مردي از يک قرن ديگر

شروع موضوع توسط Nazanin ‏24/10/15 در انجمن تاتر و سینما

  1. Nazanin

    Nazanin Moderator عضو کادر مدیریت

    ارسال ها:
    16,244
    تشکر شده:
    60
    امتیاز دستاورد:
    38
    956d85ac1796e421cc8c63b5c8c93a44.jpg
    چارلتن هستن که شنبه‌شب در 84 سالگي درگذشت از ديد بسياري از علاقمندان سينما چهره‌اي فراتر از ابعاد زندگي داشت؛ مردي با آرواره‌هاي تراشيده، شانه‌هاي پهن و صدايي پرطنين و البته نقش‌آفريني‌هايي که براي هميشه در تاريخ سينما به يادگار مي‌ماند.

    به گزارش خبرنگار مهر، اسوشيتدپرس اعلام کرد هستن سال 2002 فاش کرد نشانه‌هايي از بيماري آلزايمر در او ديده مي‌شود و افزود "بايد شجاعت خود را حفظ کنم و در عين حال به يک اندازه تسليم شوم." او با قامت تنومند، چهره خوش‌ترکيب و صداي پرطنين خود گزينه‌اي مناسب براي حضور در نقش شخصيت‌هاي مذهبي و تاريخي در هاليوود سال‌هاي 1950 و 1960 بود. هستن اغلب مي‌گفت: "چهره من به يک قرن ديگر تعلق دارد."

    بازيگر فقيد در دنياي خارج از تصوير نيز نقش يک رهبر را داشت. او مدتي رئيس انجمن بازيگران و موسسه فيلم آمريکا بود و در سال‌هاي 1950 با جنبش حقوق بشر همراه شد، اما هر چه سن‌اش بالاتر رفت بيشتر ديدگاههاي محافظه‌کارانه پيدا کرد و به حمايت از نامزدهاي محافظه‌کار پرداخت.

    او در 1998 رئيس انجمن ملي تفنگ شد و در آگهي‌هاي تبليغاتي تفنگ به دست ژست گرفت و به بيل کلينتن رئيس جمهور وقت آمريکا نيز طعنه زد. هستن که مايکل مور فيلمساز جنجالي آمريکا در مستند "بولينگ براي کلمباين" آشکارا رياست او را بر انجمن ملي تفنگ زير سئوال برد، آوريل 2003 از رياست اين انجمن کناره‌گيري کرد و به اعضا گفت تمام لحظه‌هاي پنج سال رياست خود را دوست داشت.

    هستن اواخر همان سال مدال آزادي رياست جمهوري را دريافت کرد که بالاترين نشان شهروندي ايالات متحده است. دشمني ديرين او با اد آسنر ديگر بازيگر آمريکايي که آشکارا يک دموکرات بود و دو دوره رياست انجمن بازيگران آمريکا را به عهده داشت، بر کسي پوشيده نبود. فعاليت‌هاي هستن در سال‌هاي پاياني عمر عملا دستاوردهاي او را به عنوان يک بازيگر که خيلي هم قابل ملاحظه بود، تحت‌الشعاع قرار داد.

    ستاره هاليوود حضور پرقدرت خود را در اختيار تعدادي از تحسين‌شده‌ترين و موفقترين فيلم‌هاي نيمه مياني قرن بيستم قرار داد. "بن هور" به کارگرداني ويليام وايلر سال 1960 برنده 11 جايزه اسکار شد که از اين نظر تنها دو فيلم جديدتر "تايتانيک" 1997 و "ارباب حلقه‌ها: بازگشت پادشاه" با اين فيلم پهلو مي‌زنند. "ده فرمان"، "ال سيد"، "55 روز در پکن"، "سياره ميمون‌ها" و "زمين لرزه" ديگر فيلم هاي موفق او بودند.

    7958faf3760a852179cf1745807caecb.jpg
    هستن هميشه دوست داشت در مورد تعدادي از شخصيت‌هاي تاريخي که به نقش آنها ظاهر شده بود حرف بزند؛ افرادي چون اندرو جکسن ("بانوي رئيس جمهور" و "دزد دريايي")، حضرت موسي (ده فرمان)، نقش اصلي فيلم "ال سيد"، يحيي تعميددهنده (بزرگترين داستان عالم)، ميکل‌آنژ (رنج و سرمستي)، ژنرال گوردون (خارطوم)، "مارک آنتوني ("جوليوس سزار" و "آنتوني و کلئوپاترا")، کاردينال ريشليو (سه تفنگدار) و هنري هشتم (شاهزاده و گدا).

    هستن چهارم اکتبر 1923 با نام چالرز کارتر در حومه شيکاگو به دنيا آمد و در بيشه‌زارهاي ميشيگان بي‌آنکه همبازي داشته باشد بزرگ شد. چارلز جوان کتاب‌هاي ماجرايي مي‌خواند و همان حال که با تفنگ اسباب‌بازي خود اين طرف و آن طرف پرسه مي‌زد، بازي‌هاي خاص خود را ابداع مي‌کرد. پدر و مادر چارلز از هم جدا شدند و مادرش با چستر هستن سرپرست کارخانه‌اي در ايلينويز ازدواج کرد.

    چارلز که بسيار خجالتي بود در شهر بزرگ احساس راحتي نمي‌کرد و نمي‌توانست خود را با دبيرستان جديد وفق بدهد. او به ناچار به واحد تئاتر مدرسه پناه برد. هستن بعدها نام فاميل ناپدري را براي خود برگزيد و در 1941 بورسيه بازيگري دانشگاه نورث‌وسترن را به دست آورد.

