بیاموزید به نحوی زندگی کنید که رجوع به پاره ای عادات قدیمی بتواند دردتان را کاهش دهد. این شامل اعمالی است که شما را در برابر درد توانا می کند. اگر وضعیت فهرست شده زیر را دنبال کنید اگر نهایت تلاشتان را برای احراز تمام جنبه های آن روزانه به کار ببندید، کمال فایده را می برید. شما در این شرایط به کمکهای خانواده نیاز پیدا می کنید و آنهایی که منظور نظرتان هستند و آنهایی که رفتارشان بر احساس شما تاثیر دارد. آنچه را می خواهید انجام دهید خوب توضیح دهید و مطمئن باشید که کمک تان متوجه این امر شده است زیرا بخشی از زندگی آنها هستید. (الف) استراحت استراحت از شدت درد خواهد کاست و کمک می کند که به خواب روید. (ب) فعالیت باید تصمیم بگیرید که سطح فعالیت های خود را به طور استواری پابرجا کرده، افزایش دهید. سعی کنید روزانه، دو نوبت راه بروید و بار دوم مسافتی بیش از بار اول را بپیمایید. بیشتر از فعالیت هایی استفاده کنید که حتی الامکان درد شما را تسکین دهد. ممکن است احساس کنید که نوعی از فعالیت دردتان را افزایش می دهد و در مدت کوتاهی به علت عدم تحرک ماهیچه هایتان ضعیف و رنجور شده اند. اما وقتی که درد برای چند ماهی ادامه پیدا می کند، حرکت کردن احتمالاً عامل هر آسیب دیدگی نیست، درد موقتی است و به مرور بهبود پیدا می کند. هر چه فعالیت شما شدیدتر باشد، کمتر احساس درد خواهید کرد. اگر بتوانید کاری را انجام دهید که نیاز بدنی تان را برطرف کند (مانند دوچرخه سواری و شنا) مغز شما در این زمان با تولید مواد شیمیایی به نام بتااندورفین باعث بهبودی و رهایی از درد می شود. تمرین همچنین محرکی است برای دستگاه تهیه الگوی هورمونی که موجب بهبودی استراحت و شفادهی می شود؛ موقعی که نیاز دستگاه شما تمام می شود، به طور طبیعی نباید آن را بیش از حد انجام دهید، اما خود را بتدریج آماده کنید، هر روز که می گذرد به این نتیجه می رسد که چه کار مناسبتری را باید انجام دهید و تا چه اندازه بر مقدار آن اضافه کنید. هر چند وقت یکبار سعی کنید پاره ای حرکات را بر فعالیت خود بیفزائید تا اینکه به طور کامل در کار خود ماهر شوید. اگر هنوز درد دارید، درد منظم را از یاد ببرید و نظر خودتان را به درد جدیدی معطوف کنید. شما برنامه جدیدی برای آزار دادن خود شروع نکرده اید، و سعی نکنید فعالیت را به نوعی خطرساز کنید. اگر پیامهای اشتباهی برای بدنتان انتخاب کنید، آن صرفاً مضر خواهد بود در صورتی باید سر کار بروید که بتوانید نوع شغلتان را خودتان انتخاب کنید. فعالیت شما هر چه قدر طبیعی تر باشد مانند یک فرد سالم، بهبودی زودتر به دست می آید. هر دردی که دارید فراموش کنید و به کار خود ادامه دهید. متوجه خواهید شد که هر چه زمان پیش می رود درد کمتر احساس می شود از این راه با درد مبارزه کنید تا مقداری از آن را از بین ببرید. (پ) تشخیص علل پنهانی بعضی اوقات مبتلایان به درد مزمن با سایر مشکلات نیز روبرو می شوند.، برای اینکه آن درد یک نوع پاسخ دیگری را آماده می کند برای مثال، کسی که از شغل خود نفرت دارد اما در ادامه آن احساس جبر می کند، در این هنگام پشتیبانی خانواده ممکن است راه روشنتری برای رهایی از درد برای او فراهم کند. هنگامی که او درد دارد، حال کار کردن ندارد و نمی تواند مسئولیت را نادیده بگیرد. این امر مشابه زنی است که از زندگی با همسرش راضی نیست ولی مجبور است تن به چنین زندگی بدهد و از رد کردن آن احساس خطا می کند، بنابرانی مجبور است ناراحتیهای مربوطه را نیز بپذیرد. با نمونه هایی از این نوع درمان کننده های درد در کار خود رو به رو بوده ایم. درد برای افراد مبتلا، یک امر واقعی است و درمان شونده با اصولی ناخوش آیند روبه رو است، اصولی که درمان بدنی را با دشواری مواجه می کند. افراد مبتلا به درد مزمن باید سعی کنند که به آرامی با دیدی باز راه حل مؤثری را برای خلاصی از درد بجویند. اگر می توانید چنین مسائلی را از راه درستی در خود تجزیه و تحلیل کنید، شاید به کمک مشاور براحتی و به مرور بتوانید درد را از بین ببرید. بعضی از پاداشهای درداز طریق فرهنگ ساخته می شود و امکان این امر شاید وجود داشته باشد که ما با حل مسائل، افراد مبتلا به درد مزمن را آرامش ببخشیم.