پذیرش ریسک بیماریهای جنسی در میان جوانان بسیار بالا رفته است و متاسفانه شاهد رشد علاقه آنان به این نوع روابط هستیم این امر بسیار برای آینده جوانان و خانواده آنان مشکل ساز خواهد بود. یکی از آسیب های فراگیر در میان جوانان افزایش بیماری های جنسی است که یکی از عوامل آن بالارفتن سن ازدواج و گرایش به روابط غیررسمی است. در سال های اخیر کشور ایران با پدیده جوانی جمعیت مواجه بوده و در حال حاضر نزدیک به یک سوم جمعیت کشور را جوانان 15 تا 29 سال تشکیل می دهند. افزایش در تعداد و سهم جمعیت جوان پدیده منحصر به فرد در تاریخ اجتماعی و جمعیتی ایران محسوب می شود بیشتر وقایع و رفتارهای جمعیتی در طول سال های دوره جوانی رخ می دهد و در این سنین بیشترین تغییر مانند ترک تحصیل، ورود به بازار کار، ازدواج، طلاق، رفتارهای پرخطر، مهاجرت و غیر رخ می دهد. به گزارش دکترسلام به نقل از پانا، فشردگی وقایع در دوران جوانی همراه با تغییرات اجتماعی جوانی را به موتور تغییرات اجتماعی تبدیل کرده است. جوانان نه تنها به لحاظ وزن جمعیتی بلکه از نظر اقتصادی، احتماعی و سیاسی نیز اهمیت دارند و می توانند منشا تحولات کشور باشند. جمعیت شناسان چنین ساختار جمعیتی را پنجره یا هدیه جمعیتی توصیف می کنند و اقتصاددانان آن را سود جمعیتی می دانند. اهمیت جوانی جمعیت در برنامه ها و سیاست های توسعه ای کشور مشخص است اما هنوز شاخص های توسعه مربوط به جوانان در سطح مطلوبی نیست و متولیان امور جوانان شناخت جامع و واقع بینانه ای نسبت به زوایای مختلف جمعیت شناسی جوانان دست نیافته اند. بیشترین مشکلات و آسیب های اجتماعی مختص این قشر است و تحقیقات نشان می دهد سن آغاز به مصرف دخانیات و مواد مخدر نیز پیش از 20 سالگی است. آسیب های اجتماعی مانند طلاق در همین سنین رخ می دهد و جامعه بیکار و جویای کار نیز در همین جامعه آماری قرار دارند. محمد میرزایی جمعیت شناس در تحلیلی وضعیت جمعیت جوان کشور می گوید: بیش از 70 درصد جمعیت کشور بین 15 تا 64 سال قرار دارند و نزدیک به یک سوم جمعیت نیز افراد 25 تا 40 ساله هستند. خیل عظیمی از جوانان که اگر توانمند شوند، تحصیلات، شغل و مسکن داشته باشند و ازدواج کنند، می توانند یک جهش اقتصادی در ایران ایجاد کنندو همان اتفاقی که در ژاپن، چین و کره افتاد را شکل دهند. شاید مصداقی از تاثیر پنجره جمعیتی موفقیت های چشمگیر جوانان ورزشکار در سالهای اخیر باشد. روند کاهشی جمعیت جوان کشور از سال 55 تا 85 با سرعت قابل توجهی افزایش یافت تا آنجا که 4/35 درصد کل حمعیت کشور را جوانان تشکیل می دادند اما از سال 85 به بعد از تعداد جوانان کشور کاسته و این رقم در سال 90 به 5/31 درصد کل جمعیت کشور رسید که این روند کاهشی همچنان ادامه دارد. علاقه به مهاجرت در میان جوانان کشور رفتار مهاجرتی افراد در طول چرخه زندگی متفاوت است. بیشتر مهاجرت ها و جابه جایی ها در سنین جوانی اتفاق می افتد. در چند دهه اخیر جوانان تا 50 درصد در جریان مهاجرتی نقش داشته اند که بیشتر انگیزه آنها برای این جابجایی شغل و تحصیلات بوده است. بیشتر مهاجرت های خارج از کشور با انگیزه ادامه تحصیل بوده و انگیزه