ضد قهرمان یکی از شخصیت های برجسته گونه های مختلف سینمایی است که رگه های پررنگی از خاکستری داشته و برای مخاطب همواره از جذابیت زیادی برخوردار است که نمونه های درخشانی از آن در سینمای ایران نیز به چشم می خورند. احمد حق پرست راد مشهور به سعید راد از جمله ضد قهرمان های سینمای ایران، در چهارم آبان سال 1325 در محله سنگلج تهران بدنیا آمد. وی پس از پایان تحصیلات متوسطه و پس از آشنایی با علیرضا زرین دست، به عنوان بازیگر جذب سینما شد و نخستین بار در فیلم فاتحین صحرا جلوی دوربین زرین دست رفت. سعید راد درباره ورود تصادفی خود به سینما گفت است: رشته تخصصی من در ورزش بولینگ بود و این ورزش بیشتر به عنوان یک سرگرمی تلقی می شد. باشگاه بولینگی وجود داشت و تعداد معدودی از افراد عضو آن بودند. اما من همیشه ورزش را دوست داشتم و عضو تیم بسکتبال مدرسه (دبیرستان اندیشه) بودم. محمد زرین دست کارگردان فیلم سینمایی فاتحین صحرا (1350) من را در باشگاه بولینگ دید و از من برای دیدار از پشت صحنه این فیلم دعوت کرد و روزی که رفتم، یکی از هنرپیشه ها نیامده بود که دو پلان به جای آن بازیگر غایب بازی کردم. امیر نادری در آن زمان عکاس فیلم سینمایی فاتحین صحرا بود و دنبال چهره ای جدید برای فیلم خود می گشت. نادری مرا تشویق کرد تا در فیلم خداحافظ رفیق او بازی کنم، ضمن اینکه الفبای بازیگری را به من یاد داد و من وارد عرصه هنری شدم خداحافط رفیق فیلمی به شدت تلخ و سیاه که تفاوت های بارزی با فیلمفارسی های آن سال ها داشته و جزو فیلم های موج نوی سینمای ایران دهه پنجاه به حساب می آمد. راد با همین فیلم شمایل یک ضد قهرمان را به خود گرفت و با فیلم های تنگنا ساخته امیر نادری و صادق کرده به کارگردانی ناصر تقوایی، موقعیت خود را در این زمینه تثبیت کرد. سفر سنگ را می توان نقطه عطف کارنامه بازیگری سعید راد در دهه پنجاه دانست که با توجه به شکل گیری فضای انقلابی، در زمان اکران خود به موفقیت عظیمی دست یافت. فیلم داستان مالک تنها آسیاب یک روستاست که برای تامین منافع خود جلوی ساخته شدن آسیاب دیگر را گرفته که در نهایت با طغیان مردم آبادی روبرو می شود. راد در نقش کولی بازی کاملا متفاوتی را ارائه کرده و توانسته از قالب جوان پایین شهری عصیان زده بیرون بیاید. کیمیایی در سفرسنگ به خوبی از ظرفیت های پنهان مانده بازیگری راد بهره گرفته و با زیرکی خاصی مضمون انقلابی فیلم خود را با قیام ضدشاهنشاهی مردم ایران در آن ایام پیوند داده است. پس از پیروزی انقلاب که به ممنوع الکاری بسیاری از بازیگران سینمای پیش از انقلاب منتهی شد، برخی از آنها مانند سعید راد از این قاعده مستثنی شده و به کار خود ادامه دادند. وی با برزخی ها به کارگردانی ایرج قادری پربیننده ترین فیلم کارنامه سینمایی خود را در کنار فوجی از بازیگران مطرح سینما تجربه کرد و پس از آن به یکی از پرکارترین بازیگران سینمای ایران تبدیل شد. فیلم های سینمایی مرز، عبور از میدان مین و فرمان از جمله این فیلم ها بودند که اغلب مضامینی جنگی و نزدیک به گونه دفاع مقدسی داشتند. خط قرمز فیلم به نمایش درنیامده مسعود کیمیایی که تنها در نخستین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، نقشی فوق العاده را برای وی به همراه داشت که به واسطه توقیف شدنش شانس دیده شدن توسط عموم را کاملا از دست داد و از دید اغلب منتقدان نیز دور ماند. نقش مامور امنیتی شاهنشاهی با نام امانی ، که میان عشق به همسر و انجام وظیفه سرگردان شده و در آخر نیز به دست همسر انقلابی خود - لاله - به قتل می رسد. سعید راد این روزها در آستانه 66 سالگی در حال ایفای نقش در فیلم چ ساخته ابراهیم حاتمی کیاست که در آن