با ورود اسلام به ایران هنر معماری ایرانی با مولفههای معماری بناهای اسلامی گره خورد و در ساخت بناهایی چون مساجد و آرامگاهها به کار گرفته شد. معماری اسلامی شامل طیف گسترهای از سبکهای گوناگون است، اما یکی از مهمترین جلوههای این نوع معماری بناهای مذهبی مانند مساجد، آرامگاهها، مدارس، حسینیهها، تکایا و مصلیها هستند. برای ساخت اینگونه بناها از مصالحی مانند آجر، گچ، خشت، سنگ، چوب و شیشه استفاده میشد، اما بخش اعظمی از زیباییهای این بناها مربوط به بهرهگیری از کاشیها در نمای ساختمانهاست. کاشیکاری پس از رسیدن به اوج شکوفایی خود تبدیل به یکی از ویژگیهای برجسته معماری اسلامی شد و جای تزیینات خشتی و گچی را گرفت. پیش از ورود اسلام به ایران از آجرهای لعابدار برای استحکام بنا استفاده میشد، اما پس از ظهور اسلام، این هنر در خدمت زیبایی بناها قرار گرفت. مدارک تاریخی و باستانشناسی حکایت از این دارد که هنرمندان ایرانی، از خشت و آجرهای لعابدار در ساخت بناها استفاده میکردند. در تزییناتی که از دوره هخامنشی برجای مانده است، کاربرد آجرهای لعابدار رنگین در بدنه ساختمانهای شوش و تختجمشید دیده میشود. ساسانیان نیز ساخت کاشیهای زمان هخامنشیان را با همان شیوه و با لعاب ضخیمتر ادامه دادند، اما از قرن هشتم تا اواخر قرن دوازدهم هجری قمری و پایان دوران صفویان کاشیکاری یکی از عناصر اصلی تزیینات بناها در معماری ایرانی – اسلامی بود. استفاده از کاشی برای تزیین و همچنین استحکام بخشیدن به بناها در ایران از دوره سلجوقی آغاز شد و در طی قرون متمادی بویژه در عهد تیموری و صفوی به اوج خود رسید. در این دوره از کاشیهای مختلفی چون معرق، هفترنگ، یکرنگ و تلفیقی از آجر و کاشی برای تزیین بخشهایی از بناها از جمله پوشش گنبد، منارهها زیر گنبد، دیوارها و محراب استفاده میشد. کاشیهای مسجد جامع هرات، مقبره گوهرشاد، کاشیهای منارههای مصلی، کاشیهای منار تیموری در قلعه اختیارالدین، کاشیکاری مقبره شاه ولایت ماب از جمله بناهایی بودند که در دوره تیموری توسط هنرمندان کاشیکار ساخته شدند. در دوره حکومت سلجوقیان بود که تولید کاشی در ایران توسعه بسیاری پیدا کرد. کتیبههای تاریخی منارههای دوران سلجوقی از زیباترین نمونههای معماری اسلامی این دوره هستند. مرکز اصلی تولید، شهر کاشان بود و تعداد بسیار زیادی از گونههای مختلف کاشی از نظر فرم و تکنیک و به اشکالی چون همچون ستارههای هشت گوش و شش گوش، چلیپا و شش ضلعی در این شهر ساخته میشد و در اختیار هنرمندان و معماران قرار میگرفت. در زمان حمله مغول به ایران روند تولید کاشی با وقفهی کوتاهی روبهرو شد و پس از احیای بناهای یادبود توسط حکام ایلخانی، روند تولید کاشی در ایران ادامه پیدا کرد. گنبد سلطانیه زنجان نیز یکی از برجستهترین کاشیکاریهای دوره ایلخانی است. در کاشیکاری این بنای تاریخی، سبکهای معقلی، معرق و زرینفام به کار رفته و رنگ بیشتر کاشیها فیروزهای و لاجوردی است. این بنا روز 24 تیر ماه 1384 در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد. در زمان صفویان و به دستور شاه عباس، برای صرفهجویی در زمان استفاده از کاشی هفترنگ به جای معرق باب شد. مساجد و