تمامی جوانب و پیامدهای ازدواج با تفاوت سنی

شروع موضوع توسط Nazanin ‏6/10/15 در انجمن مسائل جنسی خانواده

  1. Nazanin

    Nazanin Moderator عضو کادر مدیریت

    ارسال ها:
    16,244
    تشکر شده:
    60
    امتیاز دستاورد:
    38
    798916de74e421ad96415ef3e4bc50f4.jpg

    يك ازدواج مناسب عموماً ازدواجي است كه در دهه سوم زندگي شخص صورت بگيرد و آقا از لحاظ سني بزرگتر از خانم باشد و اختلاف سني آنها بيش از ۷ سال نباشد، همچنين هر دو نفر به بلوغ جسمي و فكري رسيده باشند و از سلامت لازم برخوردار باشند.


    پیوند زناشویی با توجه به زمان و شرایط دوران خودش، دچار دگرگونی ها و تغییراتی شده است؛ یکی از وجوه این دگرگونی ها، تغییر در شرایط سنی زوج است. در سال های اخیر ازدواج پسران با دختران یا زنان بزرگتر از خود افزایش داشته است.

    ازدواج ابعاد گوناگونی دارد و انتخاب همسر نیز زیر تاثیر مولفه های مختلف صورت می گیرد و جدای از مولفه ی فرهنگ، جغرافیا، تحصیلات و …، «سن» نیز یکی از ویژگی هایی است که به طور معمول مورد توجه زوج قرار می گیرد. در بسیاری از دوره های تاریخی و مناطق جغرافیایی، این عرف وجود داشته که در ازدواج سن مرد از زن باید بیشتر باشد.

    اما بسیاری از جامعه شناسان معتقدند در جوامع جدید و پویای کنونی که دایما نقش ها و جایگاه ها در حال تحول است، معیارها نیز تغییر و دگرگون می شوند. در جامعه یی که زنان دست به فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، هنری و سیاسی می زنند، از نظر تحصیلات ارتقا پیدا می کنند و جایگاه ها، موقعیت هایی برتر و یا همسان مردان به دست می آورند، مقوله ی سن در ازدواج آنان نیز دچار تغییر می شود. افزایش سن ازدواج در میان دختران و البته مساله ی ازدواج پسران با دختران یا زنان بزرگتر از خود از جمله ی این تغییرات بوده است.

    بنابر گزارش «علی اکبر محزون» مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور آمار، طی سال 1392 در مجموع 774 هزار و 513 ازدواج در کشور صورت گرفت که از این تعداد 92 هزار و 365 مورد که معادل 11.9 درصد است، ازدواج دختران و پسرانی بوده که سن یکسان داشته اند.

    وی در مورد آمارهای ازدواجی که دختران از نظر سنی بزرگتر از پسران بوده اند نیز گفت: در سال 92، تعداد ازدواج هایی که زوجه بزرگتر از زوج بوده به 81 هزار و 380 مورد می رسد که معادل 10.5 درصد است. در 3.6 درصد این ازدواج ها دختران یک سال از پسران بزرگتر، در 2.2 درصد این ازدواج ها دختران دو سال از پسران بزرگتر و در 1.6 درصد این ازدواج ها دختران سه سال از پسران بزرگتر و مابقی ازدواج ها هرکدام با آمار زیر یک درصد مربوط به ازدواج هایی است که دختران تفاوت سنی بیش از سه سال با پسران داشته اند.

    گرچه تعداد ازدواج هایی که پسران بزرگتر از دختران بوده اند به نسبت کل ازدواج ها تعداد کمی را نشان می دهد اما این نوع ازدواج ها در سال های اخیر رشد چشمگیری داشته است. دلیل این مساله را در کجا باید جست و جو کرد؟

    *** رابطه ی تفاوت سنی با پایداری زندگی

    رابطه ی تفاوت سنی میان زن و مرد با پایداری زندگی زناشویی، امری است که بیشتر کارشناسان این حوزه بر آن تاکید دارند. در این باره «مجید ابهری» آسیب شناس و متخصص علوم رفتاری در گفت و گو با پژوهشگر ایرنا معتقد است: از دیدگاه رفتارشناسی در ازدواج، در بهترین و معمولی ترین وضعیت ازدواج بایست مرد بین یک تا هشت سال از زن بزرگتر باشد اما بزرگ بودن زن تا سقف سه سال در صورت وجود شرایط فیزیکی و فیزیولوژی مرد و زن، مشکلی ایجاد نخواهد کرد البته شرایط خانواده ها، میزان نفوذ و احاطه ی خانواده بر فرزند نیز می تواند در این موضوع تاثیر داشته باشد.

    آنچه از نظر ابهری محل نقد و تامل است، ازدواج پسران جوان با زنان 10 تا 15 سال بزرگتر از خود است.

    «ساعی» روانشناس و استاد دانشگاه آزاد اسلامی هم در گفت و گو با پژوهشگر ایرنا، اختلاف سنی معکوس در ازدواج را تا سقف 5 سال بدون اشکال دانست و گفت: سن ازدواج از جمله ملاک های دوام زندگی است چرا که با اختلاف سنی بیشتر، پایه های زندگی سریع تر رو به سستی می گذارد و عوامل فروپاشی نمود پیدا می کنند.

