چرا ترانه‌هاى امروزى ماندگار نمى‌شوند؟

شروع موضوع توسط Nazanin ‏19/10/15 در انجمن موسیقی

  1. Nazanin

    Nazanin Moderator عضو کادر مدیریت

    ارسال ها:
    16,244
    تشکر شده:
    60
    امتیاز دستاورد:
    38
    امین‌الله رشیدی معتقد است، موسیقی از مسیر اصلی خود دور شده است و فقط تعداد محدودی از موسیقی‌دانان به معنای واقعی موزیسین هستند و روی اصول کار می‌کنند.
    بخش هنری تبیان
    0f84bf025abe06ebda00e2cbfeb63c61.jpg



    امین الله رشیدی خواننده و آهنگساز ایرانی در سال 1304 در روستای راوند کاشان به دنیا آمد. در همان کودکی به کاشان رفت و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در آنجا به پایان رساند و بلافاصله پس از پایان تحصیل در یکی از دفاتر اسناد رسمی کاشان مشغول به کار شد. امین الله رشیدی در ضمن تحصیل، نقاشی قالی ایرانی را نزد استادان آن زمان فراگرفت و در حین نقاشی با مقدمات نوازندگی تار آشنا شد. رشیدی با ردیف آواز ایرانی از راه شنیدن صفحات قدیم گرامافون و خوانندگان دهه 1320 رادیو ایران آشنا شد. در اوایل ورود به تهران در کلاس‌های شبانه هنرستان موسیقی اصول نت‌خوانی را نزد استاد موسی معروفی و بعد از آن نزد مسعود معارفی آموخت. تئوری آواز را نزد دکتر مهدی فروغ در هنرستان موسیقی فراگرفت و با یادگیری نت، تارنوازی را رها کرد و از آن پس به آهنگ‌سازی پرداخت. در سال 1328 کار خود را به عنوان خواننده و آهنگساز در رادیو آغاز کرد. در این مدت بیش از 120 آهنگ ساخته که این قطعات با همکاری نوازندگانی چون حبیب‌الله بدیعی، پرویز یاحقی، همایون خرم، عباس شاپوری، انوشیروان روحانی و.... اجرا شده است. از جمله آلبوم‌های این خواننده می‌توان "به دلم تنگ است"، "افسونگر"، "من عشقم"، "عطر گیسو"، "چشم شب"، "بخت گمشده" و... اشاره کرد. امین الله رشیدی هم اکنون علاوه بر موسیقی به عنوان نویسنده به فعالیت هنری خود ادامه می‌دهد. با این خواننده گفت‌و‌گویی انجام دادیم که از نظرتان می‌گذرد.

    وضعیت موسیقی را در چند سال اخیر چطور ارزیابی می‌کنید؟

    در حوزه موسیقی آشفته بازاری به وجود آمده است یعنی اینکه هر ** هرکاری که دوست داشته باشد انجام می‌دهد و این به ضرر هنر و به ویژه موسیقی است. بیشتر آثار امروزی در ادبیات و موسیقی مناسبتی شده است. من حدود 20 سال در رادیو بودم ولی هیچ وقت کار مناسبتی انجام ندادم فقط یک بار قطعه "سپیده" را به خاطر مناسبتی خاص اجرا کردم و بعد از آن دیگر هیچ‌گاه سفارش هیچ اثر هنری را نگرفتم زیرا از این کار بدم می‌آید. به نظر من موسیقی با ارزش‌تر از این است که فقط به خاطر کارهای مناسبتی به آن توجه کنیم. همان طور که اشاره کردم بیشتر کارهای امروزی مناسبتی است و به همین دلیل است که این آثار ماندگار نمی‌شود. بیشتر آهنگ‌ها، ترانه‌ها و... امروزه عمر یک ساعته دارند. یک بیت شعر سرودم که بیانگر موسیقی امروز است " شرری بود و در هوا فسرد / یا چو طفلی که وقت زادن مرد". آهنگ‌های مناسبتی مصنوعی هستند و به آدم الهام نمی‌شود. یکی از دلایل ماندگار نشدن آثار امروزی این است که آهنگساز خوب نداریم. خیلی‌ها مدعی آهنگ‌سازی هستند ولی هیچ کدام سررشته‌ای در این زمینه ندارند. بیشتر کارها ضربی‌خوانی شده است. در زمان گذشته اول آهنگ‌ساز ملودی را می‌ساخت و بعد با شاعر تماس می‌گرفت. شاعر هم براساس تاثیری که از آهنگ می‌گرفت کلمات مناسب به کار می‌برد ولی امروزه یک قطعه را در نیم ساعت می‌سازند و اجرا می‌کنند.