مدارسی که در دوران صفویان ساخته شدند از درون و بیرون توسط هنر کاشیکاری تزیین شده بودند و این هنر یکی از دوران طلایی خود را در این دوره داشت. مسجد شیخ لطفالله و مسجد جامع عباسی از معروفترین بناهای این دوره هستند که توسط هنر کاشیکاری تزیین شدهاند. در دوره حکومت سلجوقیان بود که تولید کاشی در ایران توسعه بسیاری پیدا کرد. کتیبههای تاریخی منارههای دوران سلجوقی از زیباترین نمونههای معماری اسلامی این دوره هستند. مرکز اصلی تولید، شهر کاشان بود و تعداد بسیار زیادی از گونههای مختلف کاشی از نظر فرم و تکنیک و به اشکالی چون همچون ستارههای هشت گوش و شش گوش، چلیپا و شش ضلعی در این شهر ساخته میشد و در اختیار هنرمندان و معماران قرار میگرفت. هنری که به بناها زیبایی و استحکام بخشید کاشی به دلیل داشتن سطحی شیشهای به نام لعاب، علاوه بر زینت بخشیدن به بنا، آن را در برابر آب و رطوبت عایق میکند. هنرمندان ایرانی از ترکیب کاشیهایی با رنگهای مختلف به شیوه موزاییک، کاشی «معرق» را به وجود آوردند وخشتهای کاشیهای ساده و یکرنگ دوره قبل از اسلام را به رنگهای متنوع آمیخته و کاشی «هفترنگ» را ساختند. همچنین ازترکیب کاشیهای ساده با تلفیق آجر و گچ، کاشی «معقلی» را به وجود آوردند. به این ترتیب از قرن پنجم هجری به بعد کمتر بنایی را میتوان مشاهده کرد که با یکی از این سه روش تزیین نشده باشند. کاشیکاری سبکهای متفاوتی دارد. در کاشیکاری معرق قطعههای بریده شدهی کاشی را که با قرار گرفتن در کنار یکدیگر نقوش خاصی از گل و بوتههای اسلیمی را به وجود میآورند، برای زینت بخشیدن روی دیوار بنا نصب میکنند. مسجد کبود تبریز، مسجد شیخ صفی، میدان امام اصفهان و سطح زیرین گنبد آرامگاه حافظ از جمله بناهایی هستند که از زیبایی این هنر بهره جستهاند. در کاشیکاری هفت رنگ کاشیهایی با شکل و ابعاد منتظم بنا بر سلیقه استادکار و ویژگیهای محل اجرای اثر به شکلهای هندسی آماده میشود. در این سبک از هفت رنگ سیاه، سفید، لاجوردی، فیروزهای، قرمز، زرد و حنایی استفاده میشد. در کاشیکاری شیوههای تزیینی دیگری هم وجود دارد که از آنها میتوان به اسلیمی، گرهچینی، خط بنایی، مقرنسکاری، رسمیبندی، چشمه و کاسه سازی اشاره کرد. در کاشیکاری از خط خاصی برای نگارش روی کاشی استفاده میشد که الهام گرفته از خط کوفی بود. این خط که به «خط بنایی» معروف است زینتبخش کتیبههای داخل محرابها و بالای منارهها است. کاشیکاری مساجد بزرگ ایران؛ نوازشگر چشم گردشگران مساجد از مهمترین بناهایی بودند که به وسیله هنر کاشیکاری تزیین میشدند. با ورود اسلام به ایران، پرستشگاهها و معابد جای خود را به مساجد دادند و این بنا در کنار بازار و ارگ تبدیل به یکی از رکنهای اصلی شهرها شد. با رونق اسلام، مساجد علاوه بر کارکرد عبادت، تبدیل به مکانی برای اجتماعات سیاسی، آموزشی و فکری شدند و اهمیت زیادی پیدا کردند. به همین دلیل طی سالهای مختلف، حکمرانان و پادشاهان از هنر بهترین معماران و هنرمندان برای ساخت بنای مسجد بهره میگرفتند. مسجد جامع عتیق شیراز، مسجد جامع تبریز، مسجد جامع کرمان، مسجد جامع یزد، مسجد جامع اصفهان، مسجد جامع قزوین از نمونه بناهایی بودند که به زینت