عصر معماری در آغاز قرن هفدهم، آهنگسازان اقدام به ایجاد آثار احساسیتر کردند. آنها احساس کردند که یک سبک تک صدایی برای موسیقی احساسی مناسبتر است: در نتیجه اقدام به ساخت قطعات موسیقیایی برای سازهایی که مکمل صدای انسان در آواز خواندن بود، کردند. در نتیجه، بسیاری ازسازها که از ایجاد صداهای دینامیک و وسیعتر ناتوان بودند، به عنوان سازهایی غیر احساسی شناخته شده و از نظرها افتادند. از این دسته میتوان به قره نی اشاره کرد. سازهایی کمانه (خمیده) همچون ویولن، ویولن بزرگ، و چنگ در این دوره در عرصه موسیقی سیطره کامل یافتند. حوالی سال 1750 بود که بدلیل محبوبیت بسیار گیتار، چنگ در عرصه موسیقی ناپدید شد. همچنان که سازهای سیمی در عرصه ارکستر سمفونی قوت یافتند، سازهای بادی چون نی، قرهنی، و قرهنی بم بتدریج به جمع آنها پیوستند تا بدین طریق تنوع موسیقیایی دوچندان گردد. در میانه قرن هفدهم، سازی که "شیپور شکارچیان" نامیده میشد و شمایل خاصی هم برخوردار بود، پای به عرصه موسیقی گذاشت و به عنوان "ساز هنری" معروف شد. از چرایی و چگونگی انتقال این ساز به عرصه موسیقی مدرک و خبری در دست نیست اما شیپورهای امروز همچون شیپور فرانسوی از سال 1725 وارد عرصه موسیقی شدند. در ترومپت به دلیل نوع ساخت و شکل ظاهری آن، دست نوازنده برای کشش صدا (عمل (Pitch بسیار باز است. اما همین ترومپت به دلیل سختی آن در نواختن چندان محبوبیتی نداشت. ارگ، در این دوره دچار تغییرات آهنگین شد و این موفقیت مرهون تلاش افرادی چون "آبراهام جوردن" انگلیسی بود که برای ارگ، "اهرمهای بادی" و "پدالهای بیانی" را ایجاد کرد. دوره کلاسیک طی دوره کلاسیک که از سال 1750 تا 1830 طول کشید، حجم بالایی از سازهایی که طنینی جدید ایجاد میکردند وارد عرصه موسیقی شدند. سازهایی چون کلارینت، ساکسوفون، و توبا (شیپور بزرگ) عملا وارد ارکستر سمفونیها شدند. کلارینت نیز در اندازههای مختلف کوچک و بزرگ تولید شد. در میانه قرن هفدهم، سازی که "شیپور شکارچیان" نامیده میشد و شمایل خاصی هم برخوردار بود، پای به عرصه موسیقی گذاشت و به عنوان "ساز هنری" معروف شد. طبقهبندی سازها سازها را میتوان به اشکال مختلف طبقهبندی کرد: از حیث شکل، آوا، طنین، جایگاه در ارکستر سمفونی، فرهنگ، رنگ، اجزا، شکل، هدف تولید و غیره. یک ساز را نمیتوان در قالب یک زیستبوم یا فرهنگ خاص طبقهبندی کرد. چرا که ظرفیت آنها فراتر از مرزهای یک مکان مشخص تعریف میشود. ساز، یک ابزار هنری در سطح جهانی بوده و به همه کره زمین اختصاص دارد. بوطر نمونه، سیستمی که به یک ساز معین محدود است، دچار مشکل میشود. چرا که با تغییر طریقه استفاده از آن ساز، آن سیستم نیز پاسخی نخواهد داشت. کارشناسان موسیقی یکصدا معتقدند که تنها تعریف و طبقهبندی "هورنبوشتل- ساشز" مناسب موسیقی است و آن را بهترین طبقهبندی ممکن میدانند. طبقهبندی باستانی یک طبقهبندی باستانی تحت عنوان "ناتیا ساشترا" وجود دارد که سازها را از 200 پیش از میلاد تا 200 پس از میلاد به 4 دسته تقسیم میکند. بدین شرح: سازهایی که با ارتعاش سیم ایجاد صدا میکنند؛ سازهایی که دارای راس پوستی بوده و با کوبش بر آنها ایجاد صدا میشود؛ سازهایی که با دمیدن مجراهای بادی موجود در آنها ایجاد صدا میگردد؛ و سازهای کوبهای غیر مجهز به پوست. در سال 1880، "ویکتور چارلز ماهیلون" این طبقهبندی را به این طریق تغییر نام داد: کوردوفونها، ممبرانوفونها، آروفونها، و آتوفونها. طبقهبندی هورنبوشتل – ساشز اریش فون هورنبوشتل و کورت ساشز در سال 1914 طبقهبندی مشهور خود را ارائه دادند. آنها به همان طبقهبندی "ناتیا ساشترا" و "ماهیلون" احترام گذاشتند اما فقط نام "آتوفون" رو به "ایدیوفون" تغییر دادند: · ایدیوفونها: که با ضربه بر بدنه آنها ایجاد صدا میشود. با ضربت، اصابت، تکان و خراشیدن در اینگونه سازها ایجاد صدا میشود. ایدیوفونها شامل چوب پرکاشن، سنتور چوبی، استوانه شکافدار،آامبیرا (جعبه چوبی)، جغجغه و گوئیرو میشوند. · ممبرانوفونها: سازهایی که با ضربه زدن بر قسمتی از آنها که معمولا از پوست تشکیل شده است، ایجاد صدا میشود. از این دسته میتوان به انواع و اقسام سازی به نام "کازو" اشاره کرد. · کوردوفونها: در این نوع سازها ارتباط سیم با صفحه و بدنه ساز بسیار مهم است. آتوهارپ (سنتورى که در آن بعضى از سیمها را خفه میکنند تا سیمهاى آزاد صدا کنند) از این دسته سازها می باشد. ممکن است سیمها مانند گیتار به موازات صفحه اصلی بر روی ساز سوار شده باشند و یا ممکن است مانند بانجو از صفحه اصلی گذر کنند. · آروفونها: اینگونه سازها با ایجاد باد در مجرای هوای ساز تولید صدا میکنند. از این دسته میتوان به فلوت و نی اشاره کردو مثلا در فلوت لبه تیز مانند آن در ایجاد طنین استخراج شده موثر است.