نویسندگان/ مترجمان: کریستوفر. آر مارتل، سونا دیمیدجیان، رات هرمندان/ دکتر شهرام محمدخانی، محمد درهرج، بهزاد سلمانی توصیف بسیاری از فنون رفتاری که برای درمانگران فعال سازی رفتاری و مراجعانشان سودمند خواهد بود. هدف از کتاب «درمان فعالسازی رفتاری برای افسردگی: راهنمای درمانگران»، مجهز کردن متخصصان بالینی به دانشی است که برای استفاده از درمان فعالسازی رفتاری به آن نیاز دارند. اگر درمانهای روانشناختی را با توجه به میزان ساختار یافتگی آنها بر روی یک پیوستار تصور کنیم، فعالسازی رفتاری در انتهای ساختار یافتهی این طیف قرار خواهد گرفت؛ اما درمان فعالسازی رفتاری باید مطابق با نیازهای خاص و منحصربهفرد هر مراجع طراحی شود که این کار مستلزم میزان قابلتوجهی از انعطافپذیری، نوآوری و تجربه از جانب درمانگر است. این همان چیزی است که بسیاری از روشهای توصیفشده در این کتاب را سودمند میسازد. علاوه بر این، اهمیتی که نویسندگان این کتاب برای برخورد رهنمودی و درعینحال غیر قضاوتی و مشارکتی با مراجعان قائل شدهاند، مرا تحت تأثیر قرار داد. در واقع، درمانگر کارآمد فعالسازی رفتاری به هیچ عنوان منفعل نیست. برخی از فنون فعالسازی رفتاری نظیر برنامهریزی فعالیتها منحصر به همین درمان است، اما تکنیکهای بسیاری نیز مانند حل مسئله، برخورد کردن با افکار به عنوان رفتارهایی مشکلآفرین و تمرکز بر اجتناب و پیشگیری از عود وجود دارد که بین درمان فعالسازی رفتاری و سایر درمانهای شناختی- رفتاری مشترک است. در این توصیف جامع و مفصل از فعالسازی رفتاری، هر فصل از کتاب به وضوح مسائل، مشکلات و چالشهای خاصی را مورد توجه قرار داده و انواع رفتارهای تسهیلکنندهی فرآیند درمانی را توضیح میدهد. نویسندگان این کتاب به عنوان متخصصان برجسته در حوزهی فعالسازی رفتاری، تعهد زیادی نسبت به این رویکرد دارند و به عنوان پژوهشگر و متخصص بالینی در استفاده از این فنون، این کتاب را به خوبی به رشتهی تحریر درآوردهاند. مؤلفان این کتاب به طور مختصر به کاربردهای بالقوّهی فعالسازی رفتاری برای افراد مبتلا به مشکلاتی غیر از افسردگی (برای مثال مقابله با سایر بیماریهای پزشکی و مراقبت از افراد سالمند مبتلا به دمانس) نیز اشاره میکنند. در این که درمانگران مختلف تا چه حد این مداخله را به درستی اجرا میکنند و بیماران چگونه به این درمان پاسخ میدهند، تفاوتهای فردی قابلتوجهی وجود دارد. اینها مسائل مهمی هستند که پژوهشهای آتی به آنها خواهند پرداخت. اگرچه این کتاب به دنبال تربیت درمانگران شایستهی فعالسازی رفتاری است و متخصصان بالینی میتوانند به شکلی مؤثر از آن در کارهای درمانی خود استفاده کنند، اما پژوهشگران نیز میتوانند در کارهای خود از آن بهرهمند شوند. من نویسندگان این کتاب را به خاطر تهیهی چنین منبع باارزشی در حوزهی روانشناسی تحسین میکنم. انتشارات ورای دانش