کالاپنداری زنان توسط مردان

شروع موضوع توسط Nazanin ‏6/10/15 در انجمن مسائل جنسی خانواده

  1. Nazanin

    Nazanin Moderator عضو کادر مدیریت

    ارسال ها:
    16,244
    تشکر شده:
    60
    امتیاز دستاورد:
    38
    5e0317de98bd28d762a5e2b7e9375e11.jpg گاهی رفتارهایی مانند خشونت جنسی، فزون‌خواهی جنسی، درخواست‌های نامتعارف جنسی، درخواست رابطه در شرایط زمانی و مکانی نامناسب، عدم توجه به نیازهای جنسی زن، عدم توجه به نیازهای روانی زن پس از برقراری رابطه، توجه به رسیدن به انزال تنها برای خود و درخواست برقراری رابطه جنسی در دفعات زیاد و خسته‌کننده از سوی مردان، می‌تواند حس کالاپنداری را در ذهن زنان نسبت به جسم خودشان ایجاد کند


    آقایان، به خانم‌ ها به چشم شیء نگاه نکنید

    تحقیقات و تلاش‌های بسیاری برای آموزش زنان و دختران برای برگرداندن شان و منزلت خود در جامعه‌ای که ایدآل‌های ظاهری بالاتر از همه‌چیز قرار گرفته است، انجام می‌گیرد اما در این مقاله به این موضوع از جنبه‌ای دیگر نگاه می ‌کنیم. اینکه چطور مردان و پسران می‌توانند با تغییر نگاه خود به خانم ها، شان و منزلت خود را برگردانند. تصور جامعه کنونی این است که مردان هنگامی که با خانمی روبرو میشوند، به موجودات ضعیفی تبدیل می شوند که هیچ امیدی روی کنترل کردن نوع نگاهشان به آن خانم وجود ندارد و همیشه به او همانند یک شیء جنسی می نگردند و حتما تحریک میشوند. اما این تصور، یک دروغ فاحش است.

    این متن نوشته خانمی وبلاگ‌نویس است که دیدگاه خود را درمورد آسیب‌های ناشی از داشتن نگاهی ظاهری و فیزیکی به خانم‌ها عنوان می‌کند. او درمورد برنامه خود برای یک گفتگوی آینده با پسرش درمورد این موضوع می‌نویسد:



    “یک روز با پسرم صحبت خواهم کرد. خیر، نه درمورد آن موضوعی که همه والدین از آن ترس دارند و همه بچه‌ها هم از شنیدن آن بیزارند. من از موضوع دیگری حرف می‌زنم. فقط منتظر زمانی هستم که مچش را در حال انجام کاری که اکثر مردان خوب از عهده اش بر می آیند بگیرم. یعنی چشم چرانی و دنبال کردن شیئی شهوت‌انگیز. مهم نیست که این اتفاق کجا بیافتد، کنار ساحل یا در یک مرکز خرید، مهم این است که بالاخره زمانی می‌رسد که ببینم پسرم چنین کاری می‌کند. و آن زمانی است که وقت این گفتگو فرا می‌رسد:



    بیا پسرم، می‌خوام باهات حرف بزنم. دیدم که داشتی به اون دختر نگاه می‌کردی. نه می‌خوام قضاوتت کنم نه سرزنشت. می‌دونم چرا این کار رو می‌کنی. می‌فهمم. اما لازمه درموردش با هم حرف بزنیم چون نگاهی که به زن‌ها داری خیلی مهمه.

    آدمهای زیادی شاید سعی کنند به تو بگویند که زن‌ها باید مراقب لباس پوشیدن خودشان باشند تا مردها را وسوسه نکنند که به آنها بد نگاه کنند. حرف من اما اینه. این وظیفه زنه که هر روز صبح لباس بپوشه و این وظیفه توئه که صرفنظر از لباسی که پوشیده به اون به چشم یک انسان نگاه کنی. شاید وسوسه بشی که بخاطر چشم‌چرانی‌های خودت، زن‌ها را متهم کنی، اما این کار درست نیست. سعی نکن نقش یک قربانی رو بازی کنی. تو کنترل کامل روی چشمهات داری. باید این کنترل را تمرین کنی. چشمهات رو تمرین بده که به چشم‌های اون نگاه کنی و فقط اون رو ببینی نه لباس یا بدنش رو. زمانی که بخواهی نقش یک قربانی رو بازی کنی، اسیر این دروغ شده‌ای که تو فقط یک واکنش تجسم‌یافته به محرک‌های بیرونی هستی که قادر به تشخیص درست از غلط و انسان از گوشت نیست.