روانشناسان نشان داده اند که پاداش می تواند هر دو شکل ملایم و شدید درد را به طور مؤثری کاهش یا افزایش دهد. این یک روند داوطلبانه نیست، بلکه نتیجه کار دستگاه عصبی است اما وقتی از آن آگاه باشید، می توانید با ایجاد وابستگی و با تلاش، دوره آن را بشکنید. پاداش در این مسابقه اجتماعی است. اگر علامتی از درد مانند ناله و زاری، لنگی و شلی، گریه کردن یا شکایت را نشان دهید، نگرانی مردم پیرامون شما نوعی پاسخ همدلانه و توجه به حالتان است، مگر اینکه آنها هم به طور استثنایی سخت آزرده شوند در پاره ای اطلاعات درمانی یا روانشناسی رفتاری وجود دارد که می تواند بهترین شکل احساس را برای تان به وجود آورد، آنها از شما کمتر چیزی می خواهند، سعی کنید کاری انجام دهید که برای شما و کمک به شما باشد اگر آنها بتوانند آن را انجام دهند. اگر اجتماعی باشید سعی می کنید که آن را به شکل خاصی که اتفاق افتاده، بررسی کنید. هیچ علامتی از درد نخواهید داشت، بنابراین دردتان هیچ چیز از کسی نمی خواهد. نه دقت، نه اطمینان تان به حال خود گذاشته می شوید تا به تنهایی رنج ببرید و طوری تظاهر می کنید که گویی هیچ گونه دردی نداشته اید. طبعا اغلب ما دردمان را نشان داده استنباطی دیگر داریم. در ابتدا این طور به نظر می رسد که ما یک چیزهایی را از راه رفتار به گونه ای از دست می دهیم اما تشخیص نمی دهیم که محدوده درد ما افزایش پیدا می کند. وقتی ما از وضعیت هایی برای لذت بهره می بریم تا دردمان را نشان دهیم. تحقیقات کلینیکی نشان داده است افرادی که در مقابل درد برخورد ضعیف داشته اند، بیشتر درد کشیده اند. ما می دانیم که احساس ما می تواند عمل ما را تعیین کند، اما همچنان باید مواظب عملمان باشیم، زیرا سایر واکنشها هم نقش تعیین کننده ای را در حوزه احساسات بازی می کنند. به گونه ای که می توانند احساس درد را کمتر کنند. دایره عمل ما باید به گونه ای باشد که دردمان را به حداقل برساند، و افراد پیرامون ما نیز باید رفتاری را از خود بروز دهند که حاکی از آزادی از درد و انکار درد باشد. این راهی است که تمایلمان را به نشان دادن درد از بیم می برد. (ت) مثبت فکر کردن باید سعی کنید ار فکر کردن درباره دردتان اجتناب کنید؛ با تمرکز بر اموری غیر از درد و انحراف فکر به جانب کارهای روزانه می توانید درد را به فراموشی بسپارید. اساساً تمرکز افکارتان را بر اموری معطوف دارید که بتواند احساس خوش جایی و خوش بینی را در شما تقویت کند. همچنین موقعیت شغلی خود را به گونه ای تنظیم کنید که روند زندگیتان را بهبود بخشد؛ افکارتان را بر کارهایی که روزانه انجام داده یا می خواهید انجام دهید، متمرکز کنید. بکلی هر چیزی را که باعث تسلیم و شکست شما در مقابل درد می شود فراموش کنید، حتی پیرامون مواردی که علی رغم تلاش مجدانه، در کسب آن ناکام بوده اید، اگر چه امکان بدست آوردن آن در حال یا آینده وجود دارد فکرتان را بدان مشغول نکنید. اجازه ندهید ترس از درد، شما را از آنچه می خواهید انجام بدهید باز دارد. فکرتان را به آنچه می خواهید انجام دهید متمرکز کنید و به خاطر داشته باشید که انسانها قادرند بر سخت ترین مشکلات غلبه کنند، اگر تصمیم به انجام آن را داشته باشند. ممکن است فکر کنید که انجام دوی