خاطرات عیوضی از پاپ خوانی

شروع موضوع توسط Nazanin ‏19/10/15 در انجمن موسیقی

  1. Nazanin

    Nazanin Moderator عضو کادر مدیریت

    ارسال ها:
    16,244
    تشکر شده:
    60
    امتیاز دستاورد:
    38
    امکان ندارد یک متولد دهه شصت و هفتاد را پیدا کنید که تیتراژ سریال «روزگار جوانی» را به یاد نداشته باشد! قطعه ای که به تولید آلبوم «رنگین کمون» و شهرت بیش از پیش خواننده جوان آن منجر شد.
    بخش هنری تبیان
    80cab997034fb19fa235dadf6ff52fe0.jpg


    «محمدرضا عیوضی» در زمره خوانندگان نسل طلایی موسیقی پاپ قرار گرفت و آلبوم هایی نظیر «دل خوش سیری چند؟» و «دختر شاه پریون» را هم منتشر کرد. با این وجود او هم نتوانست همانند اغلب هم نسل های خود حضور مستمر و پررنگی در عرصه موسیقی پاپ داشته باشد. آلبوم جدید او که این روزها مراحل اخذ مجوز را طی می کند بهانه خوبی بود تا به سراغش برویم و دقایقی را گپ بزنیم. محمدرضا عیوضی برای اولین بار از جزئیات آلبوم جدیدش که فعلا با نام «چهار دیواری» از آن نام می برد را عنوان کرد. البته امکان ندارد به سراغ یک خواننده پاپ دهه هفتاد برویم و انتقاد نشنویم. انتقاداتی که محمدرضا عیوضی بیشتر نسبت به صدا و سیما داشت:

    *از آلبوم جدیدتان چه خبرهایی برای ما دارید؟

    آلبوم آماده است و برای اخذ مجوز به وزارت ارشاد ارائه کرده ایم. تلاش ما بر این است که پس از ماه محرم و صفر، این مجموعه را روانه بازار کنیم.

    *چه کسانی در مراحل تولید این آلبوم، همراه شما بودند؟

    آهنگسازی و تنظیم این آلبوم توسط آقایان «علیرضا افکاری»، «رضا تاجبخش»، «معین راهبر»، «حامد حنیفی»، «محمد خاکزاد» و «وحید مهراد» انجام شده است. یک قطعه آذری هم به نام «آیریلیق» دارم که تنظیم آن توسط رضا تاجبخش انجام شده است. «روزبه بمانی»، «فریبا وکیلی»، «الناز اسفندفر»، «داود رحمت اللهی»، «سروش دادخواه» و دوست بسیار عزیزم آقای «بابک صحرایی» وظیفه سرودن ترانه های آلبوم را بر عهده داشته اند. تعداد ترانه هایی که از آقای صحرایی دارم بیشتر از سایر دوستان است.

    *اسم آلبوم مشخص شده است؟

    به احتمال خیلی زیاد نام آلبوم من «چهار دیواری» باشد.

    *شامل چند قطعه خواهد بود؟

    ده قطعه.

    *تیتراژ سریال «خط» در بهار امسال با صدای شما شنیده شد و توقع این بود که پس از آن، حداقل چند تک قطعه از شما منتشر شود. دلیل اینکه چنین اتفاقی رخ نداد چه بود؟

    آن قطعه ای که به عنوان تیتراژ در سریال «خط» پخش شد یکی از آثار آلبوم است. آشنایی بنده با آقای «رنجبر» که وظیفه تهیه کنندگی و کارگردانی سریال را بر عهده داشتند باعث شد تا یکی از قطعات خودمان که با داستان مجموعه همخوانی دارد را توزیع کنیم. من خودم تمایل داشتم پس از آن تیتراژ که با استقبال خوبی هم مواجه شد آلبوم منتشر شود اما آلبوم من آماده انتشار نبود. بیشتر روی روند تولید قطعات تمرکز داشتم زیرا هدف من انتشار آلبومی است که از هر لحاظ با کیفیت باشد.

    *اما کلا فکر کنم با انتشار تک قطعه میانه خوبی ندارید!

