌ به «رقص‌های جنگ» نوشته شرمن الکسی اهدا شد.

    مجتبی ویسی،‌ مترجم کتاب در مقدمه خود بر این كتاب می‌نویسد: «شرمن الکسی،‌ نویسنده، شاعر، فیلمنامه‌نویس، کارگردان و کمدین، در سال 1966 در شهر اسپوکان ایالت واشنگتن چشم به جهان گشود. در شش ماهگی به علت ابتلا به بیماری هیدروسفالی (جمع‌شدن آب در مغز) تحت عمل جراحی مغز قرار گرفت. مدرک کارشناسی‌اش را در رشته مطالعات فرهنگ آمریكا از دانشگاه ایالتی واشنگتن دریافت کرد و همچنان نیز فعال و پویاست.»

    برای خواننده فارسی، داستان‌ها و شعرهای الکسی می‌تواند بیشتر از هر نویسنده‌ای، یادآور چارلز بوکوفسکی باشد. الکسی همانند بوکوفسکی راوی سرخ‌پوستی دارد که داستان‌ها و شعرها را با ارجاع‌های درون‌متنی به همدیگر متصل می‌کند و کتاب، با وجود ژانرهای متفاوت نگارش شبیه به یک رمان می‌ماند. نه یک رمان در سبک و سیاق کلاسیک، بلکه برش‌هایی از زندگی یک انسان که در زمان‌های مختلف جلوی دید خواننده قرار می‌گیرد.

    مترجم در معرفی نویسنده و سبک نگارش او می‌گوید: «الکسی انگار همه‌چیز را به هم می‌ریزد تا نه تنها با خلق داستان و شعر اسباب لذت مخاطب را فراهم آورد بلکه درصدد است تا با تلنگر زدن به او وضعیت بغرنج و بحرانی انسان معاصر را به یادش بیاورد. این نویسنده در بیان روایت معمولا زاویه دید اول شخص را برمی‌گزیند. در عین حال، نقاط قوت و ضعف آن را نیز می‌شناسد... الکسی زبان بی‌پروایی دارد و به دفعات وارد حوزه‌های ممنوعه می‌شود. کلمات و اصطلاحات درشت، ناهنجار و غیرتشریفاتی مدام در متنش وول می‌خورند و عین خیالش نیست دیگران چه بگویند. گستاخ و جسور است و مانند بچه‌ای شرور هر لحظه مترصد سنگ‌پراکنی است. مخاطبش را با انواع و اقسام ترفندها به خنده وامی‌دارد و بویی از عصاقورت‌دادگی نبرده است.»

    داستان‌های او ورای دنیای داستان پیش می‌رود و سوال‌هایی درباره زندگی امروز پیش می‌کشد. سوال‌هایی درباره رابطه‌های درون فرهنگی، درباره زندگی امروز، تفاوت نسل‌ها، تلاش برای زنده ماندن و زندگی کردن در دنیای امروز. او صدایی بازمانده از هویت گذشته است که تلاش می‌کند زندگی امروز را با هویت گذشته گره بزند
    تصویرهایی که خوانندگان آمریكای شمالی را مفتون خود نگه می‌دارد. داستان‌های او ورای دنیای داستان پیش می‌رود و سوال‌هایی درباره زندگی امروز پیش می‌کشد. سوال‌هایی درباره رابطه‌های درون فرهنگی، درباره زندگی امروز، تفاوت نسل‌ها، تلاش برای زنده ماندن و زندگی کردن در دنیای امروز. او صدایی بازمانده از هویت گذشته است که تلاش می‌کند زندگی امروز را با هویت گذشته گره بزند، همان‌طور که خود می‌نویسد: «...پسرانم: موقعی که من بچه بودم / کلوخ‌های کثیف پرتاب می‌کردم / گلوله‌های برفی که داخل‌شان سنگ قایم می‌کردم / و با دشمنان می‌جنگیدم/ - پسرهای سرخ‌پوست مانند من - / کسانی‌که فکر می‌کردند/ - مثل خودم - / که جنگِ شادی‌بخش / خدایشان خواهد بود.»

    در بخشی از این کتاب میخوانیم: «گوش درونیام دامدام صدا میکرد.

    چند سوسک در سر من جولان میدادند؟

    دکترم گفت: باید از گوش و مغزت امآرآی بگیریم تا شاید بفهمیم چه اتفاقی برایت افتاده است.

    شاید؟ این کلمه مرا به وحشت انداخت. مگر چه بلایی سر کله نکبت من آمده است؟ نکند آببندهای مغزم ویران شده باشد؟ آیا قرار است در سرم سیل راه بیفتد؟»

    شرمن الکسی نویسنده، شاعر، فیلم‌ساز و کمدین سرخ‌پوست آمریکایی در سال ‌‌1966 در این کشور به دنیا آمد و هم‌اکنون در سیاتل زندگی می‌کند. او مبانی فرهنگی، مذهبی و فلسفی این جامعه را با زبانی طنز زیر سؤال می‌برد. شرمن الکسی قلمی رها و آزاد دارد و به هر محدوده‌ای وارد می‌شود و از ویژگی‌های نوشته‌هایش، می‌توان به توجه به خود مقوله زبان و بازی با کلمات و عبارات آن اشاره کرد.