مهم‌ترین دغدغه‌ی فعلی‌ بهرام بیضایی

شروع موضوع توسط Nazanin ‏23/10/15 در انجمن تاتر و سینما

  1. Nazanin

    Nazanin Moderator عضو کادر مدیریت

    ارسال ها:
    16,244
    تشکر شده:
    60
    امتیاز دستاورد:
    38
    4f6b86447f8e9b0ebe39985e69e7527b.jpg
    تنبلی ماست كه چیزی خلق نمی‌كنیم. زبان‌های بیگانه به ما فشار نیاورده‌اند و ما امروز زبان را هم مانند برخی دیگر از كالاها به كشورمان وارد می‌كنیم






    بهرام بیضایی كارگردان سینما و تئاتر ایران كه 9 خردادماه در نشست رونمایی كتاب فیلم‌نامه‌ی «وقتی همه خوابیم» در انتشارات «روشنگران و مطالعات زنان» سخن می‌گفت،در پاسخ به پرسشی درباره هجوم زبان‌های بیگانه به زبان فارسی با بیان این مطلب گفت:تنبلی ماست كه چیزی خلق نمی‌كنیم. زبان‌های بیگانه به ما فشار نیاورده‌اند و ما امروز زبان را هم مانند برخی دیگر از كالاها به كشورمان وارد می‌كنیم.

    او ادامه داد: یكی از رویدادهای شگفت‌انگیز مدیران ما ست كه در رسانه‌های گوناگون با واژگان فرنگی درباره مثنوی صحبت می‌كنند و درباره اهمیت زبان فارسی داد سخن می‌رانند.

    به گزارش ایسنا بیضایی با اظهار تأسف از قطع خلاقیت در ایران افزود: باید دید عدم خلاقیت از تنبلی ماست یا افسردگی درونی‌مان اما درهرحال باید ریشه قطع خلاقیت را پیدا كنیم.

    كارگردان «مرگ یزگرد» از ضعف مدیریت در ایران اظهار تاسف كرد و یادآور شد: بسیاری از مدیران به این می‌اندیشند كه چگونه می‌توان در دوره‌ی مدیریت‌شان هیچ كاری انجام ندهند. آن‌ها بیشترین پول و عنوان را به دست می‌آورند، درحالی‌كه هیچ كاری نمی‌كنند و از زمانی كه این شیوه در كشور ما رایج شده ما دیگر هیچ‌چیزی نمی‌سازیم.

    این پژوهشگر ادامه داد: گاهی متهم می‌شوم كه به جریان استفاده از زبان‌های بیگانه در زبان فارسی حمله می‌كنم، درحالی‌كه من به چیزی حمله نمی‌كنم بلكه گاه متأسف می‌شوم كه ما واژه‌های فرنگی را به كار می‌بریم درحالی‌كه معادل‌های فارسی بسیار بهتری برای آن‌ها داریم. ما حتی اجازه دادیم زبان‌های باستانی ما را دیگران پیدا كنند، در این وضعیت ما بدجوری به جان خودمان افتاده‌ایم.

    در بخش دیگری از این نشست، بهرام بیضایی درباره راهكار خروج سینمای ایران از بحران نیز توضیح داد:راه‌حل این موضوع پیچیده نیست اما ما عاشق بحران هستیم و درحالی‌كه راه‌حل مشكل بحران را می‌دانیم به آن عمل نمی‌كنیم.

    كارگردان «وقتی همه خوابیم» ادامه داد:راه‌حل این مشكل تغییر افكار و منطبق‌ كردن تفكرات با واقعیت‌های جامعه‌ی ماست. تا زمانی‌كه در تفكر مدیریت سینمای ما تغییری حاصل نمی‌شود، چگونه می‌توانیم شاهد تغییری در سینما باشیم. فراموش نكنیم تهیه‌كنندگان سینما هم، زاده‌ی همین شرایط هستند. سیستم از بالا به پایین است، عده‌ای می‌توانند تهیه‌كننده شوند و تعداد دیگری نمی‌توانند.

