علل ایجاد روابط فرازناشویی را بیشتر بررسی کنیم

شروع موضوع توسط Nazanin ‏6/10/15 در انجمن مسائل جنسی خانواده

  1. Nazanin

    Nazanin Moderator عضو کادر مدیریت

    ارسال ها:
    16,244
    تشکر شده:
    60
    امتیاز دستاورد:
    38
    8adaebe0e81c8fe0fc97f2eb0fd22f27.jpg

    عدم توانایی در مدیریت غزیزه جنسی و ضعف جنسی مرد یا زن از علل اصلی ایجاد روابط فرا زناشویی است


    یک جامعه شناس اعلام کرد: آخرین آمار درخصوص خیانت های زناشویی را مربوط به سال 1384 خورشیدی عنوان کرد و گفت: این آمار میزان خیانت در زنان شوهر دار را نشان می دهد که بر اساس آن حدود چهارهزار مورد در تهران گزارش شده است؛ بعد از این گزارش، تا چند سال تهیه ی آمار در این زمینه به «تابو» تبدیل شده بود.

    با چشمی غمگین و دلی پرخون، روی سرامیک های کف راهروی دادگاه، انعکاس نخستین تصویر همان زن جذابی را دید که فکر نمی کرد لکه ی چرکین آسمان آبی زندگی اش شود.

    آن روز بود که مرد رویاهای زن لغزید و آخرین برگ زندگی مشترکش ورق خورد و طعم تلخ و زهرآلود خیانت همسرش را حس کرد.

    بدون شک ازدواج و عشق زناشویی یکی از شیرین ترین تجربه هایی است که هر انسان در طول عمر خود مشاهده و حس می کند؛ اما این تجربه ی شیرین به عنوان خشت اول بنیان نهاد خانواده همواره خطرها و تهدیدهایی را در کمین خود دارد.

    اگر چه «خیانت» به عنوان یکی از کثیف ترین رفتارها در ابعاد خرد وکلان خود- از خیانت به وطن تا خیانت به شریک زندگی- در همه ی فرهنگ ها و ادیان مذموم شناخته شده است، اما تلخی این زهر زمانی بیشتر حس می شود که این معضل در مقابل مفهوم زیبا و مقدسی چون «عشق» قرار گیرد و شعله ی مقدس آن را دود و خاکستر کند.

    «هادی معتمد» جامعه شناس در گفت و گو با ایرنا آخرین آمار درخصوص خیانت های زناشویی را مربوط به سال 1384 خورشیدی عنوان کرد و گفت: این آمار میزان خیانت در زنان شوهر دار را نشان می دهد که بر اساس آن حدود چهارهزار مورد در تهران گزارش شده است؛ بعد از این گزارش، تا چند سال تهیه ی آمار در این زمینه به «تابو» تبدیل شده بود.

    معتمد با بیان این که روابط فرازناشویی در مورد مردان ممکن است به لحاظ شرعی با بیان توجیه هایی از قبیل عقد موقت خیانت حساب نشود، افزود: به طور معمول این آمار به صورت غیرمستقیم به دست می آیند؛ یعنی به صورت دقیق بررسی می شود که زنان چه میزان از دلیل های طلاق را خیانت مردان عنوان کرده اند.

    این جامعه شناس تاکید کرد: آسیب های اجتماعی به صورت کوه یخ هستند و قسمت اندکی از آن مشهود است، بنابراین نمی توان اظهارنظری قطعی در خصوص اطلاعات آماری آن داشت و بهتر است در آسیب های اجتماعی بیشتر به تحلیل آن ها بپردازیم.

    چرایی خیانت

    علم جامعه شناسی، طیف وسیعی از عامل ها را در افزایش احتمال خیانت در خانواده ها موثر می داند. نوع ازدواج(اعم از سنتی، دانشجویی، همکاری و دوستی خیابانی)، سطح تحصیلات زن و شوهر، منطقه و محل سکونت، میزان اعتقاد مذهبی، شرایط مالی، اشتغال زنان، از بین رفتن هیجان در زندگی زناشویی و ظهور رسانه های نو و شبکه های اجتماعی نمونه هایی از این عوامل به حساب می آیند.

    از سوی دیگر استفاده از پوشش و آرایش های غیرمتعارف، رفتار و منش اغواگرانه، رعایت نکردن حدود عرفی و اخلاقی در رابطه با جنس مخالف در محیط خیابان ، دانشگاه ، محل کار و . . . همگی در افزایش احتمال بروز رفتارهای پرخطر که زمینه ساز روابط فرازناشویی خواهند بود، موثر است.

