هارولد و نیویورک

شروع موضوع توسط Nazanin ‏23/10/15 در انجمن تاتر و سینما

  1. Nazanin

    Nazanin Moderator عضو کادر مدیریت

    ارسال ها:
    16,244
    تشکر شده:
    60
    امتیاز دستاورد:
    38
    «هارولد لوید» در سال 1893 به دنیا آمد و در فقر و محرومیت در نبراسكا بزرگ شد. خانواده او بعدها به كالیفرنیا نقل مكان كرد، جایی كه پدرش تصمیم داشت یك باشگاه بیلیارد راه اندازی كند اما همچون بسیاری دیگر از كارهایی كه قبلاً آزموده بود این پروژه نیز به شكست انجامید. با این حال با پایان گرفتن جنگ جهانی اول هارولد لوید به یكی از موفق ترین بازیگران كمدی هالیوود تبدیل شده بود.


    fd1fa44afea88824629e74dbf13e8542.jpg


    او پس از مهاجرت خانواده‌اش به کالیفرنیا فرصت بازی در ‏نمایش‌های کوچک را یافت و پس از مدتی در اولین نقش سینمایی خود ظاهر شد. به زودی با توماس ادیسون و کمپانی ‏تولید فیلم او و هال روچ کارگردان مشهور سینما مشغول به کار شده و تبدیل به پرکارترین و محبوب‌ترین کمدین هال ‏روچ در نیمه دوم دهه نخست قرن بیستم گردید. همکاری لوید با هال روچ تا سال 1918 و ساخت بیش از شصت فیلم ‏کوتاه کمدی ادامه یافت. در این سال هارولد لوید و هال روچ، شخصیت سینمایی هارولد را پدید آوردند، مرد عینکی سمپاتیکی که درگیر ‏مشکلات روزمره زندگی است ولی سر از ماجراهای عجیب در می‌آورد، این شخصیت سینمایی که در آن سال‌ها برای ‏اغلب تماشاگران سینمای آمریکا شناخته شده بود به زودی به محبوبیت فراوانی رسید و توانست جایگاه هارولد لوید را تا ‏حد چاپلین ارتقا دهد‏‎.



    موفقیت فیلم‌های او در همین سال، سبب تثبیت این شخصیت سینمایی شد. پس از موفیت در تولید فیلم‌های بلند، هارولد لوید از روچ جدا شد و از سال 1924 خود مستقلا تهیه‌کنندگی و ‏کارگردانی فیلم‌هایش را برعهده گرفت.او در سال 1932 با بازیگر نقش اول زن فیلم‌های خود میلدرد دیویس ازدواج کرد که در نخستین برخورد وی را یک ‏عروسک فرانسوی خوانده بود‏‎.‎

    عاشقان فیلم های صامت كمدی، او را رقیب برجسته و نزدیك چارلی چاپلین و باستركیتون می شناسند اما تماشاگران كنونی فیلم و سینما جز شناسایی سطحی چهره هارولد لوید هیچ برداشت و اطلاعات عمیق و دقیقی از این ستاره ارجمند و جذاب سینمای كمدی دهه های 1910 و 1920 ندارند و به واقع قادر به لمس و فهم او نیستند.

    بله هارولد لوید همان مرد عینكی ای است كه كلاه سفید حصیری مانند بر سر دارد و از بالای یك برج بر «ساعت» مستقر در آن جا آویزان است و عقربه بزرگ آن را در دست گرفته است تا نیافتد و طبیعی است كه عقربه براثر فشار دست او به حركت و چرخش درآمده باشد.

    این تصویری ماندگار از فیلم كلاسیك سال 1923 او به نام «سلامتی در مرحله آخر» است و تأثیر گذاری آن به اندازه ای است كه نه فقط به نماد شناسایی آنی لوید بدل شده است، بلكه از تمام شدن یك عصر قدیمی و طلایی در هالیوود سخن می گوید. با این حال حتی اگر همین امروز هم امثال ویل فرل و آدام سندلر می توانند با كارهایی بسیار سطحی تر و بدوی تر خنده ای را برانگیزانند و به رغم «متوسط بودن» در سینمای كمدی آدم هایی موفق تلقی شوند، به خاطر چیزهایی است كه امثال هارولد لوید بیش از 80 سال پیش انجام دادند و هنوز هم فراموش نشدنی هستند.