در نقش سرلشگر فلاحی ظاهر شده است؛ شخصیتی واقعی که در کنار شهید چمران نقشی پررنگ در سرکوب ضد انقلاب ها داشته و حال باید تا جشنواره فیلم فجر منتظر ماند و به تماشای نتیجه کار راد روی پرده نقره ای نشست. شخصیت امانی از آن دست نقش هایی است که در صورت انتخاب غلط بازیگر می توانست کل کار را به مخاطره بیاندازد اما سعید راد این نقش را با مهارت خاصی ایفا کرد و فراز وفرودهای امانی را به شکل مطلوبی به نمایش گذاشته است. وی پس از این فیلم و در سال های ابتدایی دهه 1360 در دو فیلم پرفروش به نام های دادشاه ساخته حبیب کاوش و عقاب ها به کارگردانی ساموئل خاچیکیان به ایفای نقش پرداخت. دادشاه برگرفته از داستانی واقعی است که در آن فردی اهل سیستان و بلوچستان به مبارزه با آمریکایی های مستقر در منطقه پرداخته و در آخر نیز به دست آنها کشته می شود. بازی راد در این فیلم رگه های پررنگی از اغراق را به همراه داشته که بخشی از آن با توجه به شخصیت برون گرای و حماسی دادشاه ، طبیعی جلوه می کند. اما عقاب ها به لحاظ کیفی در مرتبه ای بالاتر از دادشاه قرار گرفته و کارگردانی استادانه خاچیکیان را با خود داشت که در اکران عمومی نیز به شدت مورد توجه همگان قرار گرفت. وی در فیلم یاد شده که لقب پرمخاطب ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را یدک می کشد، نقش خلبانی را ایفا کرد که پس از سقوط هواپیمایش در خاک عراق، بدنبال راهی برای رسیدن به مرز ایران است که سرانجام با همکاری تکاوری ایرانی به نتیجه می رسد. فیلم اکشنی خوش ساخت با تدوینی حرفه ای، که اصولا جای کار چندانی برای بازیگرانش باقی نگذاشته و فقط برای پیشبرد داستان از آنان بهره گرفته و نه چیزی بیشتر. راد پس از اکران موفق عقاب ها در فهرست ممنوع الکارها قرار گرفت و پس از کش و قوس های بسیار که به از دست رفتن نقش ناخدا در فیلم ناخدا خورشید تقوایی انجامید، تصمیم به مهاجرتی طولانی گرفت که 15 سالی به طول انجامید. راد در سال های پایانی دهه هفتاد به ایران بازگشت و برای نخستین بار در فیلم دوئل ساخته احمدرضا درویش جلوی دوربین رفت. نقش اسکندر نقشی مناسب برای راد در بازگشت دوباره وی به سینمای ایران بود. نقشی منفی که در تقابل با قطب مثبت داستان(زینال) جان گرفته و قصه را به جلو حرکت می داد. اما این نقش جذاب در ادامه و در بخش های مربوط به زمان حال از نفس افتاده و به شخصیتی الکن تبدیل شده است. راد در دوئل برای نخستین بار صدای سرصحنه را تجربه کرده و همین امر نیز لطمات جبران ناپذیری به نقش وارد کرده است. راد پس از دوئل به گروه سازنده مجموعه تلویزیونی در چشم باد پیوست و در نقش رضا شاه به ایفای نقش پرداخت. نقشی که چندین بار توسط بازیگران مختلف ایفا شد و کار را برای راد در اجرای آن سخت کرد. بازی کاملا بیرونی وی در این نقش، تنها وجوه بیرونی رضا شاه را در ماه های پایانی حکومت وی به تصویر کشید و راد در این رابطه موفق نشان داد. پروانگی ساخته قاسم جعفری و گیرنده به کارگردانی مهرداد غفارزاده آخرین فیلم های سینمایی راد در سال های اخیر است که اولی نمایشی بسیار محدود در چند سینما را در سال گذشته تجربه کرد و دومی نیز در نوبت اکران به سرمی برد. گیرنده نخستین تجربه راد در زمینه کمدی است که با توجه به فیلم های کارنامه سینمایی وی، کنجکاوی برانگیز جلوه می کند. سعید راد این روزها در آستانه 66 سالگی در حال ایفای نقش در فیلم چ ساخته ابراهیم حاتمی کیاست که در آن در نقش سرلشگر فلاحی ظاهر شده است؛ شخصیتی واقعی که در کنار شهید چمران نقشی پررنگ در سرکوب ضد انقلاب ها داشته و حال باید تا جشنواره فیلم فجر منتظر ماند و به تماشای نتیجه کار راد روی پرده نقره ای نشست.