    «امان الله قرایی مقدم» جامعه شناس و مدرس دانشگاه با اشاره به نتایج برآمده از پژوهشی که وی به همراه تعدادی از دانشجویان خود در بازه ی زمانی پنج ماه در شهرستان کرج انجام داد، گفت: ازدواج های اجباری، تلافی خیانت طرف مقابل، ارضا نشدن نیازهای جنسی، هجمه ی سریال های رسانه ها و شبکه های ماهواره یی بیگانه، ترویج لوده گری، هرزه گری و بیان بی پرده ی روابط نامشروع، نوع خانواده، نوع سرپرست و سابقه ی کودکی و مراوده با افراد بی بند و بار را از آن دست علت هایی دانست که در احتمال بروز خیانت موثر هستند.

    وی در تشریح این عوامل گفت: بحث اعتقادات دینی تاثیر بسیار زیادی در جلوگیری از خیانت ها دارد؛ من معتقدم جامعه ی ما در برزخ بین ارزش های ملی و مذهبی فرو رفته است؛ کمرنگ شدن ارزش ها و هنجارهای اعتقادی و معنوی در جامعه ی ایران به فروریختگی فرهنگی و شکسته شدن حرمت ها منجر شده است.

    این جامعه شناس افزود: در پژوهشی که ما انجام دادیم، مشخص شد که حدود 33 درصد از 860 زن متاهل، به همسرشان خیانت می کردند؛ از این میزان حدود 24 درصد از عمل خود احساس شرمساری نمی کنند و 7 درصد آن ها نیز در این زمینه پاسخی نداشتند.

    برخی از جامعه شناسان حتی محیط و محل زندگی را در افزایش احتمال خیانت موثر می دانند. قرایی مقدم در این خصوص گفت: طبق مطالعات مکتب شیکاگو، در هرمحل و منطقه یی که مهاجرت و رفت و آمد زیاد باشد، مردم ترس از شناخته شدن ندارند و در نتیجه به کار خلاف می پردازند و خود کنترلی وجود نخواهد داشت. به طور مثال کرج، مشهد، قم و تهران از منطقه هایی هستند که شیوع این روابط نامشروع در آن بیشتر است؛ گفته می شود که کرج ایران کوچک است؛ یعنی از همه ی اقوام ایرانی از ترک، کرد، لر و بلوچ در آن زندگی می کنند.

    وی افزود: در منطقه ی 12 تهران یعنی در خیابان های ایران، چهارراه آبسردار، خیابان خورشید که نوعی تجانس فرهنگی و تدین به چشم می خورد و مردم بومی آن مناطق هستند، چنین مسایلی به ندرت قابل مشاهده است. اما در منطقه هایی همچون میدان شوش، دولت آباد، فرحزاد یا راه آهن آمار این معضل بالاتر گزارش شده است.

    به گفته ی قرایی مقدم احتمال این آلودگی در محله هایی که خانه های یک طبقه دارند نیز بیشتر است؛ چون «خودکنترلی» در این سبک ساختمان ها کمتر است و رفت و آمدهای غریبه در منزل های آپارتمانی محسوس تر است.

    بسیاری از جامعه شناسان ضعف اعتقادات و مسایل اخلاقی را مهمترین عامل بروز روابط فرازناشویی می دانند.

    به باور هادی معتمد، اصل مساله ی روابط فرازناشویی به ضعف اعتقادات و پایبند نبودن اخلاقی و اعتقادی به نظام خانواده باز می گردد. وی در تحلیل روانشناسانه ی این دیدگاه گفت: به لحاظ روانشناختی سه درصد از مردان و یک درصد از زنان جامعه ی ما از «اختلال شخصیت ضد اجتماعی» (Antisocial personality disorder) رنج می برند؛ یکی از ویژگی های این نوع اختلال خیانت کردن، زیر پا گذاشتن قوانین، پایبند نبودن به اخلاقیات و بی تعهدی است؛ این خیانت نه تنها در قبال همسر، بلکه نسبت به فرزندان و جامعه نیز اتفاق می افتد. این دسته از افراد چهار درصد از جامعه ی ما را تشکیل می دهند؛ متوسط این میزان دو درصد خواهد بود که با احتساب جمعیت 80 میلیونی ایران، یک میلیون و 600 هزار تَن برآورد خواهد شد.