کاشیکاری هنرمندان ایرانی آراسته شدند. یکی از اساتید برجسته و معاصر کاشیکاری در ایران علی پنجهپور اصفهانی بود. او هنرمندی جهانی بود و هنرش علاوه در معماری ایران، زینتبخش معماری بناهای بسیاری در کشورهای مختلف دنیاست. از مهمترین کارهای این استاد کاشیکاری، گلدستههای حرم مطهر حضرت زینب کبری در کشور سوریه است که به عنوان مرتفعترین گلدستههای کاملا پوشیده شده از کاشی معرق در دوران معاصر در سطح جهان شناخته میشود. هنر چشمنواز هنرمندان ایرانی فراموش میشود؟ کاشیکاری در گذشته یک هنر بود و افرادی که به این کار اشتغال داشتند هنرمندان بزرگی محسوب میشدند. آنها در بین حکمرانان و سلاطین ارج و قرب خاصی داشتند و کارشان را به دلیل اعتقادی که به مسائل معنوی داشتند، گرامی میداشتند. آرتور پوپ، مورخ مشهور آمریکایی آثار هنری ایران، پس از دیدن کاشیکاریهای مسجد شیخ لطفالله در کتاب «بررسی هنر ایران» مینویسد:«خلق چنین آثار هنری جز از راه ایمان به خدا و مذهب نمیتواند به وجود آید.» اگرچه زادگاه هنر کاشیکاری ایران نیست، اما این هنرمندان ایرانی بودند که آن را به اوج رساندند و زیباترین کاشیکاریهای جهان توسط آنها انجام شد. مسجد کبود تبریز که «فیروزه اسلام» نام داشت، زیباترین مسجدی است که در جهان اسلام توسط هنرمندان ایرانی ساخته شده است. همچنین مهاجرت هنرمندان تبریزی به ترکیه و اشتغال و فعالیت آنها در آن کشور بود که کاشیکاری را در این کشور رونق بخشید. با اینکه امروزه در شهر اصفهان کارگاههای مختلف کاشیسازی دایر است و افرادی به تولید این عنصر تزیینی مشغولند، اما کارشناسان هنری، هنر کاشیکاری آثار تاریخی گذشته را با آنچه امروز تولید و به کار برده میشود غیر قابل مقایسه میدانند. با اینکه امروزه در شهر اصفهان کارگاههای مختلف کاشیسازی دایر است و افرادی به تولید این عنصر تزیینی مشغولند، اما کارشناسان هنری، هنر کاشیکاری آثار تاریخی گذشته را با آنچه امروز تولید و به کار برده میشود غیر قابل مقایسه میدانند. رنگهایی که در کاشیکاریهای گذشته استفاده میشد به دلیل اینکه ترکیبی از سرب و قلع بودند از مقاومت زیادی برخوردار بودند و با گذشت قرنها هنوز جلا و زیبایی خود را حفظ کردهاند. این رنگها هر یک نشان از دوران خاصی از تاریخ است که با گذشت قرنها، این کاشیها تغییر رنگ ندادهاند و رنگ آنها همچنان ماندگار است. در حالیکه رنگهایی که امروز در کاشیکاری استفاده میشود از مرغوبیت لازم برخوردار نیستند. بسیاری از دانشمندان و ریاضیدانان هنر کاشیکاری اسلامی را به دلیل وجود قرینهها و پیچ و تاب طرحها با ریاضیات و هندسه و موسیقی همسو میدانند. آنها معتقدند حرکات خطوط و ضوابط زمینههای یک کار و گره در خانه شطرنج معقلی، در فرم و اشکال گوناگون با توجه به ترکیبات خاص اصول گره چینی، نشأت گرفته از فرمولهای ریاضی است. هنری که امروز در مهد پیشرفت و اوج خود غریب است و توجهی به آن نمیشود، مورد توجه کشورهای غربی قرار گرفته و مطالعات بسیاری روی آن و ارتباطش با علوم و هنرهای دیگر انجام میشود. آیا هنر کاشیکاری ایرانی که تحول بزرگی در معماری بناهای بزرگ بود، مانند بسیاری از هنرهای این سرزمین به فراموشی سپرده میشود؟