تاکنون تصور میشد این قطعهی دو دقیقهای نوعی تمرین یا چرکنویس آهنگی دیگر است، اما اکنون کارشناسان اعلام کردند این نمونهی نادری از آهنگهای مذهبی است که بتهوون تنظیم کرده است. به گزارش بی.بی.سی، دفترچه این آهنگساز آلمانی که در کتابخانه مرکزی برلین نگهداری میشود، متعلق به سال 1820 است که در سال 2010 به صورت کتابی به چاپ رسید. در این اثر بتهوون، در آهنگی هزار ساله ویژهی مراسم کلیسا تغییراتی ایجاد کرده و آن را دوباره تنظیم کرده است. احتمالا بتهوون این قطعه را در سن 42 سالگی و برای مراسم انتصاب دوستش به عنوان اسقف اعظم به نگارش درآورده است. کارل یگرلودویگ وان بتهوون (متولد 16 دسامبر 1770 – ظ؟وت 26 مارس 1827) یکی از موسیقیدانان برجسته آلمانی بود که بیشتر زندگی خود را در وین سپری کرد. وی یکی از بزرگترین و تأثیر گذارترین شخصیتهای موسیقی در دوران کلاسیک و آغاز دوره رومانتیک بود. بتهوون به عنوان بزرگترین موسیقیدان تاریخ همیشه مورد ستایش قرار گرفته. آوازه او موسیقیدانان، آهنگسازان، و شنوندگانش را در تمام دوران تحت تأثیر عمیق قرار داده. در میان آثار شناخته شده وی میتوان از سنظ؟ونی نهم، سنفونی پنجم، سنفونی سوم، سونات پیانو پاتتیک، مهتاب و هامرکلاویر، اپرای فیدلیو و میسا سولمنیس نام برد. بتهوون در شهر بن آلمان متولد شد. پدرش یوهان وان بتهوون اهل هلند (فلاندر آن زمان) بود و مادرش ماگدالفنا کفوفریچ وان بتهوون تبار اسلاو داشت. اولین معلم موسیقی بتهوون پدرش بود. پدرش یوهان یکی از موسیقیدانان دربار بن بود. او مردی الکلی بود که سعی میکرد بتهوون را بهزور کتک، به عنوان کودکی اعجوبه همانند موتزارت به نمایش بگذارد. هر چند استعداد بتهوون بزودی بر همه آشکار شد. بعد از آن بتهوون تحت آموزش کریستین گوتلوب نیفه قرار گرظ؟ت. همچنین بتهوون تحت حمایت مالی شاهزاده افلفکتور (همان درباری که پدرش در آن کار میکرد) قرار گرفت. بتهوون در سن 17 سالگی مادر خود را از دست داد و با درآمد اندکی که از دربار میگرفت مسئولیت دو برادر کوچکترش را بر عهده داشت. در این اثر بتهوون، در آهنگی هزار ساله ویژهی مراسم کلیسا تغییراتی ایجاد کرده و آن را دوباره تنظیم کرده است. احتمالا بتهوون این قطعه را در سن 42 سالگی و برای مراسم انتصاب دوستش به عنوان اسقف اعظم به نگارش درآورده است. بتهوون در سال 1792 به وین نقل مکان کرد و تحت آموزش ژوزف هایدن قرار گرفت. ولی هایدن پیر در آن زمان در اوج شهرت بود و به قدری گرفتار، که زمان بسیار کمی را میتوانست صرف بتهوون بکند. به همین دلیل بتهوون را به دوستش یوهان آلبرشتبرگر معرفی کرد. از سال 1794 بتهوون به صورت جدی و با علاقه شدید نوازندگی پیانو و آهنگسازی را شروع کرد و به سرعت به عنوان نوازنده چیرهدست پیانو و نیز کمکم به عنوان آهنگسازی توانا، سرشناس شد. بتهوون بالاخره شیوه زندگی خود را انتخاب کرد و تا پایان عمر به همین شیوه ادامه داد: به جای