    از سوی دیگر مقوله ی «طلاق عاطفی» (Emotional divorce) به وضعیتی گفته می شود که خانواده ها در کنار یکدیگر هستند، اما به لحاظ عقلی و روحی و فکری جدای از هم زندگی می کنند؛ در این دسته از افراد، گرایش به روابط خارج از محیط زناشویی بیشتر است.

    معتمد با ذکر این مطلب افزود: در پی چنین شرایطی عقده ها، نقاط ضعف و نیازهای این گروه از سوی دیگران پوشش داده می شود. البته قسمت کمی از خیانت ها ناآگاهانه است و قسمت اعظم آنها بیانگر نوعی نیاز عاطفی، جنسی، مالی یا ارتباطی و ناشی از عقده های فروخورده مانند کمبود محبت، بی علاقگی به همسر، ازدواج اجباری، پرداخت نکردن نفقه و غیره است.

    این جامعه شناس تصریح کرد: کاهش مهارت های زندگی و رفتاری، فقدان آموزش در خصوص صدمه های جبران ناپذیر به طرف مقابل، ضعف آموزه های دینی وعقیدتی، کنجکاوی، درگیری با اعتیاد و خانواده های نابسامان، دور شدن همسر به خاطر کارهای طولانی، رابطه های تعریف نشده ی زن و مرد در جامعه و شکسته شدن حریم ها به بروز چنین اختلال های رفتاری در همسران منجر می شود.

    معتمد در ادامه به نداشتن توانمندی کافی در تعامل با فرهنگ های بیگانه اشاره کرد و گفت: برخورد با فرهنگ هایی که مردم ما برای رویارویی با آن ها هیچ آموزشی ندیده اند از قبیل مسافرت به تایلند، مالزی و ترکیه باعث می شود که آنها خود را در مقابل این فرهنگ ها ضعیف ببینند و احساس حقارت کنند؛ این «برهنگی فرهنگی» از آن سو و فقدان «پوشش فرهنگی» از این سو در جامعه ی ما باعث می شود که «فرهنگ برهنگی» تاثیر نامطلوب خود را بگذارد؛ مجموعه ی این عوامل نشان می دهد که جامعه ی ما در معرض خطر است و ما قبل از واکسینه شدن با میکروب رو به رو شده ایم.

    تفاوت علل خیانت در زنان و مردان

    بی تعهدی و خیانت در مفاهیم روانشناسی، اخلاقی و فرهنگی برای هیچ انسانی جذابیت نخواهد داشت. از طرف دیگر طبیعت متفاوت زنان و مردان و ویژگی های روانی، شخصیتی و جسمی آن ها در بسیاری از جنبه های زندگی مشترک از تقسیم وظایف گرفته تا مدیریت بحران های خانوادگی موثر است. این تفاوت ها در سطوح مختلف برای دو طرف نیازهایی را تعریف می کند که برآورده نشدن آن می تواند تداوم و استحکام خانواده را به چالش بکشاند.

    یکی از این ابعاد مساله ی «رضایت جنسی» به معنی داشتن رابطه ی موفقیت آمیز با رعایت استانداردهای آن است که نقش مهمی در برخورداری از یک رابطه ی پایدار زناشویی دارد. در این میان موضوع «تناسب» و «کفویت» از اهمیت ویژه یی برخوردار است. البته این تناسب باید در همه ی جوانب اعم از رفتارها، تمایلات، عملکرد و رضایت جنسی دو طرف به صورت متوازن و هماهنگ لحاظ شود.

    به عقیده ی «علی ناظری آستانه» روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، مشکلات زناشویی در خانواده فراتر از بیماری های روانپزشکی جنسی است وتنها درصد کمی از افراد جامعه دچار اختلال های روانپزشکی جنسی هستند.

    این روانپزشک اظهار داشت: مشکلات جنسی معلول بحث بی تناسبی و عامل های روانشناختی عاطفی دیگر است و موفقیت و رضایت در روابط زناشویی به افزایش روابط عاطفی و محبت دو طرف کمک می کند.

