معرفی مختصر دو کتاب «آنها به بغداد آمدند» و «سرو غمگین» آگاتا کریستی که به تازگی ترجمه شده و به چاپ رسیده است. «آنها به بغداد آمدند» آگاتا کریستی با ترجمه محمدعلی ایزدی نشر هرمس 307 صفحه شمارگان 2000 نسخه قیمت: 5000 تومان رمان «آنها به بغداد آمدند» نوشته آگاتا مری کلاریسا، لیدی ملووان معروف به آگاتا کریستی یا ملکه جنایت، به تازگی با ترجمه محمدعلی ایزدی در قالب یکی از کتابهای مجموعه کاراگاه منتشر شده است. این کتاب در سال 1951 در انگلستان و بعد در آمریکا منتشر شد. کریستی طرح داستان این رمان را هنگامی که با همسر دومش به بغداد سفر کرده بوده، الهام گرفت. «آنها به بغداد رسیدند» یکی از معدود کتابهایی کریستی است که به ژانر اکشن و جاسوسی اختصاص دارد. در قسمتی از این رمان معمایی میخوانیم: سروان کرازبی، خوشحال و با قیافه کسی که چکی را نقد کرده و فهمیده موجودی حسابش کمی بیش از آنچه خودش فکر میکرده بوده است، از بانک بیرون آمد. او مردی قد کوتاه، درشت هیکل، با صورت تقریبا سرخ و سبیل کلفت نظامی بود. موقع راه رفتن کمی خودش را میگرفت. لباسهایش پر زرق و برق بود. از داستانهای خوب لذت میبرد. بین دیگران محبوبیت داشت. آدمی شاد و شنگول با قیافه معمولی بود و تنها زندگی میکرد. ویژگی خاصی نداشت. یعنی در شرق آدمهایی مثل کرازبی زیاد پیدا میشوند. «سرو غمگین» آگاتا کریستی ترجمه: محمد گذرآبادی انتشارات هرمس 278 صفحه شمارگان: 2000 نسخه قیمت: 4500 تومان این رمان هم داستان یکی از معماهایی را شامل میشود که کارآگاه افسانهای هرکول پوآرو، برای حل آن اقدام میکند. «سرو غمگین» در 3 بخش نگاشته شده که بخش نخست یک پیشگفتار و 7 فصل را شامل میشود. بخش دوم هم 13 فصل دارد و بخش سوم هم 6 فصل را در بر میگیرد. اصلاح Sad Cypress که در زبان انگلیسی متعارف امروز به معنای «سرو غمگین» است، در واژگان شکسپیر و زبان انگلیسی میانه معنای «پارچه کرپ سپاه سوگواری» داشته است. استفاده آگاتا کریستی از این اصطلاح در عنوان کتابش، از یک بازی زبانی خبر میدهد. با این حال و با آگاهی به این تفاوت معنایی، در ترجمه فارسی اثر مفهوم امروزی عنوان در نظر گرفته گرفته و به «سرو غمگین» برگردانده شده است. این رمان برای اولین بار در مارس 1940 منتشر شد. در قسمتی از این کتاب میخوانیم: ... نرم کردن خانم بیشاپ کار سادهای نبود. زیرا او به عنوان زنی با عادات و دیدگاههای محافظهکارانه، از خارجیها اصلا خوشش نمیآمد. و در خارجی بودن هرکول پوآرو هم کوچکترین تردیدی وجود نداشت. پاسخهای خانم بیشاپ سرد بود و با شک و غضب به پوآرو نگاه میکرد. چیزهایی که دکتر لرد برای معرفی پوآرو بیان کرد هم کمک زیادی به تعدیل موقعیت نکرد...