    در برخی مواقع چنین کاری را انجام داده ام اما ترجیح می دهم برای تهیه آلبوم وقت صرف کنم.

    *آخرین آلبوم شما حدودا سال 86 به بازار عرضه شد اما چرا پروسه تولید مجموعه جدید شما اینقدر طولانی شد؟

    فضای مناسبی برای انتشار کار خوب در یک دوره زمانی وجود نداشت. متاسفانه موسیقی در کشور ما محروم است و همانند کودک یتیمی است که پدر و مادر آن مشخص نیست! متاسفانه کسی طلایه دار دفاع از این صنف نیست. موسیقی خوب، خوراک جوان های امروز ما است اما هیچ حمایت و کمکی را دریافت نمی کند. در طول این چند سال فضا خوب نبود و به دلیل فقدان قانون کپی رایت باید متحمل هزینه های زیادی می شدیم. با این وجود تصمیم گرفتم که باید حضور داشته باشم و با وجود همه مشکلات، کار خوب به مردم ارائه کرد. امیدوارم اکنون که ما در تلاش هستیم، پس از انتشار هم بازخورد خوبی را دریافت کنیم.

    *شما یکی از خوانندگان نسل طلایی موسیقی پاپ هستید که در نیمه دوم دهه هفتاد بسیار فعال بودند. آیا همین دلایلی که ذکر کردید باعث شده است که برخی از هم نسل های شما از دنیای موسیقی و بازار دور باشند؟

    در همان دهه هفتاد کار را شروع کردیم و در حقیقت نسل ما سیلی موسیقی پاپ را خورد و مشکلات زیادی را تحمل کرد. زمانی بود که ما در سالن اجرا داشتیم و نمی دانستیم که پس از اتمام برنامه، باید با برخی آدم هایی که اصلا متوجه کار خود نیستند باید درگیری فیزیکی داشته باشیم. در شهرهای مختلف ایران چنین اتفاقاتی برای ما و سایر گروه های موسیقی رخ می داد. ما با این سختی ها مشکلات دست و پنجه نرم کردیم تا ثابت کنیم که موسیقی، خوب است فقط به آن نگاه بدی داشته اند و بد تعریف کرده اند. جوان های زیادی امروزه مشغول فعالیت هستند و باید قدردان آنها باشیم که با وجود مشکلات، خوراک فرهنگی جامعه را تولید می کنند اما از آنها این انتظار وجود داشت که آن نسل قدیم را هم فراموش نکنند. همیشه نباید بازار را در نظر بگیریم. برخی در بازار هستند که کار و شغل آنها درآمدزایی از موسیقی است یعنی کاری را تولید می کنند که بتوانند از آن کسب درآمد داشته باشند. همانند سینما که می گویند فلان هنرپیشه، گیشه ساز است. اما در مقابل غافل هستیم که آیا آن موسیقی پول ساز، هویت هم دارد؟ آیا یک موسیقی فاخر است؟ از اشعار و ملودی و تنظیم خوب بهره برده است؟ متاسفانه در اغلب موارد اینگونه نیست. اینجا وظیفه آن افرادی است که در وزارت ارشاد و صدا و سیما هستند و باید ترتیبی را اتخاذ کنند تا دوستانی که برای موسیقی پس از انقلاب زحمت کشیدند و سیلی خوردند را حمایت یا دعوت به همکاری کنند. این حمایت می تواند از لحاظ تولید، مالی، تبلیغاتی و پخش و... باشد اما هیچکدام از این نکاتی که اشاره کردم وجود نداشت و ندارد. مرکز به نام «سروش سیما» وجود داشت که هر سال از خواننده های خوب دعوت می کرد اما آن مرکز هم تعطیل شد. آیا صدا و سیما از خواننده های قدیمی به جهت تولید آثار خوب دعوت می کند؟ متاسفانه در صدا و سیما، گروهی هستند که خیلی سلیقه ای عمل می کنند و روش های بدی را اتخاذ می کنند. هر کسی که می خواهد کار خوب انجام دهد باید از فیلترهایی رد شود و بعضا در مواردی هم پاسخگوی برخی مسائل مالی باشد. آن رسانه را به منبع درآمد تبدیل کرده اند و محلی برای کار خوب نیست. کدام یک از خواننده های قدیمی ما پیشنهاد تلویزیون را برای کار رد کردند؟ این در حالی است که پیشنهادی وجود نداشت.

