تصمیم به ازدواج

شروع موضوع توسط Nazanin ‏12/10/15 در انجمن ازدواج

  1. Nazanin

    Nazanin Moderator عضو کادر مدیریت

    ارسال ها:
    16,244
    تشکر شده:
    60
    امتیاز دستاورد:
    38
    4b011a6ba1f3faf1b3c0d9764123f14b.jpg
    ازدواج امری بسیار مهم و سرنوشت ساز است و کسی که تصمیم به انجام آن دارد بهتر است قبل از آن خوب فکرکند و تصمیم درستی بگیرد!


    ازدواج یکی از مهمترین تصمیمات زندگی است که می‌تواند به رضایت بخش‌ترین و در عین حال مایوس کننده‌ترین تجربه هر فرد تبدیل شود.

    موفق یا ناموفق بودن یک ازدواج به عوامل زیادی بستگی دارد که اگر بررسی نشوند احتمال دارد افراد را در این راه ناکام کند و ذهنیت آنها را نسبت به این مسیر تکاملی تغییر دهد اما اگر در این راه محتاطانه و سنجیده عمل کنیم می‌توانیم زندگی جدید را با آینده‌ای روشن آغاز کنیم مهمترین سوالی که نیاز به موقع ما را به ازدواج نشان می‌دهد این است که ما در ازدواج به دنبال چه هستیم ؟مهمترین نیازهایی که فرد را به ازدواج متمایل می‌کند دو دسته‌اند، نیازهای جسمی و نیازهای رشدی با این توضیح که نیازهای رشدی آن دسته از نیازهایی هستند که ما در خود نداریم یا از آن کمتر بهره برده‌ایم و قصد داریم با ازدواج آن را با طرف مقابل به دست آوریم، که هر دو این نیازها به تنهایی نمی‌توانند دلیل مناسبی برای آمادگی داشتن یک زندگی مشترک باشند.

    سن ازدواج را جدی بگیرید
    قاسم شاه مرادی روانشناس بالینی، معتقد است نیازهای رشدی در سطح بالاتری از نیازهای جسمی قرار دارد افراد ازدواج می‌کنند تا به خودشکوفایی برسند و نیازهایی مانند احترام، علاقه و محبت خود را برآورده کنند برای اینکه این اتفاق بیفتد اقدامات و عواملی باید دست به دست هم دهند که از جمله این عوامل رعایت سن پختگی و آمادگی برای ازدواج است که این روانشناس بر سن بالاتر از 20 سالگی تاکید می‌کند البته سن مطلوب به تفاوت انسان‌ها متفاوت تعریف می شود.

    برای درک این موضوع روند ترشح هورمون رشد می‌تواند مثال خوبی باشد. زمانی که پسر و دختر در سنین بین 9 تا 16 سالگی در آستانه‌ی رسیدن به بلوغ جنسی هستند، هورمون رشد به سرعت ترشح می‌شود تا تغییرات بزرگی در ما روی دهد اما زمانی که به سن بلوغ رسیدیم از این سرعت کاسته می‌شود و ادامه تغییرات نامحسوس خواهند بود.

    گفته‌های دکتر شاه مرادی نیز بیانگر همین موضوع است تا زمانی که فردی هنوز در حال تجربه کردن و کشف دنیای پیرامون خود است، آمادگی برای ازدواج ندارد اما زمانی که از تجربه‌ی خود به آرامش و خودشناسی برسد، می‌توان فهمید که فرد برای تشکیل خانواده آماده است.

    آیا به اندازه کافی مستقل هستید؟
    فرد باید از نظر روانی و شخصیتی پخته باشد تا بتواند با فردی دیگر زیر یک سقف زندگی کند. برای داشتن این توانایی‌، داشتن استقلال و خود باوری لازم است‌. به گفته‌ی دکتر شاهمرادی کسی که مستقل نباشد نمی‌تواند حق استقلال را به طرف مقابل بدهد، او را هم وابسته می‌خواهد و دنبال رفع نیازهای وابستگی خود است پس هنوز به مرحله‌ ازدواج نرسیده است. بلکه دیدگاه درست این است که من فردی مستقل هستم با فردی مستقل ازدواج می‌کنم و هر دو این استقلال را حفظ می‌کنیم. البته ناگفته نماند که عواملی همچون شغل در بروز این وابستگی نقش دارند.

    درک هویت و یا خودشناسی اهمیت زیادی دارد. فرد باید هویت اصلی خود را کشف کند و خود را از وابستگی پیشین به خانواده رها کند.

    پختگی از لحاظ جسمی نیز لازم است البته موارد استثنا هم وجود دارد این افراد هستند که معیارهایی را برای زندگی آینده‌ی خود مشخص می‌کنند که ممکن است معیار برخی افراد پختگی جسمی نباشد و یا نقش کم رنگ‌تری در توقعات‌شان داشته باشد.

    آیا ازدواج‌تان فلسفی است؟
    “داشتن یک ایدئولوژی مشخص زیر بنای این مسئله است” این را شاهمرادی می‌گوید و می افزاید: این ایدئولوژی می‌تواند مذهبی و یا تجربی باشد. اگر مذهبی تفکر و ایده‌ی شما را تشکیل دهد و معیار شما برای ازدواج بر اساس آن باشد بسیار عالی است و در مقابل برخی افراد هم هستند که معیارشان را بر اساس جهان بینی، تجربیات،‌ چارچوب زندگی بشری و تفسیر خود از دنیا پایه گذاری می‌کنند و در مسیر همین فلسفه‌ها و دیدگاه‌ها شریک زندگی خود را انتخاب کند. آنچه مسلم است اینکه باید برای زندگی مشترک هم هدف داشت و هم مبنا و مسلم است هر چقدر این دو محکم‌تر باشد پایه‌های زندگی مشترک محکم‌تر خواهد بود.

    ازدواج به سبک سنتی، آری یا خیر؟
    امروزه بعضا افراد بعد از تجربه روابطی خارج از عرف و شرع اقدام به ازدواج می‌کنند که این موضوع می‌تواند به زندگی مشترک آن فرد لطمات جدی بزند.

    از نظر دکتر شاهمرادی این اثر تخریبی زمانی جدی‌تر روی می‌دهد که از نظر پسر و یا دختر روابط قبلی ناتمام بماند و به سنگری برای مقابله با مشکلات زناشویی تبدیل شود اگر فرد در زندگی مشترک خود به مشکلی برخورد کند، رابطه‌ی ناقص، محیطی امن برای رفع مشکل خواهد بود که موجب می‌شود قدرت حل مشکلات از فرد گرفته و برخوردی هیجانی داشته باشد.

    حاصل کلام آنکه اگر مصمم‌ هستید که با کسی زیر یک سقف زندگی کنید باید مستقل باشید، هدف داشته باشید و به پختگی رسیده باشید