نیاز به نو اندیشی

شروع موضوع توسط Nazanin ‏20/10/15 در انجمن موسیقی

  1. Nazanin

    Nazanin Moderator عضو کادر مدیریت

    ارسال ها:
    16,244
    تشکر شده:
    60
    امتیاز دستاورد:
    38
    692ce0a45324ee24734b315839dd62ba.gif


    برای تارنوازی جز در آغاز راه از محضر اساتید گوناگون بهره نبرده اید ولی تعداد زیادی از كتاب هایتان و نیز یك آلبومتان جنبه آموزشی دارد، این تلاش ها می تواند بیانگر ذاتی بودن هنر در هنرمند باشد؟

    به نظر من نقاش، نقاش زاده می شود. آهنگساز آهنگساز، موسیقیدان موسیقیدان و نوازنده نوازنده پا به جهان می گذارد. ممكن است در مكانی دوردست فردی استعداد موسیقی، تئاتر، نقاشی، نویسندگی یا شاعری را بیشتر از كسی كه در شرایط مطلوب زندگی می كند داشته باشد، ولی هرگز زمینه بروز استعدادهایش فراهم نشود.

    پس این كتاب ها می تواند نقش مدرس را برای كسی كه استعداد موسیقی دارد ایفا كند؟

    سعی كرده ام كتاب را طوری بنویسم تا آنها كه به معلم و استاد دسترسی ندارند، بتوانند با كمترین معلومات و دانش از این كتاب ها استفاده كنند.

    با این حال نمی توان نقش مراكز علمی و آموزشگاه ها را در آموزش نادیده گرفت. كتاب های مورد استفاده در هنرستان ها، دانشكده های هنر و آموزشگاه ها از نظر كیفی در چه سطحی قرار دارند و تا چه حد در مسیر آموزش كاربردی و مفید هستند؟

    4 كتاب آموزشی تار و سه تار در مراكز هنری تدریس می شود. اولین كتاب كه از دیرباز در هنرستان ها آموزش داده می شد، تالیف استاد روح الله خالقی است؛ با تمام احترامی كه برای ایشان قائل هستم، معتقدم كیفیت مطلوب برای آموزش را ندارد. دلایل بسیاری برای نامناسب بودن تدریس این كتاب وجود دارد، مطالب و درس های موجود در این متد جنبه كاربردی، تكنیكی و مفهومی ندارد. ضمن اینكه نمی تواند معلم و شاگردان را چنان علاقه مند كند كه در خلوت از مطالب آن برای خودشان بنوازند و لذت ببرند.

    كتاب سه تار هنرمند فقید جلال ذوالفنون متد دیگری است كه برای سه تار نوشته شده. برخی برای آموزش تار هم از آن بهره می گیرند. ایشان در این كتاب ردیف میرزا عبدالله را ساده كرده و آهنگ هایی را نیز در آن قرار داده است. متد بعد، تالیف استاد علیزاده است كه بر اساس نوع تفكر خاص ایشان به رشته تحریر درآمده است.

    متد چهارم كتابی است از سری تالیفات خودم كه حدود 18 سال پیش منتشر شد و با استقبال زیادی از سوی مدرسان و هنرجویان مواجه شد. در این كتاب سعی كرده ام مطالب و محتوا علاوه بر كاربردی بودن از نظر روانشناسی و آموزشی شاگرد را به ادامه آموزش تشویق كند.

    بنابراین معتقدید متدهای آموزشی موجود در فضای آكادمیك موسیقی چندان مناسب نیست و باید منابع جدیدی جایگزین آن شود؟

    قطعاً، اگر اینگونه نبود برای نوشتن كتاب آموزشی دست به قلم نمی بردم، كه كاری بس دشوار و به مراتب سخت تر از نوشتن كتاب آهنگ برای دوره عالی یا آهنگسازی است. نوشتن كتاب برای طیف گسترده ای از سلایق و استعدادها در سراسر كشور پهناور ایران به گونه ای كه مورد استقبال هنرجویان و مدرسان واقع شود، به واقع آسان نیست.

    در كتاب هایم ردیف موسیقی ایرانی همراه با توضیحات تئوریك و گام های موسیقی ایرانی و آهنگ های معروف در هر ردیف را ارائه كرده ام؛ با این تفاوت كه ردیف های آموزش داده شده در كتاب ردیفی است كه خودم تالیف كرده ام؛ یعنی در ردیف موسیقی ایرانی، ردیف نویی تنظیم و در كتاب عرضه كرده ام.

    كدام ویژگی كتاب هایتان باعث شده هنرجویان و مدرسان موسیقی توجه خاصی به آنها داشته باشند؟

    نكته قابل توجه این است كه من كتاب هایم را بارها تغییر داده ام. برای تالیف یك متد، پس از ریختن طرح اولیه كتاب، آن را برای شاگردانم كه در سراسر ایران مشغول تدریس موسیقی هستند ارسال و نظرات و واكنش های مختلف را دریافت و ویرایش می كنم.

    ویژگی دیگر این است كه در كتاب هایم ردیف موسیقی ایرانی همراه با توضیحات تئوریك و گام های موسیقی ایرانی و آهنگ های معروف در هر ردیف را ارائه كرده ام؛ با این تفاوت كه ردیف های آموزش داده شده در كتاب ردیفی است كه خودم تالیف كرده ام؛ یعنی در ردیف موسیقی ایرانی، ردیف نویی تنظیم و در كتاب عرضه كرده ام. باید به این مساله اذعان داشت كه ردیف های موسیقی ایرانی میراثی ارزشمند از گذشته هنری ماست، اما از آنجا كه ملاك های زیبایی شناسی امروزه تغییر كرده بسیاری از جمله ها و گوشه های آن از لحاظ جمله بندی موردعلاقه جوانان نیست، ضمن اینكه ردیف هایی با جمله های امروزی را در كتاب هایم گنجانده ام.