    da762a2258de881af112a1ef95f6f1c7.jpg


    فیلم‌های لوید چون پنجه گربه، اول پاها و پر سرعت با موفقیت بسیار زیادی روبرو شدند. اما هارولد در آغاز دهه چهل ‏به تدریج از سینما کناره گرفت و در سال 1947 خود را کاملا بازنشسته کرد. وی پس از بازنشستگی به فعالیت‌های ‏خیرخواهانه به ویژه برای کودکان معلول مشغول شد و یکی از فعال‌ترین موسسه‌های خیریه برای کمک به کودکان ‏معلول را تاسیس کرد‏‎.‎‏ در طول دوران بازنشستگی از سینما وی نه تنها در زمینه عکاسی بلکه مطالعات مربوط به ‏سینمای سه‌بعدی و تکنیک‌های رنگی در سینما نیز فعال بود، برخی از عکس‌های او از بازیگران و مدل‌ها از جمله ‏عکس‌هایش از مرلین مونرو پس از مرگ این بازیگر بسیار شهرت یافتند‎.‎در اوایل دهه شصت او دو فیلم از مجموعه فیلم‌هایش با نام‌های دنیای کمدی هارولد لوید و سوی مسخره زندگی تهیه ‏کرد.



    نمایش این دو فیلم سبب جلب توجه دوباره به فیلم‌های لوید و چاپ نقدهای مثبت بسیاری درباره فیلم‌های او در ‏مطبوعات شد‎.

    در حالی كه فیلم های هم عصران او همچون چارلی چاپلین و باستر كیتون به طور مرتب حفظ و مرمت شده و برای بهره مندی نسل های بعد به صورت دی وی دی عرضه و یا دائم از تلویزیون پخش می شوند، دسترسی به آثار سینمایی لوید تقریباً در این روزها دشوار شده است .

    با این حال سوزان لوید، نوه دختری این كمدین و تنها حافظ حقوق و منافع سینمایی آثار لوید درصدد زنده كردن نام پدربزرگش و تداعی خاطرات مردم از او است. جشنواره فیلم كمبریج بتازگی یك برنامه فشرده مرور آثار سینمایی لوید شامل برپایی نمایشگاهی از عكس های او را برگزار كرده بود. اوایل این ماه یك پكیج سینمایی مشتمل بر 9 دی وی دی از یك هزار و 746 دقیقه بازی كمدی لوید به بازار عرضه شد و یكی از هواداران پر و پا قرص بریتانیایی این كمدین به نام «پل مرتون» تور سینمایی خود را آغاز خواهد كرد كه در جریان آن آثار سینمایی لوید را به نمایش عموم خواهد گذاشت.

    سوزان لوید سال ها از جانب پدربزرگش برای او تبلیغ كرده است. او بیشتر از هر كس دیگری پدربزرگش را می شناخت. والدینش در اوایل دهه 50 و چندی پس از تولدش از یكدیگر جدا شدند و در نتیجه او نزد پدربزرگش در لس آنجلس بزرگ شد. اگرچه فعالیت سینمایی لوید با فرارسیدن جنگ جهانی دوم به پایان خود رسیده بود اما این كمدین تا زمان مرگش در سال 1971 همچنان یكی از چهره های پرنفوذ و مشهور هالیوود بود. اگر اندازه خانه ستارگان را ملاك ثروتشان قرار دهیم لوید جزو طبقه مرفه جامعه خودش در آن زمان بود. خانه اعیانی او در بورلی هیلز 44 اتاق، 26 سرویس بهداشتی، 12 آبشار، 12 باغچه، یك استخر بزرگ، چندین اصطبل، چندین زمین تنیس، چندین زمین گلف و خانه های اسباب بازی كوچك برای بچه ها داشت. اینجا، همان جایی بود كه سوزان 20 سال اول زندگیش را در آنجا زندگی كرد. او با حسرت از كودكی نازپرورده اش حرف می زند. خانه عروسكی او برق، شیرآب، یك خط تلفن و یك سقف كاهگلی زیبا داشت و هم قد و اندازه یك آلاچیق كوچك بود.