    بیضایی تصریح كرد:ما نسل فیلمساز بعد از انقلاب را هم تربیت كردیم، اما آن‌قدر فضا را تنگ كردیم كه آن‌ها هم نتوانستند دوام بیاورند. چون ما حاضریم همه‌چیز را تغییر بدهیم به جز خودمان.

    این نمایشنامه‌نویس و كارگردان تئاتر در پاسخ به پرسش درباره اجرای نمایش «سهراب كشی» هم‌زمان با سال فردوسی نیز گفت:در لحظه‌ای هستم كه از این متن بیزارم. زمانی وجود دارد كه چیزی در آدم می‌رسد و آن‌چیز در لحظه دیگری خشك می‌شود و من امروز این احساس را نسبت به این متن دارم.

    او یادآور شد: زمانی حس می‌كردم می‌توانم اجرای فوق‌العاده‌ای از این نمایش به صحنه ببرم. اما امروز هیچ اطمینانی ندارم. در شرایطی كه آدم‌ها و قوانین مدام درحال تغییر هستند نمی‌توانم جلو بروم. در این وضعیت مانند درختی هستم كه قهر كرده است. اگر چیزی كه زمان آن فرا رسیده اتفاق نیافتد در درون من جوشش‌های برعكسی رخ می‌دهد و در این وضعیت هیچ نمی‌دانم سرنوشت اجرای «سهراب كشی» چه می‌شود. روزی می‌گویند آن را اجرا كن اما من تا بخواهم این پیشنهاد را باور كنم دیگر كسی برای اجرای این اثر پیگیری نمی‌كند.

    بهرام بیضایی در این نشست مهم‌ترین دغدغه فعلی خود را انتشار كتاب «هزار افسان كجاست» دانست و اضافه كرد: پنج سال پیش این كتاب را برای چاپ ارایه كردم، اما چون مجوز نگرفت آن را نگه داشتم. بعد از آن به این نتیجه رسیدم كه كتاب برای خوانندگان متخصص مناسب است و برای دیگران چندان قابل درك نیست. بنابراین آن را گسترش دادم و تغییراتی بر آن اعمال كردم. به گونه‌ای كه از 140 صفحه به 400 صفحه رسید و باید بعد از غلط‌گیری نهایی دوباره آن را برای صدور مجوز ارایه بدهم.

    او تأكید كرد: اگر این كتاب در بیاید بار بزرگی از دوش من برداشته می‌شود. از سوی دیگر بسیار علاقه‌مندم كتاب سومی درباره اساطیر ایران بنویسم كه تصور نمی‌كنم فرصت نوشتن آن را پیدا كنم.

    بیضایی در پاسخ به پرسش دیگری درباره عدم انتشار دیگر مجلدات «دیوان نمایش» نیز گفت: جلد اول این مجموعه كه آثار مرا تا سال 49 دربر می‌گیرد، چاپ شد. اما پس از آن مشكل دیگری پیش آمد. زیرا برخی از نمایشنامه‌های من به صورت تك‌تك چاپ شده بودند و برخی دیگر اجرا شده بودند. در این میان یكی از نمایشنامه‌ها «طرب‌نامه» مجوز نگرفت. این متن نوعی تخت‌حوضی بود كه روشنفكرانه هم نبود. مجموعه‌ی این شرایط باعث شد اصراری به چاپ بخش دیگر كتاب نكنم.

    نویسنده و كارگردان نمایش «شب هزارویكم» درباره چاپ مجدد این نمایشنامه و انتشار سی‌دی نمایش نیز پاسخ داد: تدوین فیلم را به پایان بردیم، اما باید مطمئن باشیم تهیه‌كننده‌ای داریم. اگر بخواهیم سی‌دی یا دی‌وی‌دی اثری را تهیه كنیم باید سرمایه‌گذار و بازاریاب داشته باشیم. اما من نه سرمایه‌گذارم و نه بازاریاب. به همین دلیل بسیاری از كارهایم منتشر نشده درحالی‌كه اگر اسپانسری پیدا شود كه خودش پیگیر ماجرا باشد همه‌چیز برای انتشار این آثار آماده است.