    به من نگاه کن. این یک دروغ مسخره‌ است.

    تو خیلی بیشتر از اینها هستی. و زنی که به او نگاه می‌کنی هم خیلی بیشتر از لباسی است که پوشیده. خیلی بیشتر از جسم و اندامش است. حرف‌های زیادی درمورد اینکه مردها نگاه ابزاری به زنها دارند زده میشود که تا حد زیادی درست است. آدمها برای کنترل چیزهایی که دوست دارند، آن را به یک جسم تبدیل می‌کنند. اگر کسی را واقعاً دوست داری، اون رو به یک شیء تقلیل نده. زمانیکه به آدم دیگه‌ای – چه مرد و چه زن — به چشم شیء نگاه کنی، انسانیتت رو از دست داده‌ای.

    درمورد شرایط لباس پوشیدن خانم‌ها دو دیدگاه وجود داره که مجبورت می‌کنن قبول کنی. یک دیدگاه میگه زن‌ها باید طوری لباس بپوشند که توجه مردها را جلب کنند. یک دیدگاه دیگه میگه زن‌ها باید طوری لباس بپوشند که از خودشان دربرابر مردها محافظت کنند. پسرم، تو بهتر از هر دوی این دیدگاه‌ها هستی. زن، یا هر انسان دیگری، نباید لباس بپوشه که توجه تو رو جلب کنه، تو باید فقط بخاطر اینکه اون هم یک انسان است به او کاملاً توجه کنی، توجهی در خور شان و شخصیتش. از طرف دیگه، زن نباید احساس کنه که باید از خودش در مقابل تو محافظت کنه. این تویی که باید خودت رو کنترل کنی.

    متاسفانه بیشتر برخوردهای متقابل دو جنسیت با هم، ریشه در ترس دارد. ترس از طرد شدن، ترس از سوءاستفاده، ترس از دست دادن کنترل. ما به خاطر این از هم می‌ترسیم چون یاد گرفته‌ایم اگه غیر از این باشه خطرناکه. ما یاد گرفته‌ایم که بدن زن، مرد رو به گناه می‌اندازه. ما یاد گرفته‌ایم که اگه زنی قسمت‌های بیشتری از بدن خودش رو نشون بده، مردها کارهای احمقانه‌ای انجام میدن. بگذار واضح بگویم: بدن زن برای تو خطرناک نیست. بدن اون هیچ آسیبی به تو نمیرسونه. باعث نمیشه کارهای احمقانه انجام بدی. اگه تو کارهای احمقانه انجام میدی بخاطر اینه که خودت تصمیم گرفتی این کارها رو انجام بدی. پس اون رو به ترسی که بین مردها و زن‌ها هست ارتباط نده.

    بدن زن زیبا، فوق‌العاده و رمزآلوده. با احترام گذاشتن به زن بعنوان انسانی که دارای امیدها، آرزوها، تجربه‌ها، احساسات و تعلقات است، به این بدن احترام بگذار. اجازه بده اون هم اعتمادبه‌نفس داشته باشه. اون رو تشویق کن. اما همه این کارها رو بخاطر اینکه فکر میکنی اون از تو ضعیف‌تره انجام نده. این پوچ ترین حرفیه که معمولاً تو جامعه شنیده میشه. زن‌ها به هیچ عنوان ضعیف‌تر از مردها نیستند.

    با همه این حرف‌ها منظورم این نبود که نباید به زن‌‌ها نگاه کنی. دقیقاً برعکس. می‌خواستم بگویم که باید زن‌ها را ببینی، واقعاً آنها را ببینی. نه فقط با چشم‌ها بلکه با قلبت. طوری نگاه نکن که احساساتت رو تحریک کنه، به زن طوری نگاه کن که باید به یک انسان نگاه کنی. امید من اینه که عوض شدن نگاه تو به زن‌‌ها، ارتباط تو با اونها رو هم تغییر بده. نباید فقط دور و بر اونها باشی. باید فردی قابل اعتماد و قابل اتکا در کنار اونها باشی.

    چون در آخر اونها می‌خواهند با تو باشند. بدون ترس از قضاوت شدن، خجالت کشیدن، تحقیر شدن، متهم شدن و … و این اون چیزی نیست که زن‌ها می‌خواهند، این چیزیه که همه آدمها می‌خواهند.”