مهاجرت های داخلی به جز تحصیلات، اشتغال است. با وجود آنکه بسیاری جوانی را سن ازدواج می دانند آمارها نشان می دهد در طول این سالها علاقه جوانان به تجرد افزایش پیدا کرده است و این روند همچنان در حال افزایش است. در طول سه دهه اخیر درصد زنان و مردان ازدواج نکرده به طور سریعی افزایش یافته است. عوامل اقتصادی، اجتماعی و تغییر ارزش های جامعه یکی از دلایل علاقه مندی جوانان به تنهایی است. افزایش طلاق در میان زوج های زیر 30 سال بررسی آمارهای طلاق نشان می دهد بیشترین آمار طلاق در میان جوانان زیر 30 سال است و تعداد بالایی از این آمار جدایی را در سال اول ازدواج تجربه کرده اند و بیش از نیمی از طلاق ها در پنج سال اول زندگی که در همین سنین جوانی است رخ می دهد. می توان گفت به طور میانگین از هر 5 ازدواج در ایران یک ازدواج به طلاق می انجامد. بررسی های توزیع فضایی نسبت طلاق شهری به ازدواج ثبت شده شهری در سال 90 نشان می دهد که بیشترین نسبت در استان های تهران 2/31 و مازندران 8/22 درصد و کمترین نسبت در استان های ایلام با 5/7 درصد و سیستان و بلوچستان 5/7 درصد مشاهد می شود. کاهش علاقه جوانان به فرزند آوری آمارها نشان می دهد طی سال های اخیر علاقه به باروری در میان جوانان به شدت کاهش پیدا کرده و اگر در سال های 60 تا 64، میزان باروری جوانان حدود 4 فرزند بود در حال حاضر این رقم به بیش از یک فرزند رسیده است. سن باروری گروه های سنی که پیش از این 20 تا 24 سال بود هم اکنون به 25 تا 34 سالگی رسیده که این موضوع به دلیل تاخیر در ازدواج و فاصله گذاری بین ازدواج و فرزندآوری است. درصد زنانی که تا قبل 30 سالگی فرزند به دنیا می آوردند به شدت کاهش یافته و تمایل به داشتن یک فرزند یا حداکثر دو فرزند است. میرزایی جمعیت شناس درباره علاقه کم جوانان به فرزند آوری توضیح می دهد : در بستر توسعه، شهرنشینی وانتقال از اقتصاد کشاورزی به معیشت شهری تقاضای فرزند آوری هم کم می شود البته تقاضای عاطفی نسبت به کودکان همیشه هست. اگر در گذشته هر خانواده ای بیشتر از دو تا سه فرزند داشت، به دلیل کمک در کار مزرعه بوده و یا اینکه از 10 فرزند تنها 4 نفر زنده می ماندند ولی در حال حاضر شرایط کاملا فرق کرده است و چنانچه در خانواده ای 10 فرزند به دنیا بیاید تقریبا همه آنها زنده می مانند. در اینجاست که لازم می شود تعادل ایجاد شود. به گفته وی، هزینه فرزندان در حال حاضر در چارچوب خانواده ها به یک بحث محوری تبدیل شده است. در گذشته انتقال ثروت از فرزندان به پدر و مادر بود ولی اکنون ثروت از والدین به فرزندان انتقال می یابد. در گذشته کودکان از 7 الی 8 سالگی در مزارع کشاورزی کار می کردند و منشا درآمد برای والدین بودند. در حال حاضر 70 درصد جمعیت، شهرنشین هستند ولی 50 سال پیش این موضوع کاملا معکوس بود. در جامعه شهری والدین فرزندانشان را تا سنین بالا حتی بعد از ازدواج حمایت می کنند. بنابراین هزینه فرزندان بر روی معادله فرزندخواهی تاثیر بسیاری دارد. او معتقد است :یک دهه است که میل کاهش به میزان باروری کل، بر روی 1.8 ثابت مانده است. یعنی جامعه متوجه شده که از این تعداد پایین تر خطرناک