    بهرام بیضایی در ادامه از نگارش دو نمایشنامه دیگر هم خبر داد و افزود: سال گذشته دو نمایشنامه نوشتم كه روی یكی از آن‌ها گیر كردم، زیرا نیازمند زبان ویژه‌ای بود كه باید بر آن احاطه پیدا می‌كردم و پیداكردن این زبان غریبه وقت بسیاری از من می‌گرفت. درحالی‌كه در دنیا چنین نیست. «چاپلین» از زبان‌های ساختگی در آثارش استفاده كرد و كسی گریبانش را نگرفت. من هم به دنبال نوعی ابداع بودم كه در عین انتقال مفهوم، كلمات مزاحم نشوند. اما زمانی‌كه شروع به كار كردم، دیدم در كشور ما همه‌چیز بی‌خود و بی‌جهت حساس است و به همین دلیل ناچار شدم وقت زیادی را صرف پیداكردن این زبان بكنم.

    او ادامه داد: در وهله نخست این نمایشنامه‌، فیلمنامه‌ای بود كه سال‌ها پیش می‌خواستم آن را با چهار پرسوناژ در ویرانه‌ای بسازم، اما چون تهیه‌كننده‌ای نبود این فیلم ساخته نشد و من بهتر دیدم آن را به نمایشنامه تبدیل كنم كه كار دشواری بود، زیرا باید از میان سه ورسیون فیلمنامه آن یك نسخه نمایشنامه درمی‌آوردم.

    بیضایی در پاسخ به پرسش دیگری درباره تكمیل و انتشار دوباره كتاب «نمایش در ایران» گفت: من یك نفرم و دستیار و گروهی ندارم. از سوی دیگر باید زندگی‌ام را هم بگذرانم، درحالی‌كه پژوهش كاری كامل و تمام است كه معمولا به صورت گروهی انجام می‌شود. اما از آنجا كه من تنها هستم هنوز نتوانسته‌ام نسخه كامل‌تر این كتاب را آماده چاپ كنم.

    نویسنده و كارگردان فیلم‌هایی همچون «شاید وقتی دیگر» و «كلاغ» درباره انتشار فیلم‌های قدیمی‌اش با كیفیتی مناسب پاسخ داد: نباید از من چنین توقعی داشته باشید. در دنیا بنیادهایی برای چنین كارهایی وجود دارد كه فیلم‌ها را نوسازی می‌كنند و مانند روز اول و حتی با كیفیتی بهتر منتشر می‌كنند. اما من نمی‌توانم چنین كنم. اگر كسی سرمایه‌گذاری كند، حتما همراهی می‌كنم و آن‌چه را دارم در اختیارش می‌گذارم.

    در بخش دیگری از این نشست شهلا لاهیجی مدیر انتشارات روشنگران درباره ترجمه آثار بیضایی به انگلیسی و انتشار این آثار توضیح داد و گفت: پیش از این دو نمایشنامه‌ی «فتح‌نامه كلات» و «مرگ یزدگرد» به انگلیسی ترجمه و چاپ شده، اما در تجدیدچاپ آثار بیضایی، آن‌ها را چاپ نكردیم. زیرا در وهله نخست با توجه به وضعیت نامناسب بازار نشر باید مطمئن شویم، چنین درخواستی از سوی خوانندگان وجود دارد كه اگر چنین درخواستی باشد ما آمادگی چاپ این آثار را داریم.

    لاهیجی همچنین اظهار تأسف كرد: به دلیل دعوایی كه میان ما و چاپ «سحاب»وجود دارد، هنوز نتوانسته‌ایم تعدادی از كارهایمان را كه در این چاپخانه هستند منتشر كنیم و این پرسش مطرح است كه چگونه سیستم قضایی و اداری ما با سرنوشت مادی و معنوی این آثار این‌چنین رفتار می‌كنند. ؟! كتاب‌های بسیاری در این چاپخانه باقی مانده‌اند، درحالی‌كه یك قفل بزرگ بر در این چاپخانه وجود دارد.