گفتگو با سیامک سپهری؛سرپرست گروه رستاک بخش هنری تبیان رستاک به معنای شاخه نورسته ای که از بن درخت می روید، از تابستان سال ۱۳۷۶ فعالیت خود را در قالب یک گروه موسیقی « مهنازچترفیروزه» تجربی آغاز کرده است. این گروه با الهام از عناصر شنیداری موسیقی نواحی مختلف ایران به شیوه ای تازه و منحصر به خود، نغمه ها و نواهای اقوام حوزه تمدن ایران بزرگ را اجرا می کند. اگر به یکی از کنسرت های این گروه رفته یا به یکی از آلبوم های این گروه گوش کرده باشید متوجه همنشینی زیبای اقوام کنار هم می شوید. ترکیبی از شمال و جنوب، شرق و غرب مرزهای کشورمان. همبستگی و همدلی تنها محدود به نواها و آواها نمی شود بلکه در نوع پوشش لباس و ترکیب سازها هم می توانید این همبستگی و صمیمیت را ببینید. سیامک سپهری سرپرست این گروه نگاه جالبی به این شیوه و سبک دارد، هر چند معتقد است رستاک را نباید به ژانر خاصی محدود کرد. قرار است فرزاد مرادی، بهزاد مرادی، اکبر اسمعیلی پور، سارا نادری، یاور احمدی فر، نگار اعزازی، محمد مظهری، یاسر نوازنده گرجی، صبا جمالی، سپهر سعادتی، امید مصطفوی، مائده دوستی، بیتا قاسم یو فرزاد خورشیدسوار؛ سیامک سپهری را در اجرای جشنواره فجر همراهی کنند. کارهایی که امسال در جشنواره اجرا میکنید جزوکارهای جدید گروه است یا منتخبی از آلبوم های پیشین که تاکنون اجرا شده است؟ در واقع ترکیبی از هر دوی اینها که گفتید. یک انتخاب از کارهای قبلی و ی کسری هم از کارهایی که در آلبوم بعدی قرار است منتشر شود. در اجرای جشنواره از منطقه کردستان، لرستان، فارس، گیلان و مازندران کار خواهیم داشت. یک نکته بسیار خاص که در رستاک از ابتدا وجود دارد و جزو شالوده آن است؛ این است که بسیاری از کسانی که در رستاک کنار هم قرار گرفتند در واقع در بطن همان فرهنگ ها و اقوام بوده اند. بنابراین به بسیاری از محدودیت ها و نکات خاصی که برای فرهنگ ها مهم بود آشنایی کامل داشتند و می توانستند به بقیه گروه هم کمک کنند که متوجه این ظرایف باشند ایده رستاک یعنی همین قرار دادن اقوام ایران بزرگ در کنار هم از کجا شکل گرفت؟سال 75 یا 76 از طرف دکتر حمیدرضا اردلان و استاد درویشی در جشنواره کرمان من و چند نفر از دوستانم به عنوان هیات پژوهش موسیقی مناطق انتخاب شدیم. برای خود من مایه خوشحالی بود چون یک پیش زمینه قبلی هم به خاطر کارهایی که با بعضی از دوستانم انجام می دادیم، درباره آن داشتم. شاید این اتفاق باعث شد آشنایی بیواسطه و بیشتری با استادان حوزه موسیقی نواحی پیدا کنم. در واقع خود جشنواره که باعث می شد بسیاری از مناطق مختلف را کنار هم ببینید، این حس را در من ایجاد کرد که چه ظرفیت و پتانسیلی در این حوزه وجود دارد. بعد از اتمام جشنواره چیزهایی که دیده بودیم برای ما یک خاطره خوب در ذهنمان داشت. از طرف دیگر این فکر در دانشگاه هم بین افرادی که همه با هم همکلاس بودیم و هر کدام هم از یک منطقه مختلف باعث شد این ایده شکل بگیرد. برای همین این جنسهای مختلف را کنار هم قرار دادیم و با زیبایی شناسی خاص خودمان تنظیم مجدد، اجرا و ضبط کردیم. بعد هم کشور را از نظرخودمان به کسری جغرافیای مختلف تقسیم کردیم و در هر دوره که یک پروژ ه ای دست میگرفتیم، به یکی دو تا از این مناطق هم می پرداختیم. حوزه موسیقی نواحی جدای از ناشناخته بودن حوزه حساسی است که قواعد و تعصب های خودش را دارد. با ساختارشکنی که شما در این حوزه دارید آیا برخورد و مخالفتی از طرف بزر گترهای هر منطقه با شما و این شیوه کارتان شده است؟ یک نکته بسیار خاص که در رستاک از ابتدا وجود دارد و جزو شالوده آن است؛ این است که بسیاری از کسانی که در رستاک کنار هم قرار گرفتند در واقع در بطن همان فرهنگ ها و اقوام بوده اند. بنابراین به بسیاری از محدودیت ها و نکات خاصی که برای فرهنگ ها مهم بود آشنایی کامل داشتند و می توانستند به بقیه گروه هم کمک کنند که متوجه این ظرایف باشند. در هر فرهنگی به نحوی باید این مسائل دیده شود و برخورد درستی با آن انجام شود. ما اگر از دوستانی که در آن فرهنگ ها صاحب جایگاه خاص بودند کمکی گرفتیم، در واقع برای شناخت بیشتر خودمان بوده و طبعا وقتی که بعضی از این نظرها را در آن حوزه کنار هم می گذاشتیم،می فهمیدیم چطور باید با آ نها برخورد کنیم. مثلا اگرسراغ موسیقی کرمانشاه می رویم سراغ بخش هایی میرویم که میدانیم در توان ما هست و حالت خاصی به لحاظ فرهنگی ایجاد نمی کند که منفی باشد.بنابراین دنبال پیدا کردن کسی که مهر تایید کارمان باشد. نیستیم چون همیشه هر کاری به لحاظ سلیقه های و منطقی موافق خودش را دارد. ما تلاش می کنیم اول یک بررسی همه جانبه داشته باشیم و در مرحله بعد به یک اتفاق عملی برسیم. شما تجربه برگزاری کنسرت در داخل و خارج از ایران داشته اید. استقبال از اجراهای گروه چطور بوده ؟آیا جذابیت هایی که برای مخاطب داخلی هست برای مخاطب خارجی هم وجود دارد؟واقعیتی که وجود دارد این است که کسانی که در این حوزه فعالیت میکنند همیشه دغدغه این را دارند که بتوانند یک تغییری ایجاد کنند یا یک حرکت رو به جلو داشته باشند. خیلی وقتها یک جایی دورتر از این چالش ها یا تنش های فرهنگی این مسائل اینطور دیده نمی شود. نوع مواجهه متفاوت می شود .در مورد اینکه برخورد چطور بوده باید بگویم هم در داخل و هم در خارج استقبال خوب و غرورآفرین بوده است. ولی این واقعیت هم هست که وقتی ما خارج از ایران برنامه اجرا کردیم حتی مخاطب خارجی انتظار یا پیش زمینه ای که از موسیقی مشرق زمین و ایران داشت، آن هم موسیقی ای که بخواهد با این جنس ساز اجرا شود،موسیقی متفاوتی بوده است. شاید این فضایی که ما ایجاد می کنیم از خیلی از المان های پرتحرک مناطق مختلف استفاده کنیم برایش تازگی دارد و قبلا تجربه نکرده است. ما سعی می کنیم آن چیزی را به نمایش بگذاریم که اولا برای خودمان جذاب باشد، دوما نوعی از موسیقی باشد که خیلی به آن پرداخته نشده است. تمام دوستانی که در حوزه موسیقی فعالیت می کنند به خصوص هم نسل های ما شاید خیلی هایشان تلاش می کنند فضاهای جدید و متفاوتی برای مخاطب داخل و خارج به نمایش بگذارند، که هم حس خاصی برای خودشان داشته باشد هم اینکه مخاطب بتواند تصمیم بگیرد آیا میخواهد با این موسیقی همراه شود یا نه؟!