صحرانوردی، آن هم با مچ پای شکسته کاملاً احمقانه باشد اما نمی توانید امکان چنین کارهای برجسته را برای آنهایی که ترس از انجام موردهای بسیار کوچکی دارند را نادیده بپندارید. این تا اندازه زیادی یک سئوال احساسی است؛ با تلقین، خود را پابرجا نگه دارید و به خود بگوئید که زندگی خیلی بهتر می شود. شما ممکن است برای ناامیدی علتی داشته باشید، در صورتی که فکر می کنید درد و مقدار افزایش دارو مورد عمده در دوران زندگی شما بوده، اما این طور نیست. استفاده از روشهای رهایی از درد که نیازی به دارو و جراحی ندارد. درست قدرت دهنده فکر شماست که می توانید به قرصهای جدید عجیبی دست پیدا کنید، این مربوط به خود شماست که از درد رهایی یابید و آن هیچ چیز دیگری به جز فکر شما نیست. وقتی روی تواناییهایتان به جای ناتوانیهایتان متمرکز شدید، روند پیشرفت بی درنگ آغاز می شود، این قدرت مثبت فکر است. این به شما اجازه می دهد به جلو بروید وقتی که تمایل به واماندگی دارید. درد مزمن می تواند به جنگی نیاز داشته باشد. مجبور خواهید شد تلاش فکری قابل ملاحظه و تمرینی را برای یک مدت طولانی داشته باشید. اما اگر بتوانید روی کمک نزدیکاناتن برای استراتژی کنترل درد حساب کنید، شاید بتوانید به کمک آنها و براساس پیشنهاداتی که به منظور کنترل درد ارائه می دهند به خودتان کمک کنید تا دردتان را فراموش کنید. اگر به دنبال شخصی هستید که مبتلا به درد مزمن است، باید دقت کنید که او به چیزی محتمل الوقوع درباره عدم شواهد درد قانع باشد. این بدان معنا است که در صورت امکان باید درد را نادیده بگیرید. به طور واضح، نیاز دارید این روش را با دقت مورد استفاده قرار دهید؛ یک مریض مبتلا به درد مزمن احتمالاً مانند هر ** دیگری که مبتلا به درد است نیاز به دقت دارد. اما وقتی بی هیچ دلیلی متقاعد می شوید که درد شما همان درد سایرین است، دردی که افراد زیادی ماهها و سالها با آن درگیر بوده اند، بنابراین دیگر هیچ توجهی به آن نخواهید داشت. از هیچ گونه دارویی برای رهایی از درد استفاده نکنید (این پاداش رفتاری درد است) به هر طریق سعی کنید بدون دارو مبتلا به درد را آرام کنید. به جای اینکه با مبتلای به درد همزبانی کرده، دردش را تأئید کنید، درد را انکار کنید. رفتار خوب را تشویق کنید. نتایج هر فعالیتی مشخص نیستف اما اگر امکان آرام بخشی آن محرز باشد یا باعث افزایش درد مریض شود، قابل تدمل خواهد بود. وقتی مریض آماده رفتن برای خرید می شود یا قدم زدن را برای اولین بار برای ماهها تجربه می کند باید عامل نگه داری آن را فراهم کند. هر قدمی که به جلو می گذارید پاداشی است و از عقب نشینی چشم پوشی کنید نگرانی ها نباید مریض را برای برگشتن فریب دهد، ابراز درد کند یا درخواست توجه؛ آنها باید ادامه دهند به طوری که گویی هیچ چیزی اتفاق نیفتاده است. مجازات (هر چند که کوچکترین مجازاتهای اجتماعی) دارای اثرهای حساس غیر قابل پیش بینی است. (ث) تمرین کنترل درد تمرینات فکری می تواند برای تعلیم افرادی که از درد در رنجند مفید باشد. یکی از این روشها به نام ارتباط با اداره درد است که برای کنترل درد بسیار مؤثر واقه شده است. آموزش آن چند هفته ای به طول می انجامد اما اگر شما با آن آشنا شوید منافع بسیار عدیده ای از آن می برید. اگر شماره روان شناسانی را که از این روش بهره می برند بدانید متوجه اهمیت این روش خواهید شد؛ بنابراین، در صورتی که نتوانید برای آموزش آن از دیگران کمک بگیرید می توانید خودتان آن را بیاموزید. ارتباط با اداره درد بر مبنای حقایقی است که کنترل درد را به عنوان مهارتی معرفی می کند که شما می توانید ان را بیاموزید. به طور مؤثر، خود را آماده کنید تا در یک راه تازه برای تغییر مراحل درد آموزش