    *البته درست است که شما از تلویزیون انتقاد دارید اما در یک دوره ای همین رسانه به شدت از خواننده های پاپ حمایت داشت و کارهایی در این سبک را پخش می کرد.

    خواننده ای مثل من یا «خشایار اعتمادی»، «امیر کریمی» «قاسم افشار»، «علیرضا عصار» یا آقای دکتر «اصفهانی» و... کسانی نبودند که بخواهند خود را از طریق ماهواره معرفی کنند. پای موسیقی این مملکت ایستادند و گفتند که اگر قرار است کاری تولید شود باید از طریق رادیو و تلویزیون ایران پخش شود. متاسفانه این افراد ضرر کردند و دیدیم کسانی هستند که از طریق ماهواره معروف می شوند و این جمله من را حتما بنویسید که برخی کمپانی ها به این افراد گفتند که تو معروف هستی و ما از طریق روابط، برای تو مجوز می گیریم و حالا می توانی آلبوم منتشر کنی. چرا من باید از صدا و سیمای خودم محروم باشم و در مقابل خواننده هایی از طریق ماهواره معروف شوند. تفاوت بین نسل ما و تعدادی از خواننده های امروز این است که ما واقعا صحیح می خواندیم زیرا در آن زمان کامپیوتری وجود نداشت که صدای خواننده را «ملوداین» کند. به عبارت دیگر نسل ما محکوم به صحیح خواندن بود. حقیقتا می توانم بگویم یکی از دلایل دور ماندن خواننده های نسل قدیم به همین سیاست گذاری های اشتباه صدا و سیما و وزارت ارشاد باز می گردد. به نظر من باید بازنگری های جدی در این سیاست ها صورت گیرد.

    *در همان سال های دهه هفتاد بحث تیتراژ سریال های تلویزیون بسیار داغ بود و خود شما هم با تیتراژ سریال «روزگار جوانی» بسیار مطرح شدید. می خواهم بدانم آیا زمان شما هم در بحث تیتراژ، مافیا وجود داشت؟ همانطور که خیلی ها می گویند طی چند سال اخیر مافیای تیتراژ وجود دارد.

    خیر اینگونه نبود. بنده در سریال «روزگار جوانی» و «کژدم 33»، که خودم هم در این سریال بازی کردم، تیتراژهایی را خواندم و پس از آن دیگر کار نکردم. تمامی کارگردان های سریال های خوب دوست دارند که با خواننده های سطح بالا همکاری داشته باشند. بگذریم از برخی سریال ها و فیلم های سینمایی که هیچ محتوایی ندارد و برای آنها اهمیت ندارد خواننده تیتراژشان چه کسی باشد. در مواردی هم شاهد هستیم که برخی از خواننده ها بابت خواندن تیتراژ پول هم می دهند. برخی رفتارهایی که این روزها پیرامون بحث تیتراژها می بینیم شبیه به همان تعبیری است که شما عنوان کردید. آن سالها چنین مسائلی وجود نداشت و اگر اثری پتانسیل مطرح شدن را داشت حتما در میان مردم شنیده می شد اما مطرح شدن یک تیتراژ به سطح کیفی سریال هم مربوط می شد. البته در این دوره هم اگر اثر خوبی تولید شود حتما خوانندگان برای همکاری با عوامل تولید آن تمایل دارند. به عنوان مثال در بهار امسال و برای تیتراژ سریال خط، من با آقای رنجبر آشنا شدم که نگرش خوبی داشتند. ما هم سریال را خوب و پرمحتوا دیدیم و خدا را شکر اثر ما هم بازخورد خوبی داشت.

    *برای پس از انتشار آلبوم به فکر برگزاری کنسرت هستید؟

    قطعا اجرای زنده هم خواهیم داشت اما ابتدا باید آلبوم منتشر شود تا بازخورد آن را ارزیابی کنیم. روند تولید این آلبوم بیش از دو سال به طول انجامید و امیدوارم جواب خوبی بگیریم. جزئیات مربوط به اجرای زنده هم به زودی اعلام خواهد شد.