    البته باید این نکته را در نظر داشت که در این زمینه، در بین زنان و مردان تفاوت هایی دیده می شود. ناظری در این ارتباط تاکید کرد: شواهد حاکی از آن است که رفتار جنسی بدون وجود روابط گرم عاطفی برای زنان جذاب نیست و کارکرد مفید و مثبتی ندارد؛ از سوی دیگر این بُعد برای مردان از اهمیت بالایی برخوردار است، اما خیانت آنها معمولا ناشی از کمبودها و محدودیت های آن ها نمی شود، بلکه ناشی از «افزایش امکانات» آنهاست؛ به این ترتیب زمانی که افراد در چارچوب ها و قالب های مختلف همچون زمینه های اعتقادی، ظرفیت های لازم را نداشته باشند و ضابطه ها را رعایت نکنند، به این معضل گرفتار می شوند.

    در مورد زنان باید گفت، بحث محرومیت و نارضایتی جنسی به صورت کاملا مستقیم زمینه ساز پدیده ی جدی و خطرناک خیانت نیست، اما اگر نداشتن ارتباط جنسی زمینه ی سردی روابط عاطفی را فراهم کرده باشد، ممکن است خیانت از سوی زنان نیز بروز یابد؛ به ندرت اتفاق می افتد که مشکلات جنسی به صورت مستقیم به خیانت یک زن منجر شود.

    خیانت از جانب مردان اغلب به صورت لذت جویی و تنوع طلبی است و در اصل برای برخی از مردان چنین روابط متعدد و موازی قابل هضم تر است و متاسفانه در درون خود این عمل را به عنوان خیانت یا رعایت نکردن تعهدات تلقی نمی کنند.

    ناظری در این ارتباط گفت: در مورد زنان لذت جویی و تنوع طلبی معنا ندارد و آن ها به صورت طبیعی در روابط جنسی به دنبال روابط یک طرفه و ماندگار هستند، بنابراین خیانت در خانم ها زمانی مشاهده می شود که با همسر خود اصطکاک عاطفی پیدا کرده باشند و بر اساس استدلال های خود مساله را این چنین توجیه کنند که چون دیگر رابطه ی عاطفی در میان نیست، پس خیانت نیز معنایی نخواهد داشت.

    به گفته ی این روانپزشک در تحلیل چرایی این رفتار ملاحظه می شود که اغلب مشکل های جنسی معلولی از یک زنجیره ی عامل ها یا یکی از عواملی هستند که می تواند مقدمه ی سردی و اصطکاک عاطفی را به همراه داشته باشد. خیانت زنان به علت مسایل جنسی اغلب به بیماری هایی بازمی گردد که به تشخیص و درمان روانپزشکی نیازمند است.

    افزایش پدیده ی «زنانه شدن» خیانت

    شاید تا چند سال گذشته واژه ی خیانت و روابط زناشویی تنها برای مردان به کار برده می شد اما چندی است که فراوانی این معضل در بین زنان نیز دیده می شود.

    در تحلیل چرایی این موضوع برخی از آسیب شناسان مسایل اجتماعی معتقد هستند که این معضل ناشی از برابری جویی زنان با مردان است و برخی دیگر علت آن را فروریختن جایگاه مرد در خانواده می دانند.

    هادی معتمد جامعه شناس در ادامه گفت: به تازگی برابری برای جوانان به عنوان بخش اعظم هرم جمعیتی جامعه ی ما به یک اصل تبدیل شده است؛ ما در زمینه هایی همچون ورزش، کار و تحصیلات به آن ها این حق را می دهیم، ولی نمی توان در زمینه ی فساد با آن ها موافق بود. جدای از بحث های شرعی، قرار نیست این برابری در فحشا وجود داشته باشد؛ من نام این را «تساوی در حماقت» می گذارم.

    از سوی دیگر جامعه شناسانی چون قرایی مقدم بر این باورند که اقتدار، تقدس و حرمت مرد در زندگی زناشویی شکسته شده و همین باعث شده است که زنان خیانت کنند.

    چه باید کرد؟

    همانگونه که معضل های اخلاقی و اجتماعی ناشی از یک علت مشخص نیست، به طور طبیعی راه های حل آن ها نیز متعدد است.

    به گفته ی هادی معتمد تازمانی که به درستی به مسایل و آسیب های اجتماعی نپردازیم و مشارکت مردمی را در حل این قضایا دخیل نکنیم، نمی توانیم مدیریت صحیحی بر آن داشته باشیم؛ سر ِخود را زیر برف نکنیم و از تابو کردن موضوع ها بپرهیزیم.