کار برای کلیسا یا دربار (کاری که اکثر موسیقیدانان پیش از او میکردند) به کار آزاد پرداخت و خرج زندگی خود را از برگذاری اجراهای عمومی و فروش آثارش و نیز دستمزدی که عدهای از اشراف که به توانایی او پی برده بودند و به او میدادند، تأمین میکرد. زندگی او به عنوان موسیقیدان به سه دوره «آغازی»، «میانی» و «پایانی» تقسیم میشود: در دوره آغازی (که تقریباً از سال 1802 آغاز میشود) کارهای بتهوون تحت تأثیر هایدن و موتزارت بود، در حالی که در همان زمان مسیرهای جدیدتر و به تدریج دید وسیعتری در کارهایش را کشف میکرد. بعضی از آثار مهم وی در دوران آغازی: سنفونیهای شماره 1 و 2، شش کوارتت زهی، دو کنسرتو پیانو، دوازده سونات پیانو (شامل سوناتهای مشهور پاتفتیک و مهتاب). دوران میانی کمی بعد از بحران روحی بتهوون به علت کری آغاز شد. آثار بسیار برجستهای که درون مایه اکثر آنها شجاعت، نبرد و ستیز است در این دوران شکل گرفتند. این آثار بزرگترین و مشهورترین آثار موسیقی کلاسیک را شامل میشود. آثار دوره میانی: شش سنفونی (شمارههای 3 تا 8)، سه کنسرتو پیانو (شمارههای 3 تا 5) و تنها کنسرتوی ویولن، پنج کوارتت زهی (شمارههای 7 تا 11)، هفت سونات پیانو (شمارههای 13 تا 19) شامل سوناتهای والدشتاین و آپاسیوناتا، و تنها اپرای بتهوون «فیدلیو». بتهوون بالاخره شیوه زندگی خود را انتخاب کرد و تا پایان عمر به همین شیوه ادامه داد: به جای کار برای کلیسا یا دربار (کاری که اکثر موسیقیدانان پیش از او میکردند) به کار آزاد پرداخت و خرج زندگی خود را از برگذاری اجراهای عمومی و فروش آثارش و نیز دستمزدی که عدهای از اشراف که به توانایی او پی برده بودند و به او میدادند، تأمین میکرد. دوره پایانی فعالیتهای بتهوون در سال1816 آغاز شد. آثار دوران پایانی بسیار قابل ستایشند و آنها را میتوان عمیقاً متفکرانه و بسیار بیانگر سیمای شخصی بتهوون توصیف کرد. همچنین بیشترین ساختار شکنیهای بتهوون را در آثار این دوره میتوان یافت (به طور مثال، کوارتت زهی شماره 14 در دو دیفز مینور دارای 7 موومان است، همچنین بتهوون در آخرین موومان سنفونی شماره 9 خود از گروه کفر استفاده کرده). آثار برجسته این دوره: سونات پیانوی شماره 29 هامرکلاویر، میسا سولمنیس، سنفونی شماره 9، آخرین کواتتهای زهی (12 - 16) و آخرین سوناتهای پیانو (20 - 32). بتهوون در این زمان شنوایی خود را به طور کامل از دست داده بود. بتهوون را اینچنین توصیف میکنند: «برترین ذهن در کل بشریت». بتهوون بیشتر اوقات با خویشاوندان و بقیه مردم نزاع و به تلخی برخورد میکرد. شخصیت بسیار مرموزی داشت و برای اطرافیانش به مانند یک راز باقی ماند. لباسهایش کثیف و به هم ریخته بود. در آپارتمانهای بسیار به هم ریخته زندگی میکرد. بسیار تغییر مکان میداد. طی 35 سال زندگی در وین حدود چهل بار مکان زندگیاش را تغییر داد. در معامله با ناشرانش همیشه بیدقت بود و اکثر اوقات مشکل مالی داشت.