میان خیانت در زمینه رابطه عاطفی و خیانت در زمینه رابطه جنسی چه تفاوت هایی وجود دارد و این دو با هم چه فرقی دارند؟ تعریف سنتی و کلی «خیانت» نقض تعهد جنسی زن یا مرد در رابطه زناشویی است. به این معنای مرسوم که؛ وارد رابطه جنسی دیگری شوید در حالی که از نظر اخلاقی به یک نفر متعهد هستید. اما در چند دهه اخیر معنای خیانت بسیار تغیییر کرده است. همه خیانتها جنسی نیست. ناسپاسی عاطفی یعنی … خیانت عاطفی هر نوع ناسپاسی و شکستن تعهد در اندیشه و احساس است. با پیشرفتهای روزانه فناوریها، خیانت معنای گستردهای یافته است. درگیری فکری و عاطفی با یک فرد جدید نیز یک نوع ناسپاسی و نقض تعهد است. صمیمیت و رابطه بسیار نزدیک حتی از طریق گوشیهای همراه، برقراری هر نوع رابطه صمیمی خارج از رابطه با همسردر حالی که شریک زندگی از آن باخبر نیست همگی انواعی از ناسپاسی است. مهمترین تفاوت خیانت جنسی با ناسپاسی عاطفی در ارتباط فعال و صمیمی جنسی است. در خیانت جنسی، رابطه دو نفر علاوه بر رابطه عاطفی پایهای جنسی نیز دارد. در حالی که رابطه عاطفی خارج از ازدواج لزوما بر پایه صمیمیت و ارتباط جنسی بنا نمیشود. این رابطه میتواند در محدوده ارتباط اینترنتی یا تلفنی باقی بماند. خیلی از افرادی که وارد رابطه عاطفی با نفر دوم و یا سومی میشوند اصلا این ارتباط را خیانت یا ناسپاسی تعریف نمیکنند چون این ارتباط اصولا بر مبنایی غیر از رابطه جنسی بنا شده است. آنها فکر میکنند خیانت فقط در دایره رابطه جنسی تعریف میشود. نتیجه بسیاری از این ارتباطهای عاطفی، توجه عاطفی بیشتر به فرد جدید رابطه است و ایجاد فاصله با شریک زندگی کاملا طبیعی خواهد بود. اگر فردی آنقدر به رابطه عاطفی جدیدش وابستگی پیدا کند به احتمال زیاد تعهدات رابطه زناشوییاش را خواهد شکست. رابطه عاطفی تمایلی قوی برای رابطه جنسی رابطه عاطفی شدید با دیگری معمولا خیلی ساده شروع میشود. ابتدا همه چیز بر پایه حال و احوال و تبادل نظر است. هر چقدر آشنایی بیشتر میشود دریافت اطلاعات نیز شخصیتر میشود. ماهیت ارتباط ایجاد صمیمیت است. حرف زدن و گفتگو هیچ وقت در محدوده «سلام، حال شما چطوره؟ من هم خوبم.» باقی نمیماند. کنجکاوی باعث میشود دو نفر بیشتر و بیشتر با هم معاشرت کنند، صمیمی شوند و وابستگی ایجاد کنند. این رابطه عاطفی میتواند به همان اندازه رابطه جنسی وابستگی و علاقه ایجاد کند و ناقض تعهد زناشویی باشد. صمیمیت زیاد میتواند تمایل رابطه جنسی هم ایجاد کند. خیلی طبیعی است که بخواهید با کسی که با او صمیمی شدهاید، دوستش دارید و دائما در ارتباط عاطفی هستید رابطه جنسی داشته باشید. رابطه عاطفی با دیگری نه همیشه اما میتواند دلیلی برای رابطه جنسی، اختلافات زناشویی و جدایی باشد. آسیب رابطه عاطفی داشتن رابطه و دوستی خارج از رابطه زناشویی کاملا طبیعی و سازگار با روحیه انسانها است. اما برقراری یک رابطه عمیق عاطفی با فرد دیگر به احتمال زیاد تهدیدی برای پیوندهای زناشویی است. دوستیها بر مبنای جذابیتها و ظرفیتهایی است که ما در دیگران میبینیم. دوستیهای معمول با ظرفیتهای متناسب تهدید رابطه زناشویی نیستند. اما علاقمندیهای شدید و افراطی میتوانند به خیانت منتهی شوند و برای همه افراد درگیر این رابطه، تهدید کننده هستند. شما، همسرتان، فرزندانتان و نفر سوم بیشترین آسیب را از این رابطه بیش از اندازه صمیمی خواهید دید. چیزهایی که باید بدانید رابطه عاطفی ابتدا بر اساس یک دوستی ساده شکل میگیرد. این رابطه صمیمی پیوندهای رابطه زناشویی را تهدید میکند. خیلیها به این رابطه عاطفی فارغ از رابطه جنسی خیانت نمیگویند اما آن را خطرناک میدانند. مشاورها و مددکاران حوزه روابط زناشویی بدون هیچ تعارفی این نوع روابط را در دسته خیانتهای زناشویی قرار میدهند. یک