درباره سینمای دینی و باید و نبایدهای آن به کرات سخن گفته شده ولی این مفهوم همچنان محل بحث است. گزارش حاضر مروری است بر دیدگاه های سینماگران در این زمینه: «ورود به عرصه سینمای دینی برای هر فیلمسازی ممكن نیست،چراكه فعالیت در این حوزه محتاج استعداد،آگاهی و پاكی است.» این گفته پرویز شیخطادی موجزترین تعریف برای سرفصل گزارش ما یعنی« باید و نبایدهای سینمای دینی» است. این کارگردان که سال گذشته «روزهای زندگی» را بر اکران داشت و در کارنامه اش چند فیلم دینی مثل«سینه سرخ» و «پشت پرده مه» به چشم می خورد، می گوید:«كجفهمی از دین بزرگترین مانع بر سر راه تولیدات دینی است.» سینما نیازمند حیات دوباره است شهریار بحرانی چهره شناخته شده ای در زمینه ساخت آثار دینی است. کارگردان ملک سلیمان (ع) در این باره می گوید: دین به معنای رفتار در قبال خداوند و نظام الهی است. رفتاری كه خداوند در قبال رشد تربیت بشر پیاده كرده است. در كلام دیگر، دین مجموعهای از مقولاتی است كه شامل احكام و فقه میشود كه در قبال خدواند بشر آنها را اجرا میكند. با توجه به این توضیح، سینمای دینی عرصهای است كه با زبان جذاب هنر، مخاطب را به سمت رفتارهایی كه بدان اشاره كردیم، سوق میدهد، البته باید به این مهم توجه داشت كه فراتر از رفتار، اخلاقیات است و فراتر از اخلاقیات، روحیالت و معرفت كه تفكر را میسازد.سازنده فیلم مریم مقدس این گونه سخنانش را پی می گیرد: ما نیازمند یك جریان قوی و محكم فكری در جامعه هستیم تا از ركود خارج و به سمت جلو حركت كنیم، آنگاه است كه فرهنگ شكلی صحیح به خود گرفته و در نهایت هنری دینی رشد خواهد كرد. این رویكرد مثبت را ما در اوایل انقلاب در سینما شاهد بودیم. اتفاقی كه سبب شد یك تفكر سالم و صحیح كه اصولش مبتنی بر باورهای اسلامی است بر آثار حاكم شود. در زمان حال نیز سینمای ما نیازمند حیات دوباره است تا مجددا طعم فرهنگ و هنر دینی را بكشد. مسولان سعه صدر داشته باشند محمدرضا ورزی از زاویه ای دیگر مفهوم سینمای دینی را مورد کنکاش قرار می دهد. او می گوید: شرایطی كه امروزه بر سینما حاكم شده این نیاز را طلب میكند كه برای خلق یك اثر در ابتدا فیلمنامه آن از یك ساختار مشورتی بهرهمند شود، چون در سایه تعامل با دیگران میتوان به زوایای جدیدی از یك مفهوم دست یافت. همین روش را میتوان برای سینمای دینی و قرآنی تجسم كرد كه به واسطه آن نوآوری بر آثار حاكم میشود. كارگردان«ابراهیم خلیلالله» پیشنهادی هم در این زمینه ارئه می دهد: مسوولان سینمایی میتوانند در ایجاد فضایی برای نواندیشی در سینمای دینی نقش موثر ایفا كنند، بدین معنی كه با سعه صدر بیشتر به اینگونه آثار بنگرند و تا جایی كه ممكن است از خط قرمز بكاهند، زیرا ممكن است برخی از سوژههای نو بتواند حتی راهگشای مسائل مبتلابه جامعه باشد كه در سایه این نواندیشی، خطشكنیهای نوینی میتواند رخ دهد.ورزی مطلب خود را اینگونه تكمیل می کند: البته منظور از كاستن خط قرمزها از بین بردن آنها نیست، زیرا نظارت منطقی در جای خود پسندیده است چراكه در غیر این صورت ممكن است برخی آثار به اسم نوآوری مفاهیم دینی را مورد هجمه قرار دهند یا به اعتقادات مذهبی مردم توهین كنند. نیاز به نوآوری «هر موضوعی در هر گونه سینمایی اگر به صورت تكراری و بدون نوآوری ارائه شود در نهایت راه سقوط را از لحاظ كیفی در پیش خواهد گرفت. این مساله درباره سینمای دینی هم صدق میكند.» جمال شورجه از این منظر