    خیلی‌ها خود را خواننده می‌دانند ولی فقط تعداد محدودی از آن‌ها خواننده واقعی هستند. البته بعضی‌ها هم صدای خوبی دارند ولی بداقبال هستند زیرا آهنگساز ندارند. آهنگ‌های امروزی موقتی است و موسیقی رپ و پاپ همه جا را گرفته است. موسیقی ایرانی در حال از بین رفتن است زیرا هیچ کدام از خوانندگان امروز روی اصول نمی‌خوانند و به این نوع موسیقی اهمیتی نمی‌دهند
    نظرتان درباره خوانندگان امروزی چیست؟

    خیلی‌ها خود را خواننده می‌دانند ولی فقط تعداد محدودی از آن‌ها خواننده واقعی هستند. البته بعضی‌ها هم صدای خوبی دارند ولی بداقبال هستند زیرا آهنگساز ندارند. آهنگ‌های امروزی موقتی است و موسیقی رپ و پاپ همه جا را گرفته است. موسیقی ایرانی در حال از بین رفتن است زیرا هیچ کدام از خوانندگان امروز روی اصول نمی‌خوانند و به این نوع موسیقی اهمیتی نمی‌دهند. موسیقی را می‌توانیم به دو دسته سالم و بیمار تقسیم کنیم. موسیقی سالم موسیقی‌ای است که هر نوع ژانری باشد فقط خوب باشد و در این صورت است که موسیقی ماندگار می‌شود. موسیقی بیمار هم موسیقی است که فقط سر و صدا دارد و اصلا محتوای مناسبی دارد. موسیقی سالم باید مانند گل‌های قمصر کاشان آرامش بخش باشد. امروزه با کامپیوتر صدا می‌سازند و فکر می‌کنند موسیقی ساخته‌اند. در زمان قدیم صدای یک خواننده صدای واقعی خودش بود و احساسات ارکستر و نوازندگان بالا بود. همچنین امروزه نوازندگان جدا جدا به استودیو می‌روند و یک قطعه را ضبط و سپس مونتاژ می‌کنند ولی در گذشته خواننده و نوازنده‌ها با هم اجرا و یک قطعه را ضبط می‌کردند. امروزه خوانندگان خوب هم داریم ولی در میان افرادی که خود را خواننده می‌دانند گم شده‌اند. اگر دقت کنید می‌بینید 90 درصد خوانندگان امروزی اثر ماندگاری خلق نمی‌کنند.

    به نظر شما چرا موسیقی از مسیر اصلی خود دور شده است؟

    در چند سال اخیر تغییراتی به وجود آمد که سبب شد موسیقی از مسیر اصلی خود دور شود. متاسفانه بیشتر آثار موسیقی مناسبتی شد و به همین دلیل این هنر خاصیت اصلی خود را از دست داد. در ابتدا خیلی‌ها با موسیقی پاپ مخالف بودند ولی بعد از اینکه موسیقی‌های زیرزمینی رواج پیدا کرد این نوع موسیقی آزاد شد و عرصه برای موسیقی ایرانی تنگ‌تر شد. به نظر من افکار عمومی را رسانه‌ها و دولت می‌سازند. باید در اعتلای سلیقه مردم تلاش کنیم زیرا سلیقه نسل امروزی با شنیدن موسیقی‌های امروز در حال تخریب است. همچنین هر چیزی که با سیاست ادغام شود ارزشی نخواهد داشت یعنی اینکه هنر و سیاست دو مقوله جدا از هم هستند و نباید این دو را با هم ادغام کنیم. امروزه بسیاری از مخاطبان ناراضی هستند زیرا موسیقی‌های امروز تاریخ مصرف دارند و بعد از مدتی از یاد می‌روند.

    چگونه می‌توانیم در زمینه موسیقی فرهنگ‌سازی کنیم؟

    متولیان فرهنگی و مسئولین باید از اساتید دعوت کنند و میزگرد تشکیل دهند و با همفکری مشکلات را برطرف کنند. به طوری که موسیقی نباید در انحصار چند نفر باشد. حوزه ادبیات هم با مشکلات زیادی دست به گریبان است که مشکلات این حوزه هم باید برطرف شود. در حوزه موسیقی باید از جوانان حمایت کنیم. همه ما امیدوار هستیم در این دولت مشکلات برطرف شود. موسیقی نیاز به برنامه‌ریزی دقیق دارد. این هنر می‌تواند روحیه جوانان را عوض کند و موسیقی خوب راه رشد و تعالی را باز می‌کند. هنرمندان موسیقی می‌دانند نباید از خط قرمزها عبور کنند در نتیجه فشار بی از حد به موسیقی‌دانها بی معنی است.