    هستن به عنوان بازيگر اولين بار در دو فيلم مستقل ساخته ديويد برادلي همکلاسي خود در دانشکده ظاهر شد. او در 1942 نقش اصلي فيلم Peer Gynt را بازي کرد و در نسخه 1949 برادلي از "جوليوس سزار" به نقش مارک آنتوني ظاهر شد. او براي اين فيلم هفته اي 50 دلار مي‌گرفت.

    هال بي. واليس تهيه‌کننده فيلم معروف "کازابلانکا" در 1950 هستن را در فيلم تلويزيوني "بلندي‌هاي بادگير" ديد و به او پيشنهاد کرد با او قرارداد ببند. همسرش ليديا کلارک که او نيز يک بازيگر بود به هستن يادآوري کرد که آنها تصميم گرفته بودند کار خود را در تئاتر و تلويزيون دنبال کنند، اما او پاسخ داد: "خب، شايد فقط در حد يک فيلم تا ببينيم کار در سينما چطور است."

    فيلم نوآر "شهر تاريک" توليد سال 1950 اولين فيلم هاليوودي هستن بود. سسيل بي. دميل سپس او را براي بازي در نقش رئيس يک سيرک بزرگ در فيلم "بزرگترين نمايش زمين" برگزيد که در 1952 به عنوان بهترين فيلم از نگاه آکادمي فيلم آمريکا انتخاب شد.

    هستن در ادامه تا نيمه‌هاي دهه 1950در فيلم‌هايي چون "وحشي"، "روبي جنتري"، "بانوي رئيس جمهور"، Pony Express (به نقش بوفالو بيل)، "پيکان"، "بد براي ديگري"، "جنگل برهنه"، "راز اينکاها"، "افق‌هاي دور"، جنگ شخصي سرگرد بنسن" و "لوسي گالانت" نقش‌آفريني کرد.

    بيشتر اين فيلم‌ها آثاري کم‌هزينه و فراموش‌شدني بودند و به نظر مي‌رسيد هستن ستاره معمولي فيلم‌هاي اکشن باقي بماند. اينجا بود که دميل رئيس قديمي‌اش به داد او رسيد. فيلمساز نامدار خيلي وقت بود به فکر ساخت نسخه‌ جديد و کاملا متفاوت فيلم "ده فرمان" بود که قبلا در 1923 و در عصر سينماي صامت به تصوير کشيده بود.

    دميل مي‌خواست در "ده فرمان" جديد داستان‌هاي کتاب مقدس را با روايت مدرن تلفيق کند. او کاملا تحت تاثير شباهت چهره هستن با تنديس ميکل‌آنژ از حضرت موسي (ع) قرار گرفته و بخصوص شباهت بيني شکسته هستن با آن مجسمه برايش جالب بود، اما پيش از انتخاب اين بازيگر براي نقش موسي مدت‌ها از او تست گرفت. فريزر کلارک هستن فرزند تازه به دنيا آمده هستن نيز نقش موسي نوزاد را در فيلم داشت.

    هستن سپس در تريلر نامتعارف "نشاني از شر" (1958، اورسن ولز) در نقش بازرس ويژه مواد مخدر مکزيک کنار فيلمساز بزرگ جنت لي و مارلنه ديتريش نقش‌آفريني کرد و در "سرزمين بزرگ" (1958، ويليام وايلر) با گريگوري پک و جين سيمونز همبازي شد. او سال بعد در "غرق شدن مري دير" مايکل آندرسن کنار گاري کوپر قرار گرفت و بعد نوبت نقش‌آفريني بزرگ او شد: "بن هور".

    هستن اولين بازيگري نبود که براي بازسازي فيلم 1925 "بن هور" بر مبناي داستاني در کتاب مقدس در نظر سازندگان بود. پيش از او مارلون براندو، برت لنکستر و راک هادسن بازي در نقش جودا بن هور را رد کرده بودند. هستن نقش دوست دوران کودکي مسالا (استفن بويد) از همراهان فرمانده رومي اورشليم را پذيرفت و براي حضور در صحنه معروف مسابقه ارابه‌راني دو ماه تمرين کرد.

    موفقيت فراوان فيلم "بن هور" و اسکاري که هستن براي اين فيلم گرفت، او را به يکي از گرانترين ستاره‌هاي هاليوود تبديل کرد. او سپس در کنار فيلم‌هاي حماسي بزرگ چون "ال سيد" و "55 روز در پکن" در فيلم‌هايي کوچکتر چون "سر الماس" 1962، "ويل پني" 1968 و "فرودگاه 1975" 1974نقش آفريني کرد.

    هستن در سال‌هاي آخر در فيلم‌هايي مانند "دنياي وين 2" 1993 و "تومبستون" 1993 نقش‌هايي کوتاه به عهده گرفت. او اغلب به دنياي نمايش بازمي‌گشت و در نمايش‌هايي مانند "سفر روز طولاني به شب" و "مردي براي تمام فصول" ظاهر شد.

    ستاره عصر طلايي هاليوود چند کتاب نيز نوشت: "زندگي بازيگر: خاطرات 1976ـ 1956" که در 1978 منتشر شد، "خاطرات پکن: 1990" در کارگرداني يک نمايش در چين، "در ميدان: يک خودزندگينامه" 1995 و "هاليوود چارلتن هستن: 50 سال فيلمسازي در آمريکا" 1998.