وقار یک هنر پیشه

شروع موضوع توسط Nazanin ‏24/10/15 در انجمن تاتر و سینما

  1. Nazanin

    Nazanin Moderator عضو کادر مدیریت

    ارسال ها:
    16,244
    تشکر شده:
    60
    امتیاز دستاورد:
    38
    چه حیف که خیلی ها بازی مهدی هاشمی را درتئاتر ندیده اند ، یا کم دیده اند. مهدی هاشمی به چند دلیل نباید در سینمای ایران رشد می کرد . اما این طور نشد ، که این از روز خوش حوادث است . بیش از آن که اقبال مهدی هاشمی باشد ، بخت سینمای ایران است که وجوه چند وجهی یک بازیگر را در وقار اخلاقی خاموش اما ملموس درک کرده است.




    fc3cf43fcf3699d178e243bbcda6b03d.jpg


    تعداد فیلم هایی که مهدی هاشمی در آن ها بازی کرده است به نسبت نام بلندی که در عرصه ی هنر ایران به آن رسیده ، اندک است . این سطور به بهانه ی حضور مهدی هاشمی در سینماست و با کمی اغماض تلویزیون . وگرنه که نقش آفرینی هایش در تئاتر ، وجه مفاخره آمیزتری برای بررسی شیوه ی بازی اوست . اما به جهت این که شاید خوانندگان این یادداشت ، همه ی اجراهای صحنه ی اورا ندیده باشند ، ناچار به صرف نظر از آن هستیم ، که نگارنده نیز اقبال حظ بصر از تمام نقش های مهدی هاشمی را نداشته است .

    گذشته از این مهدی هاشمی ، نه فقط تعداد آثارش و فواصل حضورش در سینما با وقفه همراه بوده ، که پرهیز از جنجال و مصاحبه و دعواهای صنفی و گرویدن به خط وخط بازی ها ، باید مانع این می شد ، که تا این اندازه ، مورد ستایش مردم و اهل فن باشد . اما این گونه نشد.

    چه مواردی باید در کار یک بازیگر باشد که تحسین متفق تماشاچی سینما ، به اجماعی چند ساله تبدیل شود . بحث در این مورد به تشریح متدهای بازیگری نیازمند است. علاوه بر این ، در چنین توضیحاتی ، استناد و اشاره به نمونه ها با مشاهده همزمان در تایید خوانندگان کارگر می افتد.اما اگر به بیان بازاری بخواهیم ویژگی نقش بازی هاشمی را ذکر کنیم باید ، به این نکته اشاره کنیم که بازی از زواید مبراست . حرکت اضافه ای در بازی او نمی توان دید. هر چند که بازی هاشمی را در سینما تمام و کمال نمی توان یک بازی بر اساس بازی های برشتی در نظر گرفت ، اما به روح رئالیست در در روان شناسی شخص بازی نزدیک تر است . برجسته شدن صفات و خوی های قهرمان یا ضد قهرمان یکی از روش های تاثیرگذاری بر تماشاچی است. شاید اگر در پشت صحنه ی یک فیلم حاضر باشید ، و به هدایت کارگردان از زاویه ای به غیر از آن چه در همان لحظه به وسیله ی نگاه دوربین در حال ضبط شدن است نگاه کنید ، هر حرکت را بایک اغراق بیش از اندازه احساس کنید. این شیوه ای است که در زاویه ی شما قابل توجیه و تفهیم نیست ، اما کارگردان و بازیگر که مفهوم سرعت تصاویر و نمادشناسی بازی بدن را می دانند ، آن را همان طور که باید ، ارائه می دهند . با این وجود ، رسیدن به سبکی از بازی که هم ایما و اشارات زبان بدن در نمایش را رعایت کند و هم واقع گرایی در مابه ازائ بیرونی داشته باشد ، کار بسیار سختی خواهد بود . علاوه بر این نکته ، تاثیر گذاری های غلیظ رمانتیک که فقط در لحظه اتفاق می افتند برای مهدی هاشمی جذابیت ندارد .


    در قرائت هاشمی از درام به کل مفهوم پیام دراماتیک فکر می شود . جزئیات هر چند مهمند ، اما گل درشت نیستند . زیرشان خط کشیده نمی شود که یعنی مثلا آهای تماشاچی این جا باید هیجان زده بشوی ، این جا باید گریه کنی ، این جا باید بخندی ، این جا باید .... . البته این در قیاسی سوفسطایی ایراد محسوب می شود و لاجرم بازیگر کارش همین است . اما در مورد اکثر بازیگران و هدایت کارگردانانشان طوری وانمود می شود که باید زمان افعال عبارت بالا را به زمان گذشته تغییر دهیم . تماشاچی آن جا باید می خندیدی ، آن جا باید می گریستی ، آن جا باید هیجان زده می شدی . و ....

    بازی مهدی هاشمی ، در هر فیلم ، قسمتی از فیلم است و همین نکته ی مرجح بر مولفه های دیگر است . بخشی از کل بودن . بدون اضافات و بدون اغراق . اغراقی که برای حالی کردن باشد نوعی ، توهین به شعور تماشاچی است و مهدی هاشمی از این حذر می کند . اگر عنوان این چند سطر را به تسمیه ی وقار مهدی هاشمی منسوب کرده ایم ، به وجه نوع معاشرتش در زندگی یا رعایت اصول حرفه ای کار در سینما نیست . که البته این ها هم هست ، اما همه و فقط این نیست . مناعت کنار کشیدن ، از تاثیر در نگاه مخاطب ، نوعی اعتماد به نفس می خواهد . اعتماد به این که سرانجام این ویژگی هم دیده خواهد شد . رئالیست رفتار یک بازیگر ، جدا از نگاهش به پرورش نقش نیست