کشور ایران از لحاظ موسیقى قدمت تاریخى و درخور توجهى دارد. تاریخنویسى بهطور تخصصى امرى است جدید و موسیقى در ایران از دیرباز تا امروز داراى تاریخ نوشته شدهاى نیست. البته بهجز این علت، دلایل دیگرى نیز براى این امر وجود دارد. از آنجائىکه موسیقى هنرى است شفاهی، از سایر هنرها دیرتر و کمتر به نوشته درآمده است. شرایط ناپایدار ایران بهدلیل هجومهاى مداوم قبایل و کشورهاى بیگانه و نیز نابسامانىهاى داخلى موجب شد که از این نظر مستندات کافى - اگرهم وجود داشته - از بین برود و باقى نماند. طبق نظریههاى برخى مورخان مشرقزمین قدمت موسیقى ایرانى را در زمان هخامنشى برآورد کردهاند. و یکى از خط و زبانهاى هفتگانه آن دوران که عامهء مردم آن را بلد بودهاند، احتمالاً موسیقى بوده و آوازهایى از قبیل سوگ سیاوش را با آن خط و زبان مىخواندند. اما از این دوران اطلاعات دقیقى در دست نیست. البته سرودهاى مذهبى گاتها بهگونهاى موزون بهصورت آواز خوانده مىشده ولى در مذهب قدیم ایرانی، موسیقى داراى اهمیت چندانى نبوده است. ولى موسیقى غیرمذهبى به صورت رقص و آواز رایج بوده است. پس از حملهء اسکندر در زمان سلوکیان و اشکانیان ایران تحت تأثیر تمدن یونان واقع شد و تحولى در عرصهء موسیقى اتفاق افتاد. اما در حقیقت پایهریزى موسیقى ایران به دورهء ساسانیان باز مىگردد و اسناد اولیهء موسیقى ایران متعلق به این دوران است. از امپراتورى خسروپرویز و شکوه دربارش بسیار گفته شده؛ وى از موسیقىدانان حمایت مىکرده؛ از مهمترین موسیقىدانان این دوره رامتین، بام شاد، باربد، نکیسا، آزاد و سرکش بودند که هنوز نامشان باقى است. از میان اینها باربد برجستهترین چهره بود و داستانهاى زیادى بعدها دربارهء مهارت او در نوازندگى و آهنگسازى نقل کردهاند. تنظیم و سازماندهى سیستم موسیقایى یعنى هفت ساختار مقامى معروف به خسروانى و سى مقام اشتقاقى (لحن) و سیصد و شصت ملودى را به او نسبت مىدهند. شمار آنها با تعداد روز در هفته، ماه و سال تقویم ساسانیان برابر بوده است. امروزه بهدرستى معلوم نیست که این مقامها و آهنگها چه بودهاند؛ اما نامهاى بعضى از این آهنگها توسط نویسندگان دورهء اسلامى ذکر شده؛ نامهایى چون کین ایرج، کین سیاوش که شاید اشاره به حوادث تاریخى داشتهاند و اسامى چون باغ شیرین و باغ شهریار که شکوه دربار را نشان مىداد، و نیز اسامى چون سبز بهار و روشن چراغ را بکار مىبردند. اما دربارهء آن آهنگسازىها اطلاعات درستى در اصول نظرى آن دوران وجود ندارد. موسیقى دورهء ساسانیان هستهاى بود که از آن موسیقى تمدن اسلامى رشد نموده است. بعد از اسلام موسیقى ایران توقف کوتاهى داشت و بعد از چند سال دچار تغییراتى شد. رهبران مذهبى اسلام در آغاز موسیقى را تحریم کرده و مایه فساد و بیهودگى مىدانستند. اما در زمان عباسیان که به سبک ساسانیان دربار خویش را اداره مىکردند، جنبههاى دنیوى و غیردینى موسیقى افزایش یافت و موسیقى رونق تازهاى یافت؛ بعضى بزرگان موسیقى این دوران عبارتند از: ابوعلىسینا، ابوالفرج اصفهانی، اسحاق موصلی، ابراهیم موصلی، ابونصر فارانی، عبدالقادر درمراغی، قطبالدین محمود شیرازى و صفىالدین ارموی. طبق نظریههاى برخى مورخان مشرقزمین قدمت موسیقى ایرانى را در زمان هخامنشى برآورد کردهاند. و یکى از خط و زبانهاى هفتگانه آن دوران که عامهء مردم آن را بلد بودهاند، احتمالاً موسیقى بوده و آوازهایى از قبیل سوگ سیاوش را با آن خط و زبان مىخواندند در دوران صفوى و قاجار موسیقى تحت اختیار دربار بود و از اجتماع دور افتاد. موسیقى ایران در دوران صفویه بیشترین ضربه را خورد اما شکل مذهبى آن در قالب تعزیه و نمایشهاى دراماتیک و نیز توسط نوازندگان و شاعران دورهگرد تداوم یافت. از دورهء ناصرى به بعد نیز با تأثیرپذیرى از فرهنگهاى دیگر، قدرت خلاقهء بهترى یافت و دوران تازهاى آغاز شد. با شروع قرن بیستم بهدلیل تأثیرات غرب موسیقى به میان مردم آمد و رونق تازهاى از جهت آموزش و پژوهش بهوجود آمد. در اوایل دههء 1930 هنرستان عالى موسیقى در تهران تأسیس شد و آموزش غربى مبنا قرار گرفت. ارکستر سمفونیک تشکیل شد و گروه کُر سازماندهى گردید. در کنار آن موسیقى سنتى ایران طى کنسرتهایى با تلاش علىنقى وزیرى برپا شد. پس از جنگ جهانى دوم، غربىسازى در ایران افزایش یافت و گروههاى مختلف موسیقى در رشتههاى مختلف و نیز جشنوارههاى متعدد و با حضور هنرمندان بینالمللى در دههء 1970 در ایران برپا گردید و پایتخت حیات موسیقیایى پرتحرکى را شاهد بود. تأثیر رادیو و تلویزیون نیز در این مورد بسیار چشمگیر بود. هنرستان عالى موسیقى و هنرستان موسیقى ملى و دانشکده موسیقى دانشگاه تهران، دانشجویان را در رشته موسیقىشناسى و آهنگسازى غربى و نیز موسیقى سنتى ایرانى تربیت کردند. و بزرگانى در عرصهء موسیقى ایران ظهور کردند که توانستند خدمات ارزندهاى براى این کشور انجام دهند. از جمله غلامحسین درویش (1251-1305)، استاد روحا... خالقى (1285-1344)، استاد ابوالحسن صبا (1281-1336)، استاد علىنقى وزیری، مهدى برکشلی، و نیز محمدتقى مسعودیه موسیقىشناس. در سالهاى اخیر دانشپژوهان غربى نسبت به پژوهش در موسیقى ایرانى علاقمند شدهاند و آثار قابلتوجهى در این زمینه بهچاپ رساندهاند.