به بحث باید و نبایدهای سینمای دینی ورود می کند. این کارگردان با تاکید بر لزوم نگاه های نو در سینمای دینی متذکر می شود: تكرار در سینمای دینی نه تنها باعث افت كیفیت این گونه خواهد شد بلكه در نهایت سبب میشود مخاطب نیز از این گونه دور شود. همانطور كه هماكنون شاهدیم مخاطبان از این ژانر دور شدهاند. شورجه این را هم اضافه می کند که « مهم بودن یك روایت دینی نمیتواند دلیل قانعكنندهای برای جذابیت طرح آن در قالب یك فیلم سینمایی باشد. نكته مهم این است كه چگونه میخواهیم آن مفهوم را به دیگران منتقل كنیم.» بحرانی: ما نیازمند یك جریان قوی و محكم فكری در جامعه هستیم تا از ركود خارج و به سمت جلو حركت كنیم، آنگاه است كه فرهنگ شكلی صحیح به خود گرفته و در نهایت هنری دینی رشد خواهد كرد. این رویكرد مثبت را ما در اوایل انقلاب در سینما شاهد بودیم. شورجه هم مثل ورزی نقش متولیان فرهنگی در احیای سینمای دینی را پررنگ می داند:مسوولان سینمایی میتوانند مهمترین نقش را در احیای دوباره سینمای دینی ایفا كنند، بدین شكل كه از آثاری كه در این گونه تولید میشود حمایتهای همهجانبه كنند تا فیلمسازان از ترس شكست در گیشه از ساخت فیلمهای نو دینی، دور نشوند. حمایت شود دیدگاه جعفر دهقان ،بازیگری که تجربه زیادی در زمینه بازی در آثار دینی دارد هم جالب توجه است. او عقیده دارد: آثاری كه امروزه ما در سینمای خود شاهد آن هستیم نشان چندانی از سینمای دینی ندارند. البته شاید در برخی موارد شاهد خلق آثاری باشیم كه در ظاهر عنوان دینی را یدك میكشد اما اینگونه تولیدات در مفهوم فاقد خلاقیت و پویایی لازم است. بازیگر «اصحاب کهف» می گوید: بزرگترین دلیل این مساله نیز ضعف مالی است كه سینمای دینی را از جایگاه واقعی خود دور كرده،زیرا در سینمای ما حمایت مناسبی از فیلمهای دینی نمیشود و به همین دلیل هیچ تهیهكنندهای تمایل ندارد بهطور مستقل به سمت تولید اینگونه آثار برود. دهقان به نکته ظریفی هم اشاره می کند: این گفته البته بدان معنی نیست كه دولت علاوه بر سرمایهگذاری در روند ساخت نیز دخالت كند، چون با وقوع چنین حالتی به نوعی دیگر سینمای دینی دچار آسیب خواهیم شد، بلكه لازم است در اینگونه آثار زمینه برای آزاداندیشی فراهم آید تا سینمای دینی بتواند به شكلی پویا به كارش ادامه دهد. این نوع سینما با دیگر گونههای سینمایی متفاوت است زیرا با ایمان و اعتقادات مردم عجین شده، بنابراین باید نظارتی غیر سلیقهای بر فیلمها حاكم باشد تا از بدعتهای گمراهكننده جلوگیری شود. بازیگر فیلم «مریم مقدس» در پایان توصیه می کند که مراكز دینی و حوزههای علمیه با حمایت از فیلمهای متفكرانه دینی، فیلمسازان را به ساخت اینگونه آثار تشویق كنند. سینمای دینی یک ژانر نیست محمدرضاشرفالدین تهیهکننده با سابقه سینمای ایران هم این گونه می گوید: ما سینمایی را که با هر تکنیک و ساختاری ارائه شود و بتواند گامی در جهت تکامل انسان داشته باشد، میتوانیم سینمای دینی محسوب کنیم و وقتی در سینمای دینی وارد جزئیات دیگری میشویم و به شریعت شیعه میپردازیم برای آن نظریه و تفکر چارچوب خاص خود را پیش میگیریم. سینمای دینی یک ژانر نیست، بلکه یک نظر و نگاه است لذا در فضای موجود باید ببینیم سینما چقدر به فضای دینی نزدیک است که دراین مورد باید کارشناسان دینی اظهار نظر کنند که البته این کارشناسان دینی در این زمینه کمکاری کردهاند؛ سینما راه خودش را و عالم دینی مسیر خودش را میرود.