ببینید. همان طوری که سایر مهارتهای جدید را می آموزید، پیش از کنترل درد، به یک تمرین مستمر و طولانی نیاز دارید و این مطلب را باید بدانید که زمانی بعضی از مردم منافع قابل ملاحظه ای از تمرین ارتباط با اداره درد می بردند و در این باره بعضی دیگر کمتر بهره می برند. اما در یادگیر ان، نه تنها چیزی از دست نمی دهید بلکه می توانید یکی از آن افراد خوشبخت هم باشید اغلب مردم با اموختن این روش می توانند تا حد امکان از درد رهایی بیابند. مرحله اول شامل تمرین کنترل درد روی یک قسمت از بدن است (به طور ایده آل دست راست) که ناراحتی و دردی را در ان احساس نمی کنید. شما سلسله مراحل کنترل را در ناحیه غیر درد می آموزید و سپس آن را به قسمتهای دردمند آموزش می دهید. روی یک بالش بنشینید یا دراز بکشید، بدون این که کسی مزاحم شما باشد و چشمانتان را ببندید. تصور کنید که دستتان هیچ دردی ندارد. از لاستیکی ساخته و هیچ قسمت از آن احساسی ندارد. در فکر خود به آن بنگرید، آن طوری تصور کنید که مرده است؛ آن از نظر شما و احساسهای شما مانند لاستیکی است. تمرین تصور اینکه دستانتان هیچ احساسی ندارد، را پانزده دقیقه در صبح و پانزده دقیقه در شب انجام دهید. به خودتان مانع شدن از احساس را به شکلی آموزش دهید که بتوانید جریان درد را عوض کنید و تصور کامل بی اثری ان را در دستانتان هر زمانی که شما اراده کنید، داشته باشید. وقتی که در انجام این کار مهارت لازم را به دست آوردید، آن را همه روزه برای مدت یک هفته انجام دهید، به طوری که اطلاعات هیچ اثری بر فکرتان باقی نماند. وقتی این کار را انجام دادید به مرحله بعدی بروید. دست لاستیکی را روی قسمتی از بدنتان که رنج دیده قرار دهید. تمرین خیالی را که دارای هیچ گونه احساسی نیست، درست همان جا انجام دهید. شما برای انجام این عمل با مشکل روبرو می شوید وقتی دستتان را روی قسمت درد می گذارید اما اگر مرحله اول را درست گذرانده باشید باید بعد از مدتی قادر به انجام آن باشید. مرحله دوم را برای پانزده دقیقه هر روز صبح و شب برای یک هفته انجام دهید. وقتی بتوانید کلاً مراحل عدم درد را در دست تصور کنید، آن را روی قسمت دردناک قرار دهید و خودتان را برای رحله نهایی آماده می کنید اما آنچه که باید انجام دهید آن است که یاد بگیرید قسمت بدون درد را به قسمت رنج دیده منتقل کنید. بعد از مدتی شاید متوجه شوید که دست لاستیکی خیالی هنگامی که روی قسمت دردناک قرار می گیرد، به بی حسی موضعی آن قسمت کمک می کند. اگر به طور مرتب تمرین کنید، حداقل دو مرتبه در روز، قادر خواهید بود تصور کنید قسمت دردناک قبلی را مانند دست لاستیکی بدون درد احساس کنید و می توانید احساس درد را با اراده خود حذف کنید. این روش کنترل فکر از زمانهای دور در آسیا استفاده می شده، فیکر روی تخت میخها یک شخصیت کارتونی آشنایی است اما این واقعاً وجود دارد. این تنها مستلزم این است که ما باور کنیم که قادر به کنترل ادراک درد هستید، استراحت کنید و نسبت به احساس درد بی توجه باشید (حداقل برای مدت کمی). به خودتان تلقین کنید که می توانید آن را انجام دهید، بارها و بارها تمرین کنید. این آسان بدست نمی آید اما ممکن است. زمانی که مسلط به این روش شدید، می توانید آن را برای هر احساس دردی در هر کجای بدنتان به کار برید. (ج) تحریک عصبی شوک های الکتریکی بسیار کوچک پوستی، می توانند مانع مؤثری برای بعضی از انواع درد باشند. مخصوصاً دردهای پوشش دار و عصبی و سایر دردهایی که به وسیله ضایعات عصبی به وجود می آیند. ممکن است به یک وسیله مخصوص به نام ماوراء پوستی برای تحریک عصبی نیاز پیدا کنید که به آن وسیله نفوذکننده پوستی می گویند، که پزشکتان قادر است زمینه انجام آن را فراهم کند.