    از نگاه وی، ازدواج هایی را که در آن زن 15 تا 20 سال بزرگتر از مرد است، بیش از آنکه ازدواج باشد، «برده داری نوین» است که متاسفانه در جامعه رو به رشد نهاده است که در این وضعیت، زن با هدف بهره کشی جنسی و مرد با هدف استفاده از امکانات رایگان پیشقدم می شوند که سرانجامی غیر از فروپاشی زودهنگام ندارد.

    *** چرایی و پیامدها

    کارشناسان معتقدند رشد علمی و فرهنگی زنان و به دست گرفتن بازار کار و کسب و دیگر موفقیت های اجتماعی در رشد آنان نقش داشته است که این مساله در فاکتور سن در ازدواج نیز تاثیر گذاشته است. مجید ابهری آسیب شناس اجتماعی در این ارتباط گفت: عامل نخست شکل گیری ازدواج هایی که زن از نظر سنی بزرگتر از مرد است، مشکلات مالی و بیکاری پسران است. اغلب در این گونه ازدواج ها، زنان شاغل و دارای درآمد هستند و می توانند از همسر خود حمایت مالی کنند. دومین عامل را باید در خلا عاطفی پسران در دوران طفولیت که علاوه بر همسر، به دنبال مادر نیز می گردند، جست و جو کرد.

    وی افزود: ما با پدیده ی بالا رفتن سن ازدواج و افزایش جمعیت دختران در انتظار و سخت شدن شرایط ازدواج برای پسران روبه رو هستیم که در جامعه به صورت یک «سونامی جنسی» در حال حرکت است. در ازواج هایی که سن زنان بسیار بیشتر از مردان است، این زنان هستند که بازنده و آسیب پذیر می شوند. بسیاری از آنها با مهریه های پایین تن به ازدواج می دهند ودر نتیجه آسیب های رفتاری مانند تنهایی، افسردگی و حتی خودکشی در انتظار این افراد است.

    ساعی هم دلایل اقتصادی را عامل ازدواج مرد با زنی که از خودش بسیار بزرگتر است عنوان کرد و گفت: اگر زن از موقعیت اجتماعی و اقتصادی خوبی برخوردار باشد انگیزه ی لازم برای جذب پسران کم سن فراهم می شود؛ زیرا پسرانی که حداقل لوازم زندگی را دارند برای به دست آوردن امکانات کافی و وافی ترجیح می دهند چنین ازدواج هایی داشته باشند و زن نیز وقتی می بیند تقاضا وجود دارد تن به عرضه می دهد اما این در واقع نوعی «برده کشی جنسی» است.

    وی البته گفت: با تمام مسایل موجود در ازدواج های با سن معکوس، این نوع ازدواج ها در مقایسه با همباشی (ازدواج سفید) که در حال گسترش است، ارجحیت دارند.

    ساعی دلیل این ارجحیت را از سویی، ثبت این نوع ازدواج ها در دفتر خانه ی رسمی و از سوی دیگر هویت داشتن فرزندی است که در این نوع ازدواج ها به وجود می آید. اما باید این را هم در نظر گرفت که معمولا در این نوع ازدواج ها، زنان از سن باروری دورشده اند و کمتر احتمال زایمان دارند پس گزینه ی مناسبی برای تبلیغ فرزندآوری نیستند.

    ابهری هم در این مورد، تحلیل رفتن جسم و غریزه ی جنسی زن را عامل ناپایداری این نوع ازدواج ها عنوان کرد و گفت: از آنجا که زنان به علت زایمان و ساختار بدنی زودتر از مردان فرسوده و پیر می شوند، بنابراین با وجود 10 سال اختلاف، وقتی زنان به سن یایسگی می رسند، تازه دارای همسری می شوند که در اوج توانمندی برای روابط زناشویی است. وقتی مردی می بیند که خانم در اثر زایمان دیگر آن فرم بدنی مناسب مورد علاقه ی مرد را نداره به دنبال تنوع طلبی می رود. شاهد عینی و سند این مطلب هم مراجعه ی افراد به مطب های روانشناسان است که خود بنده در هفته با چندین مورد مراجعه ی این افراد رو به رو هستم.

    این متخصص علوم رفتاری افزود: زنان پس از گذشت دو سال از این زندگی، احساس مادری و بزرگتری برای مردان می کنند و توقع دارند هدایت زندگی به عهده ی آنان باشد. برای مرد ایرانی پذیرفتن این مساله سخت است و کم کم حس مردسالاری بر روابط عاطفی غلبه می کند.

    از دیدگاه ابهری، به همه ی این موارد سال های محدود فرزند آوری در زنان و نامحدود مردان را از نظر نباید دور داشت. در مواردی که زن اختلاف سنی زیادی با شوهرش دارد، ممکن است باروری اش به دلایل مختلف به تاخیر افتد و برای همیشه امکان مادر شدن را از دست بدهد. در شرایطی که شوهرش همچنان نخواهد و یا نتواند امکان پدر شدن خود را از دست بدهد و این موضوع خود عامل تنش های همیشگی این دسته از همسران خواهد شد.