مدیر جدید مایکروسافت چه چالشها و مشکلاتی پیش رو دارد و باید منتظر چه تغییر و تحولاتی در این غول دنیای فناوری باشیم؟ اینها پرسشهایی است که در این گزارش سعی کردیم به آنها پاسخی روشن دهیم. ساتیا نادلا 46 سال قبل در حیدرآباد هند به دنیا آمد و در رشته مهندسی الکترونیک از یکی از معتبرترین دانشگاههای فناوری این کشور فارغالتحصیل شد. او سپس به آمریکا رفت و در رشتههای علوم کامپیوتر و MBA مدرک کارشناسی ارشد گرفت. با این تحصیلات میتوان گفت وی فرد مناسبی برای هدایت یک شرکت فناوری است. یک فرد آشنا به رایانه که برای تجارت هم تعلیم دیده است. اما این تنها ملاک انتخابش بهعنوان مدیرعامل غول نرمافزاری دنیا نیست. با اینکه در دنیای فناوری نامی از نادلا شنیده نمیشد، اما وی تا قبل از انتخابش بهعنوان مدیرعاملی مایکروسافت، یکی از تاثیرگذارترین افراد در تاریخ فناوری بوده است. نادلا سال 1992 به مایکروسافت پیوست و در این 22 سال شاهد تمام فراز و فرودهای شرکتش بود. نادلا در مایکروسافت، مدیر بخش سرور و تجارت ابزارها، معاون بخش توسعه و تحقیق (R&D) سرویسهای آنلاین، مدیر گروه توسعه راهکارهای تجاری و مدیر بخش مشتری و تجارت بود و پیش از مدیرعاملی، مدیریت بخش بسیار مهم سرویسهای ابری مایکروسافت را عهدهدار بود. کاملا مشخص است او پلههای ترقی را یکی پس از دیگری طی کرده و با 22 سال حضور در مایکروسافت کاملا خودش را ثابت کرده است. چرا ساتیا نادلا؟ شرکتها برای پشت سر گذاشتن دوره رایانههای شخصی (PC)، یک دوره گذار را سپری کردهاند. در دوره پس از رایانههای شخصی، سرویسها و خدمات ابری خودنمایی میکنند و مایکروسافت که پرکاربرترین سیستمعامل دنیا را برای رایانههای شخصی تولید میکند، باید مراحل گذار از دوران رایانههای شخصی به پس از رایانههای شخصی را با موفقیت طی میکرد. در این مرحله گذار، نادلا بزرگترین نقش را در شرکت ایفا کرد. اکس باکس در بین بخشهای مایکروسافت بیشترین ضرر را در سال متحمل میشود. این بخش سال گذشته چیزی حدود دو میلیارد دلار ضرر داشت، در حالی که یکی از بخشهای مستعد فروش است از این حیث نادلا بهترین انتخاب برای مایکروسافت بود. اگر به سابقه کاری دیگر نامزدهای این جایگاه نگاه کنیم، شاید مدیرعامل سابق نوکیا انتخاب بهتری بود. مایکروسافت امروز، نیاز به یک «بیل گیتس» جدید دارد، نه یک استیو بالمر دیگر! 3 دوره مدیریت بیل گیتس یک نابغه بود، هم در نرمافزار و هم در تجارت. اما مدیر دوم یعنی استیو بالمر که در رشته اقتصاد تحصیل کرده، بیشتر تاجر بود تا آشنا به نرمافزار. به همین دلیل مایکروسافت به آلن مولالی، مدیرعامل خوشفکر فورد نیاز نداشت. این شرکت یک بیل گیتس دیگر میخواهد تا از این شرایط خارج شود. منظور از این شرایط، در حالت بحرانی و در آستانه ورشکستگی قرار داشتن نیست. مایکروسافت هرچند حال و روز خوبی دارد، اما نسبت به گذشته که در دنیا شماره یک بود، اصلا در شرایط ایدهآل به سر نمیبرد. بیل گیتس جدید یکبار در دوره گذار توانست مایکروسافت را به سلامت به دوران پس از رایانههای شخصی ببرد و با معرفی سرویسهای ابری فوقالعاده قوی خودی نشان بدهد. مدیر سوم باید بتواند دوباره مایکروسافت را به اوج برساند. این شرکت با این انتخاب نشان داد تصمیم دارد در زمینه نرمافزار بیش از پیش رشد کند و فاصلهاش از رقبا بیشتر و بیشتر شود. اوضاع ناخوش موبایل بزرگترین چالش پیش روی مدیر سوم دنیای موبایل است. نادلا در رزومه پربارش یک کمبود بزرگ دارد. او در دنیای موبایل فعالیت بزرگی نداشته و به همین دلیل تحلیلگر گارتنر به او پیشنهاد میکند «نگاه تازهای به دنیای موبایل داشته باشد یا از فرد بااستعدادی در این حوزه