است. یعنی هر زن به طور متوسط 2.1 فرزند بیاورد. یعنی هر 10 زن 21 فرزند، اینکه باروری به زیرسطح جانشینی رسیده است در سطح باروری خرد چالش بوده و به خانواده مربوط می شود. این جمعیت شناس تاکید می کند: از طرفی نباید این موضوع را فراموش کرد که رشد منفی اقتصادی در دهه 1380 باعث افزایش سن ازدواج در کشور شده و بر باروری تاثیر منفی گذاشته است. در حال حاضر سن ازدواج در آقایان 28 و در خانمها 24 است که بسیار بالاست در حالی که در گذشته سن ازدواج در خانمها 18.5 و در آقایان 22.3 بود. اگر از رکود اقتصادی خارج شویم، به شما قول می دهم که سن ازدواج کاهش می یابد که باروری بالای سطح جانشینی را در پی خواهد داشت. بنابراین بهتر است به جای تشویش جامعه در این زمینه برنامه ریزی دقیقی انجام دهیم. باید به این نکته توجه کرد که باروری زیرسطح جانشین اگر 50 سال دیگر یعنی 1430 ادامه یابد با رشد منفی جمعیت مواجه می شویم در حالی که با تشویق و تسهیل ازدواج می توان این مشکل را حل کرد. میرزایی اضافه می کند : علاوه بر توجه به مسائل جمعیتی پنجاه سال آینده لازم است که وضعیت فعلی جوانان از نظر تحصیلات عالی، شغل، مسکن، ازدواج و… توجه جدی شود و برنامه اقتصادی پنج ساله را به خوبی پیش ببریم تا در 50 سال آینده دچار مشکل نشویم. در واقع با توجه به برنامه های پنج ساله به خودی خود مشکل 50 سال آینده نیز حل خواهد شد. افزایش بیماریهای جنسی در میان جوانان یکی از آسیب های فراگیر در میان جوانان افزایش بیماری های جنسی است که یکی از عوامل آن بالارفتن سن ازدواج و گرایش به روابط غیررسمی است. براساس آمارهای وزارت بهداشت در سال 92، 9/45 درصد مبتلایان به اچ آی وی مثبت در سن 25 تا 34 سال قرار دارند و همچنین 1/10 درصد نیز در سن 15 تا 24 سالگی هستند. اعتیاد تزریقی حدود 68 درصد، روابط ناسالم جنسی 13 درصد و انتقال از مادر به کودک و فرآورده های خونی ناسالم از عوامل ابتلا به اچ آی وی هستند. آسیب های فراگیر در میان جوانان بر اساس پژوهش ها ،آمار انواع آسیب های اجتماعی از مصرف مواد مخدر تا خشنونت و… در میان جوانان بیش از سایر سنین است . رانندگی خطرناک ،سو مصرف مواد مخدر ،استعمال سیگار،خطر پذیری جنسی ،اچ آی وی ،خشنونت،استفاده از الکل ،خطر پذیری جنسی از رفتارهای پر خطر جوانان هستند. آمارها نشان می دهد حدود نیمی از مرگ های سالانه جوانان ناشی از تصادف های جاده ای است . در ایران سالانه 23 هزار 249 نفر بر اثر تصادف جاده ای فوت می کنند که 79 درصد آنان را مردان و 21 درصد آنان را زنان تشکیل می دهند و بیشتر این مرگ و میرها نیر برای جوانان 15 تا 29 سال رخ می دهد. کاهش مشارکت های اجتماعی جوانان بی انگیزگی اجتماعی جوانان یکی از مشکلات چند ساله اخیر کشور است . بی انگیزگی که با روی کار آمدن دولت نهم آغاز و تا پایان دولت دهم نیز ادامه داشت . بر اساس آمارها تعداد سازمان های مردم نهاد جوانان در انتهای دولت هشتم 4 هزار 297 سمن بود که این رقم در آغاز دولت یازدهم به 198 سمن رسیده است. سمن ها مهم ترین راه مشارکت اجتماعی جوانان هستند . اما در چند سال گذشته عمده فعالیت های سمن های باقی مانده