    هارولد لوید یك هنرمند مبتكر و یك مرد خلاق بود و نمی توان وی را فقط یك ستاره از سینمای آن عصر تلقی كرد و بسیار فراتر از آن و در عرصه و حرفه خود، یك پیشرو و یك پیشاهنگ بود
    تصاویر ویدئویی ای كه در قالب یك فیلم كوتاه ضمیمه دی وی دی های هارولد لوید شده است، سوزان خردسال را نشان می دهند كه در این بهشت كودكانه همچون یك پرنسس سعادتمند در رفاه و آسایش زندگی می كند. او به یاد می آورد: «می توانستی تا جایی كه دلت می خواست سر و صدا كنی. دوستانم به خانه مان می آمدند و موسیقی تمرین می كردند و هیچ كس به صدای بلند و گوشخراش گیتارها و طبل ها اهمیتی نمی داد.

    برای سوزان مدتی طول كشید تا بفهمد پدر پدربزرگش چه آدم مهمی است. او می دانست كه دست راست پدربزرگش 2 انگشت شصت و اشاره را ندارد اما دوست نداشت از او دلیلش را بپرسد. سوزان بعدها فهمید كه در سال 1919 هارولد لوید حاضر شده بود در عكسی با یك بمبی كه فكر می كرد مصنوعی است ظاهر شود و این بمب ظاهراً واقعی از آب درآمده بود. با انفجار بمب او 2 انگشت و بینایی خود را به طور موقت از دست داد. این حادثه می توانست برای همیشه حرفه او را پایان بخشد اما 3 ماه بعد با بازگشت مجدد بینایی اش«لوید» بهترین آثار كمدی خود را ارائه كرد.

    629e9b6465d7a82e0593b6093516b9df.jpg


    سوزان لوید می گوید: «هارولد لوید یك هنرمند مبتكر و یك مرد خلاق بود و نمی توان وی را فقط یك ستاره از سینمای آن عصر تلقی كرد و بسیار فراتر از آن و در عرصه و حرفه خود، یك پیشرو و یك پیشاهنگ بود.»

    هارولد لوید در سال 1971 در گذشت اما چهره مشهور او كه به روایتی آن جوان عینكی شاداب و شیك و سریع بود، هنوز هم زنده و پایدار و در خاطره ها حك شده است و بعید است كه هرگز از یادها برود. او برخلاف كاراكترهای سینمایی چارلی چاپلین یك ولگرد پاك دل و درگیر با مشكلات طبقاتی نبود و در تضاد با باستركیتون به یك مشت كارهای اسلپ استیك (كمدی بزن بكوب) از نوع تند آن روی نمی آورد و نه نماینده فقر (چاپلین) بود و نه نماد دردسر (كیتون). برعكس او آدمی از طبقه متوسط و حتی قدری هم شیك و آراسته بود كه مردم عادی می توانستند با او «هم ذات پنداری» كنند. كاراكتر او كسی بود كه می خواست یك زندگی عادی داشته باشد و اگر به چیزی علاقمند می شد كارهایی را در این راه و در زندگی اجتماعی اش انجام می داد كه هر چند بانیت مساعد و مثبت همراه بود، اما او را همیشه به درد سر می انداخت.

    لوید بر خلاف چاپلین و كیتون، لباس های تمیز بر تن داشت، گاهی یك بلوز مناسب می پوشید و شلوار و كراواتش نیز به شكلی عاقلانه انتخاب شده بود. او برخلاف چاپلین كه بیشتر نماد طبقه فقیر و زحمتكش بود و گرایش های سوسیالیستی او را نشان می داد، مانند مردم طبقه متوسط آرزو داشت كه زندگی مرفهی را برای خود پی ریزد و صاحب ثروت شود و زندگی خانوادگی مناسبی را داشته باشد. سوزان لوید می گوید: «شاید پدر بزرگ من با آن پز و روال و رویكرد ها پایه گذار تمامی چیزی باشد كه در دهه های بعدی در ژانر سینمای كمدی - رمانتیك به چشم دیدیم. به واقع او در ایام سینمای صامت و در حالی كه ابزار و ادوات كار بسیار محدود بود، پایه گذار ژانری شد كه در دهه های بعدی بیشترین توجه و مخاطب را برای خود فراهم آورد.»