    وی در ادامه در خصوص راهکارهایی پیشگیری از خیانت، رابطه ی نامشروع و لطمه به زندگی زناشویی گفت: راهکار تنوع طلبی ها و لذت جویی هایی انسان (بویژه در مردان)، غلبه ی عقلانیت بر نفسانیت است. انسان مانند هر حیوانی گرایش به تنوع طلبی دارد. بهترین راه آموزش و نمایاندن ارزش عشق به آنان است؛ یعنی به زوج ها آموزش داده شود که ممکن است بتوانند به لحاظ جسمی چندین رابطه را تجربه کنند، اما موهبت ارزنده یی به نام عشق را از دست می دهند. «عشق زناشویی» مانند «عشق مادری» مقوله یی بی نظیر و مقدس است و جایگزینی برای آن پیدا نمی شود. در اصل باید بتوان مفهوم عشق و ارزش ها را از حالت فانتزی به تعریف های درست، تغییر داد.

    نقش مقوله ی آموزش، فرهنگ و دین در مرتفع ساختن آسیب های اخلاقی و فسادهای جامعه مقوله یی است که مورد توجه بسیاری از اندیشمندان مسایل اجتماعی قرار می گیرد.

    قرایی مقدم در این خصوص معتقد است: ازخودبیگانگی فرهنگی گریبانگیر جوانان ما شده است؛ آموزش و تربیت از بدو تولد آغاز می شود، اما در خانواده و مدرسه و دانشگاه قدرت پدر و مادر، مدیر و ناظم و استاد که واسطه ی هنجارها و ارزش های عالی هستند، رو به ضعف نهاده است.

    وی با اشاره به نامگذاری این سال به نام سال «فرهنگ» گفت: فرهنگی که رهبر معظم انقلاب مد نظر دارند، فرهنگی است که برخاسته از مردم باشد. نباید مقوله ی فرهنگ را با تمدن خلط کرد؛ فرهنگ از آنِ مردم است، اما تمدن مقوله یی وارداتی است. اقتصاد نیز بدون فرهنگ رشد نخواهد کرد؛ زیرا بر اساس تجربه، شوروی هم نتوانست با اقتصاد مارکسیستی جلو برود؛ اقتصاد بدون فرهنگ رشد نمی کند. فرهنگ باید مانند کشورهایی همچون ژاپن و کره ی جنوبی مساعد باشد، تا اقتصاد جلو برود.

    این استاد دانشگاه سپس بر اهمیت کارکرد دین اشاره کرد و افزود: دین یک عامل خودکنترلی است وکسانی که اعتقادات دینی دارند از «پلیس درونی» بهره می برند. اهمیت به ارزش ها و اعتقادات دینی مهمترین راهکار است. خانواده های ایرانی به هر دینی که اعتقاد دارند سعی کنند شوون دین خود را رعایت کنند. البته این نکته را نمی توان از نظر دور داشت که صرفا نمی توان به تظاهر به دینداری اعتماد کرد، زیرا در قرون وسطی فساد در بین کشیشان با عنوان «فحشای مقدس» وجود داشت.

    از سوی دیگر ناظری روانپزشک در خصوص احتمال بروز خیانت در محیط هایی همچون دانشگاه ها و اداره ها بر این باور است: مردم جامعه ی ما آموزش و تربیت لازم را برای ورود به این محیط ها احراز نکرده اند؛ به این ترتیب با باز شدن فضاها، انگیزه های زیادی دست به دست هم داده و فرصت لازم برای خیانت فراهم می شود.

    ناظری افزود: ما نیازمند سرمایه گذاری آموزشی بر روی جوانان و نوجوانان در شیوه های ارتباطی و ملاحظه های لازم در آن هستیم؛ این فضاهای جدید کارکردهای چندگانه یی دارند که زمینه را برای ایجاد روابط سالم و سازنده فراهم می آورد. ما باید طوری آموزش داده شده و بار آمده باشیم که برای این پدیده های نو (مدرن) مهیا باشیم.

    تعهد نسبت به رابطه ی زناشویی و وفاداری به همسر، ارزشی بسیار نیکو و والاست که در گام نخست از بدو تولد، با تربیت صحیح و فرهنگ سازی در کالبد خانواده و محیط آموزش نهادینه می شود و این ملکه ی ذهنی و قوه ی کنترل درونی شالوده ی محکم پایبندی به حرمت ها را برای آینده پی ریزی خواهد کرد