    از ردیف های جدیدی گفتید كه خودتان تالیف كرده اید. چه عاملی باعث شد تا به این نوآوری در ردیف موسیقی ایران دست بزنید؛ در حالی كه ممكن بود واكنش های خوبی دریافت نكنید و ریسك بالایی داشت؟

    همان طور كه طراحی لباس های ما نسبت به لباس های گذشتگان تغییر كرده، همه مظاهر دیگر فرهنگی مان نیز به این نواندیشی نیاز دارند. ردیف های قدیمی، در صحنه و حتی در محافل دوستانه و خانوادگی فرح بخش نیست، ردیف موجود به ردیفی برای آموزش تبدیل شده است. حتی مدرسان نیز از تدریس برخی گوشه هایش خودداری می كنند؛ با توجه به این نیاز موجود در فضای موسیقی ردیفی براساس شاكله های اصلی ردیف موسیقی ایران كتاب را تالیف كردم؛ همچنین بنا بر آثاری كه استادانی مانند وزیری، موسی خان معروفی، عبدالله دوامی و دیگران نواخته و خوانده اند.

    ردیف های قدیمی به عنوان یك میراث و ارزش فرهنگی شكلی از تفكر زیبایی شناسی مردم ایران در 150، 200 سال گذشته است نیاز به تالیف جدید با جمله بندی های منطبق بر زیبایی شناسی های امروز احساس می شد. این گونه خلاقیت تنها از سوی من صورت نپذیرفته، بلكه استاد وزیری، جلیل شهناز، كسایی، شریف، عبادی و... در تكنوازی ها و آهنگسازی هایشان كردند.

    و این راز ماندگاری نام و هنر این میراث داران موسیقی ایران به شمار می رود؟

    بله، این اساتید حرف گذشته را نزدند، موسیقی را متناسب با زمان خود نواختند و با گنجاندن معیارهای زیبایی شناسی و نیازهای زمان در نحوه ساز زدنشان، آثارشان را در زمان جاودانه كردند.

    استاد همایون خرم در سال 89 سالن برج میلاد را مملو از علاقه مندان كرد. اغلب كنسرت های شما نیز بی كلام برگزار می شود. چه عاملی این جمعیت زیاد را برای یك كنسرت بی كلام به سالن آورده است؟ گرایش مردم ما را نسبت به كنسرت های بی كلام چگونه می بینید؟

    نگهداشتن مردم در سالن تنها با یك ساز و به مدت 2 ساعت، به گونه ای كه خسته و كسل نشوند و تقاضای اجرای بیشتر نیز داشته باشند، آسان نیست. هر نوازنده ای نمی تواند به این مقصود دست یابد. كنسرت استاد خرم در آن سال شامل تصانیفی بود كه وی طی 50 سال ساخته بود. مردم با آن خاطره داشتند، با اجرای اولین نت فریاد شوق مردم به هوا برمی خاست. چرا كه وی با آن تصانیف خاطره انگیز 30 سال به صحنه نیامده بود. مردم از شنیدن این آهنگ های خاطره ساز خوشحال بودند.

    به طور كل مردمی كه در كنسرت های بی كلام شركت می كنند از نظر سنی، فرهنگی و ... جزو مخاطبان خاص به شمار می روند؟

    نمی توان دسته بندی خاصی در نظر گرفت چرا كه در كنسرت هایم هم كودك 9 ساله حضور داشته، هم جوانان و هم مسن ترها كه درك دیگری از موسیقی سازی دارند. هر نوازنده ای مخاطبان خاص خود را دارد كه در كنسرت هایش شركت می كنند تا موسیقی مورد علاقه شان را بشنوند.

    با توجه به تغییراتی كه در امروزی كردن ردیف موسیقی ایجاد كرده اید، امكان ایجاد تغییراتی در ساختمان تار وجود دارد؟

    تاكنون تغییراتی را در ساختمان ساز تار داشته ایم اما تغییر در ساختار یك ساز نیازمند عوامل بسیاری است. نیاز نوازنده و نیز نیاز فرهنگی برای ایجاد نغمات و تكنیك های جدید می تواند ایجاد تغییرات فیزیكی در یك ساز خاص را رقم بزند كه تاكنون این نیاز احساس نشده است. به طور مثال یكی از معضلات تار خارج شدن از كوك در هنگام نوازندگی است كه به دلیل زاویه نادرست كشش سیم ها به درون سر پنجه و اندازه شیطانك رخ می دهد. استاد قنبری مهر با طراحی صحیح و تغییر شكل گوشی های ساز این اشكال و نقیصه را برطرف و این تغییر را در تار، سه تار و كمانچه و ... ایجاد كرد. جمعی از نوازندگان از این اقدام استقبال و حمایت كردند. اكنون تارهای بسیاری از این دست در ایران ساخته می شود. البته معدود نوازندگان سنتی با تغییر ساز مخالفت كردند. شاید آن ها بر این باور بودند كه تار از ابتدا به همین شكل بوده است. به طور كل همه سازها از ابتدا به شكل فعلی نبوده اند و برخی اصرار دارند ساز با همان شكل قدیم و با همان اشكالات باقی بماند. در حالی كه «سخن نو آر كه نو را حلاوتی دگر است».