    *چندی پیش شما در دومین جشن سالانه «موسیقی ما» هم حضور داشتید و می خواهم بدانم در مورد این جشن چه پیشنهادات و یا انتقاداتی دارید؟

    در این دوره که به موسیقی اهمیت چندانی داده نمی شود فعالیت یک نهاد خصوصی در این زمینه بسیار ارزشمند است. اینکه به رخدادهای موسیقی یک سال اخیر توجه دارید و با نظر کارشناسان و مردم جوایزی را توزیع می کنید هم خوب است. اما باید به خاطر داشته باشید که دوستان من همانند برخی خواننده های جوان امروز نیستند که هر سال آلبومی را منتشر کنند. آیا در سال اول یا دوم این جشن گریزی به سال قبل زدید تا ببینید که کدام خواننده قدیمی آلبومی را منتشر کرده است و از او قدردانی کنید؟ چنین کاری را انجام ندادید و می توانستید از خشایار اعتمادی، علیرضا عصار و محمد اصفهانی و... تقدیر کنید. می توانستید به این دوستان که در سال گذشته یا دو سال قبل آلبوم داشتند بگویید که شما دیده و شنیده می شوید. حتی با یک شاخه گل می توانستید از دو دهه فعالیت این دوستان قدردانی کنید تا این عزیزان برای تولید کار جدید هم دلگرم شوند. اگر یک خواننده جوان موسیقی پاپ قرار است که جایزه ای را کسب کند چرا از یک موزیسین سنتی درخواست می کنید که جایزه او را تقدیم کند؟ چرا از نسل قدیم نمی خواهید که از جوانان امروز قدردانی کنند؟ اینکه از درگذشتگان یک سال اخیر یاد می کنید بسیار حرکت شایسته ای است اما چرا از به عنوان مثال «ناصر عبداللهی» و زحمات او یادی نمی شود؟ به نظر من این مسائل نکات ظریفی است که باید در جشن «موسیقی ما» لحاظ شود زیرا در تمام دنیا مرسوم است. نظیر حرکت و جشن شما سالها است که در کشورهای مختلف دنیا برگزار می شود. ذات این الگوبرداری درست است اما باید این حرکت را صحیح انجام دهید.

    *آلبوم خوانندگان پیشکسوت را هم در کنار سایر آثار موسیقی پاپ به بحث و رقابت گذاشته می شود. منظور شما این است که فیلد جداگانه ای برای آثار آن عزیزان لحاظ شود؟

    خیر. آقای اصفهانی سه سال و آقای اعتمادی هم دو سال قبل آلبومی را منتشر کردند. این دوستان ماشین تولید موسیقی نیستند و گزیده کار هستند. به دلیل اینکه مراسم شما نو است می توانستید از آخرین آلبوم شان یادی کنید و به روی استیج دعوت می کردید و تقدیری انجام می دادید.

    *فکر می کنید آلبوم شما بتواند جزو نامزدهای سومین جشن سالانه «موسیقی ما» باشد یا موفق به کسب تندیس طلایی خواهد شد؟

    اصلا به این موضوع فکر نمی کنم. در مراحل تولید آلبوم یا قطعه به فکر نظرسنجی و کسب جایزه نیستم زیرا در آن صورت باید روش کاری خودم تغییر کند. صد در صد سیستم نظرسنجی و جشن «موسیقی ما» را قبول دارم زیرا خوب است. منظور من این است که نباید سیاست تولید کار خودم را بر اساس اول شدن در فلان جشنواره پیش ببرم. اعتقاد من این است که اگر خودم برای ارائه یک اثر با سطح کیفی بالا تلاش کنم، حتما در جایگاه بالای جشن «موسیقی ما» یا سایر نظرسنجی ها قرار خواهد گرفت. تمام فکر من باید روی ارائه بهترین ها باشد و در این صورت بازخورد خوبی دریافت می کنم و قاعدتا حائز رتبه خوبی هم در نظرسنجی ها می شود.