در حوزه جوانان محدود به سمن های مذهبی ،اعتقادی و عفاف و حجاب و ایثار و شهادت می شدو سمن هایی با موضوعاتی محیط زیست ،سلامت ،گردشگری،علم و فناوری فعالیت های خودر ا متوقف کرده بودند. بیکاری جوانان در مرز هشدار یکی از مهمترین مسائلی که در حوزه جوانان وجود دارد، بیکاری است. این گروه سنی مهمترین و جدی ترین گروهی هستند که از این معضل رنج میبرند. یکی از مهم ترین مسائلی که درباره بازار کار ایران به عنوان یک مشکل جدی وجود دارد، جمعیت بالای متقاضیان کار جوان زیر 30 سال است. در واقع، این گروه سنی مهم ترین و جدی ترین گروهی است که به دنبال کار هستند و حل مسئل بیکاری در این بخش، به معنای عبور کشور از بحران بیکاری خواهد بود. اینکه صدها هزار جوان جویای کار در کشور هفته ها، ماه ها و بلکه سال ها را منتظر یک فرصت برای ورود به بازار کار باشند در مقابل کشش پایین جذب کارجویان از سوی بازار کار کشور، باعث نوعی انباشت بیکاری در کشور شده و متاسفانه هر ساله نیز بر آمار بیکاران جوان کشور افزوده شده است. براساس آخرین اعلام مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری جوانان 15 تا 24 ساله کشور برابر با 22.9 درصد و نرخ بیکاری جوانان 15 تا 29 ساله نیز معادل 20.2 درصد است که این میزان بیش از 2 برابر نرخ بیکاری عمومی کشور و نشان دهنده ادامه بحران بیکاری جوانان است. ورود سالیانه دستکم یک و نیم میلیون نفر به دانشگاه ها و خروج آنها در یک دوره 2 تا 4 ساله به امید یافتن شغل از دانشگاه، مسئله ای است که به دلیل فراهم نبودن زمینه های اشتغال کارجویان جوان در حال حاضر به عنوان یکی از مهم ترین چالش های کشور شناخته می شود.جوانانی که پس از سال ها درس خواندن در دانشگاه ها، هیچ تقاضایی از سوی بازار کار برای اشتغال نداشته باشند، این مسئله باعث از بین رفتن توان ازدواج و تشکیل خانوده شود، آنها تا سال ها وابستگی مالی به خانواده داشته باشند و روزها را بدون اینکه استفاده از از آن ببرند در منازل به سر ببرند، ناراحتی بزرگی است. در حال حاضر بالاترین نرخ بیکاری جوانان در بین استانها را استان لرستان با 50 درصد نرخ بیکاری داراست. سیاست های متغییر چالش اصلی حوزه جوانان با بررسی مشکلات و بحرانهایی که گریبانگیر جمعیت جوان کشور است نیاز به برنامهریزی و سیاستگذاریهای مشخص بیش از گذشته احساس میشود. در این میان وزارت ورزش و جوانان، شورای عالی جوانان، وزارت کار و تعاون و… از جمله نهادهای رسمی متولی سیاستگذاری امور جوانان هستند. اما به دلیل نبود جایگاه نهادی قدرتمند برای برنامهریزی امور جوانان و فقدان نظارت و نبود ضمانت اجرایی برای تحقق برنامهها، همیشه برنامههایی که برای حل مشکل جوانان پیشبینی میشده کمتر به سوی عملیاتی شدن رفته است و یا با آمدن دولتهای مختلف و با تغییر دیدگاهها به این قشر برنامه ریزی ها برای حل مشکلان تفاوت کرده است. با نگاهی به برنامهها و سیاستهای جوانان در سالهای گذشته بیشتر برنامهها حول محور هویت و فرهنگ بوده است اما جوانان امروز نیاز به برنامههای اقتصادی دارند که مشکلات جدی آنان را در حوزه بیکاری یا تسهیل و ساماندهی ازدواج برطرف کند.