بهعنوان مشاور استفاده کند.» مایکروسافت بتازگی نوکیا را خریده و کسب و کار جدیدی به تجارتش افزوده و از این پس مدیریت تمام اینها به عهده نادلا است. این نامها چالشهای آینده نادلا هستند: ویندوزفون، سرفیس، ویندوز RT، نوکیا و اندروید. جالب اینکه تمام این نامها به حوزه موبایل مربوط میشود. ویندوزفون باید برای رقابت با اندروید و آی. او. اس حسابی رشد کند و نیاز به تغییر برخی سیاستها در آن خیلی جدی احساس میشود. سرفیسها، تبلتهای خوبی هستند اما پس از گذشت دو سال از آنها انتظاری را که از ساخت تبلت توسط یک شرکت بزرگ میرفت، برآورده نکردهاند. آبان ماه بود که مایکروسافت اعلام کرد درآمدش از سرفیس نسبت به فصل قبل دو برابر شده و از 18.53میلیارد دلار درآمد شرکت (6.33میلیارد دلار سود خالص)، 400 میلیون دلار مربوط به فروش سرفیسهاست. مسلما مایکروسافت خیلی بیشتر از این مبالغ برای سرفیسها هزینه کرده و نادلا باید یک تصمیم جدی درباره این محصول بگیرد. ویندوز RT موجودی ناقصالخلقه است! نه ویندوز با تمام قابلیتهایش است و نه ویندوزفون با قابلیتهای یک گوشی. اگر مایکروسافت بخواهد باز هم سرفیس تولید کند، چه بهتر که تبلتهایش را با امکانات یک ویندوز کامل به دست مشتری برساند تا یک برتری نسبت به تبلتهای دیگر شرکتها داشته باشد؛ البته با قیمتی ملایمتر؛ نه با قیمت Surface Pro. نوکیا در دست مایکروسافت است. نادلا میتواند دوباره نام و آوازه نوکیای بزرگ را زنده کند یا برعکس کاری شبیه خرید موتورولا از سوی گوگل انجام دهد و از این خرید ضرر کند. خود نوکیا با در پی گرفتن سیاست ضد اندروید، حال و روز خوشی نداشت و باید دید نادلا چه خوابی برای این نام بزرگ دیده است. بیشتر شرکتهای تولیدکننده گوشی و تبلت به لطف اندروید رایگان به درآمد خوبی رسیدند و در این میان مایکروسافت هم بیبهره نماند. مایکروسافت، سال گذشته درآمد 1.6 میلیارد دلاری از اندروید داشت و نادلا باید در استفاده از اندروید در محصولات نوکیا تجدید نظر کند. جالب اینکه این درآمد از اندروید، از درآمد ویندوزفون برای مایکروسافت بیشتر است. شنیدهها حاکی است مایکروسافت بشدت در تلاش است امکان اجرای برنامههای اندروید را در ویندوز و ویندوزفون جدیدش فراهم کند. این، قدمی بزرگ و رو به جلوست. چالشهای رئیس جدید علاوه بر چالشهایی در دنیای موبایل، نادلا باید سر”‰و سامانی به بینگ، اکس باکس، ویندوز و آفیس هم بدهد. با اینکه درآمد حاصل از جستجو و تبلیغات از بینگ در سه ماهه گذشته 47 درصد رشد داشت، ولی این موتور جستجو با توجه به هزینههای بسیاری که داشته، با فاصله زیادی در پشت سر گوگل قرار دارد (درصد استفادهکاربران اینترنت از موتورهای جستجو: 70 درصد گوگل و 6 درصد بینگ). اگر مایکروسافت انرژیاش را بهجای توسعه بینگ روی بخشهای دیگر بگذارد، شاید نتیجه بهتری بگیرد. اکس باکس در بین بخشهای مایکروسافت بیشترین ضرر را در سال متحمل میشود. این بخش سال گذشته چیزی حدود دو میلیارد دلار ضرر داشت، در حالی که یکی از بخشهای مستعد فروش است. ویندوز 8 و 8.1 با استقبال نسبی کاربران مواجه شدند و شکایتهای زیادی را بهجان خریدند. منوی استارت، رابط کاربری مترو، حالت پیشفرض ویندوز برای دستگاههای بسیار کمتعداد لمسی، موفقیت بسیار ویندوز قبلی (ویندوز 7) و رویگردانی مردم از رایانههای شخصی به سمت موبایل، همه دست به دست هم دادند تا ویندوزهای جدید مایکروسافت به اقبال و درآمدی کمتر از گذشته برسند. آفیس با اینکه رشد خوبی در سالهای اخیر داشته، اما همچنان در دستگاههای لمسی حرفی برای گفتن ندارد. آفیس از بخشهای پردرآمد مایکروسافت است و نادلا برای حفظ مشتریهایش باید تغییراتی در آفیس بدهد.