مددکار خانواده میگوید بیش از نیمی از روابط عاطفی خارج از تعهد وارد روابط جنسی میشود. شاید با همه این توضیحها هنوز هم از نظر شما رابطه عاطفی به بدی رابطه جنسی نباشد اما معمولا هر کسی که در چنین موقعیتی قرار میگیرد احساسی مثل خیانت، بیاخلاقی، بیتعهدی و دروغ را تجربه میکند. کسی که وارد یک رابطه عاطفی عمیق تازه میشود نه فقط همه احساس و انرژیاش را صرف این رابطه میکند بلکه حمایتهای عاطفی و همدلیها را نیز از این ارتباط دریافت میکند. اگر وارد رابطهای شدهاید که همه انرژی و فکر و احساستان را برایش خرج میکنید، رابطه عاطفی با همسرتان کم شده است و هر روز تمایل بیشتری برای نزدیکی به این آدم جدید دارید باید حواستان را جمع کنید. این دوستی احتمالا به زندگی زناشوییتان آسیب خواهد زد. عشق افلاطونی؟ عشقهای افلاطونی میتوانند به خیانت تبدیل شوند اگر شما در صمیمیت و دوستیتان مرزها و حدود تعیین شده رابطه زناشوییتان را نقض کنید، این دوستیها فرصتی برای نزدیک شدن و رابطه عاطفی شدید هستند. دوستیهای افلاطونی با روابط عاطفی یک فرق مهم دارند. در روابط عاطفی معمولا این ارتباط پنهان باقی میماند همچنین تمایل جنسی در آن به وجود میآید اما در دوستی و صمیمیتهای افلاطونی اینطور نیست. برای ناسپاسی چندین نشانه وجود دارد: ـ شما از همسرتان ناامید میشوید. ـ بیش از اندازه به دوست جدیدتان فکر میکنید و دائما در حال رویاپردازی با او هستید. ـ تمایل شما برای رابطه عاطفی و رابطه جنسی با همسرتان کم میشود. ـ میزان رابطه شما و همسرتان هر روز کمتر میشود. ـ وقتی دیگران شما را متهم به خیانت میکنند هر کاری میکنید تا این دوستی را یک رابطه معمولی نشان بدهید. ـ تنها بودن و معاشرت با این دوست جدید برایتان مهمتر از هرچیز دیگری است. ـ همه احساسات و فکرها، مشکلات و ناراحتیها، شادیها و رویاهایتان را به دوستتان میگویید و همسرتان از هیچ چیز خبر ندارد. ـ همیشه به دنبال بهانهای برای خریدن هدیههایی ویژه برای دوستتان هستید. ـ به نظر میآید دوستتان بهتر از هر کسی شما را میفهمد. ـ این دوستی یک راز است و آن را از همه به ویژه همسرتان پنهان میکنید. آیا شما ناسپاس هستید؟ اگر به بیش از سه پرسش زیر جواب بله بدهید باید حواستان را بیشتر جمع کنید و جدیتر به روابطتان توجه کنید. ـ آیا شما در رابطه زناشوییتان مشکلات حل نشده و درگیریهای متعدد دارید؟ ـ آیا احساس میکنید از نظر عاطفی از همسرتان دور هستید؟ ـ آیا حرف زدن با شریک زندگیتان برایتان مشکل است؟ ـ آیا ترجیح میدهید حرفهایتان را با دیگران بزنید و یک نفر هست که شما را بهتر درک میکند؟ ـ آیا دوست جدید فهیم و مهربان و خوش قلب شما از نظر جنسی خیلی جذاب است و شما به او فکر میکنید؟ ـ آیا جمله «ما فقط دو تا دوست معمولی هستیم» عقلانیترین توصیف شما از این رابطه خیلی صمیمی است؟ ـ آیا همسرتان از این دوستی چیزی میداند؟ ـ ترجیح میدهید روزها وقتتان را با همسرتان بگذرانید یا با دوست جدیدتان؟ یک تصمیم مهم؛ نه! رابطههایتان را محدود کنید. این بهترین راه برای مراقبت از رابطه زناشوییتان است. البته همه چیز به همین یک توصیه ختم نمیشود. به احتمال زیاد دلایل زیادی برای برقراری این رابطه عاطفی جدید وجود داشته است. صرف نظر از وسوسه که همه ما درگیر آن هستیم مشکلات، اختلافات، کج فهمیها، سوءتفاهمها و فقدان یک ارتباط همدلانه افراد را به سوی رابطههایی دیگر میکشاند. همه ما دلمان میخواهد که وارد یک رابطه شاد، پرهیجان، خاص و پرکشش شویم. اغلب بخاطر ناامیدی از کشتی به گل نشسته زن وشوهری است که سراغ دوستان جدید میرویم. اما خب قبل از اینکه جواب وسوسه را در یک ایمیل، پیامک و تماس تلفنی بدهید کمی به رابطهتان فکر کنید. مشکل کجاست؟ آیا هیچ راهی برای حل آن وجود دارد؟