كمتر ایرانی است كه تصویر شعبون استخوانی را یادش نباشد، با آن پیراهن بلند چیندار مشكیش و سیبلهای از بنا گوش دررفته و مشتی بزن بهادر كه دوروبرش را گرفته بودند. او كه بالاخره گردنش را زدند و خیلی از ما از مرگش ناراحت شدیم همان كشاورز دوست داشتنی خودمان بود و بعدتر پدرسالار خودرای و سختگیر را كه بلای جان بچههایش بود هر شنبه شب روی صفحه تلویزیون ظاهر میشد، ما با او و گریمها و شخصیتهای گوناگونش بزرگ شدیم، مدت ها با او بودیم و ساعتهای مشخصی از روز كه جلوی تلویزیون مینشستیم و او را میدیدیم كه در نقش تازهای جولان میدهد. اما حالا مدتهاست كه دیگر او را نمیبینیم، اینطور فكر میكنیم كه لابد بهخاطر سن و گرفتاریهای خاصش دیگر نمیتواند سر صحنه حاضر باشد اما سن برای بازیگر دلیل مناسبی نیست، حتما دلایل قویتری میطلبد، اینكه شاید او دیگر دل و دماغ كار كردن نداشته باشد یا كاراكترها را در خور بازی كردن نداند. میگویند حرفهایها بعد از آنكه از مرحلهای در شغلشان بگذرند انگار كه تا ته دریا را رفته باشند دیگر میلی برای دوباره فرو رفتن ندارند. خود كشاورز در یكی از گفتوگوها درباره نبودش در سینما گفته بود: « در سینما كمتر كار میكنم. بیشتر كارهایم را گذاشتهام روی برنامههای تلویزیونی چون بههرحال هركس سلیقهای دارد، تعصبی نسبت به كار خود دارد و این است كه سناریوها كمی ضعیف است. باید سناریوها قوی شود.»با اینحال او سال گذشته پس از 30 سال دوری از تئاتر قرار بود در نمایشنامهای با عنوان «مسافری درتاریكی» نوشته مارشا نورمن و به كارگردانی روحالله جعفری بازی كند و بهخاطرش در مطبوعات گفتوگوهایی هم شد اما بهدلایلی مانند سالن و... كارگردان با مركز هنرهای نمایشی به توافق اجرا نرسید و دیدن دوباره كشاورز روی صحنه همراه شد با سكوت با این حال او در گفتوگوهایش خبر داده بود كه قرار است نمایشی را نیز خودش كارگردانی كند اما ازنام نمایش و اطلاعات دیگر خود داری كرده بود. الان یكسال از آن مصاحبهها میگذرد و هنوز پیشنهاد كارگردانی كشاورز برای مركز هنرهای نمایشی مشخص نشده است. محمدعلی كشاورز، هنرمند اصفهانی متولد 1309، فارغالتحصیل هنرستان هنرپیشگی تهران و دانشكده هنرهای دراماتیك است. فعالیت هنریاش را از سال ???? با حضور در نمایش «ویولن ساز كرهمونا» آغاز كرد و تا به حال در دهها نمایش، فیلم و سریال بازی كرده است. در فیلمهایی كه جزو یادگارهای شیرین تاریخ سینمای كشورمان بلكه حتی بخشی از تاریخ سینمای ایران شدهاند. فیلم «خشت و آینه» ابراهیم گلستان، «شب قوزی» فرخ غفاری، «رگبار» بهرام بیضایی و «مادر» علی حاتمی بازی كه برای آن نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد هم شد. حاصل همه این سالها را كشاورز در كتاب خاطرات « اكسیرنقش » نوشت. هفته گذشته در جشن تئاتر اردیبهشتماه استان اصفهان یكی از برنامههای ویژه تقدیر و تجلیل از این هنرمند همشهری بود. جشن در تالار فرشچیان با حضور ایمانی خوش خو معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد، علیرضا حسینی مدیركل ارشاد اصفهان و جمعی از مسئولان و هنرمندان اصفهانی برگزار شد. در ادامه فیلمی از كارنامه هنری كشاورز نشان داده شد و سپس از محمدعلی كشاورز تقدیر بهعمل آمد. كشاورز روی صحن رفت و گفت: « من در محله سیچان اصفهان متولد شدم و مقطع ابتدایی را در مدرسه « گل مریم و چند مدرسه دیگر» گذراندم و در مدرسه ادب هم دیپلم گرفتم. » بازیگر نقش شبون استخوانی گفت: « من برای نخستینبار در مدرسه شاه عباس یعنی در همان دوره ابتدایی با هنر تئاتر آشنا شدم و همینجا از معاون ارشاد فرهنگ درخواست میكنم كه این مدرسه را بهدلیل دارا بودن نخستین صحن به سبك ایتالیایی در كشور حفظ كند.» محمدعلی كشاورز درباره مقاطع فعالیتش گفت: در قبل از انقلاب بهدلیل معتقد نبودن به سینمای آن زمان در این عرصه حضور نیافتم و با اعتقادی كه به تئاتر داشتم به هنر تئاتر اكتفا كردم و در این زمینه با كمك اساتید خود بسیار موفق شدم. او خواست تا وزیر ارشاد دست جوانان فعال تئاتر را بگیرد و به آنان برای پیمودن این راه دشوار كمك كند. كشاورز در آخرین صحبتهای خود گفت: هنر تئاتر ایران روز بهروز در حال پیشرفت است و در اصفهان چه به لحاظ دانش و چه فرهنگ، دارای پیشینه عظیم تئاتر هستیم كه حفظش نیازمند یاری مسئولان است. در ادامه برنامه از 13 هنرمند تئاتر اصفهان تقدیر شد كه جایزههایشان را كشاورز اعطا كرد. از حسین زرینفر بهعنوان پیشكسوت نسل اول تئاتر اصفهان، پری كربلایی بهعنوان پیشكسوت تئاتر زنان، رضا كشانی بهعنوان نخستین تحصیلكرده تئاتر اصفهان و محمد علی میان دار، ملك شاه عبداللهی، جمشید خانیان، فریدون سورانی، رسول هنرمند، مجید كیمیاییپور، الهام رضایی، احمد رضایی و احسان رحیمی بهعنوان فعالان تئاتر دفاع مقدس و اسماعیل صرامی بهعنوان فعال تئاتر خیابانی تقدیر بهعمل آمد.