در يك بررسي بر ٦١ مورد پرونده سالمند آزاري در پزشكي قانوني يكي از استانهاي كشور، كمترين موارد سالمند آزاري، جسمي و بيشترين آنها آزار و بهرهكشيهاي مالي بود. پس به نظر ميرسد كه يافتههاي تحقيقات جسته گريخته نيز همراستاي شواهد و نظرات متخصصان كشور بوده و نشان از آن دارد كه يكي از اصليترين سالمند آزاريها در كشور كه از دير باز هم در ايران وجود داشته و به نظر ميرسد بسياري، اصولا آن را در زمره آزار رساندن به سالمندان نميدانند، بهرهكشي و استثمار مالي از اين قشر است. ، فريد براتي سده- رييس دبيرخانه شوراي ملي سالمندان در روزنامه اعتماد نوشت: يكي از چالشهاي پيشروي سالمندان در دنياي امروز موضوع سالمند آزاري است. به جرات ميتوان گفت كه در تمامي فرهنگهاي بشري، تكريم و احترام به سالمندان و سالخوردگان، به منزله امري واجب شناخته شده است اما امروزه كم نيستند جوامعي كه افرادي در آنها به آزار سالمندان مبادرت ميورزند. بهطور كلي سالمند آزاري را ميتوان انجام هرگونه عمل يا اقدام و رفتار يا بيان هر شكلي از گفتار و كلامي دانست كه با رعايت شأن و منزلت و رفاه و آسايش سالمند يا سالمندان در تعارض باشد. ذكر جملاتي چون «خيلي توجه نكن، پير شده و نميداند چه ميگويد» تا برگرداندن سر و رو از سالمندان تا تصاحب بدون اجازه مال و مايملك سالمند تا خداي ناكرده، مضروب كردن وي يا تعدي جسمي به سالمند و تا عدم ارايه خدمتي به وي آنگاه كه نيازمند آن است، مصاديقي از انواع سالمند آزاري هستند. در منابع علمي از هفت نوع سالمند آزاري ياد كردهاند: سالمند آزاري جسمي يا فيزيكي، عاطفي يا رواني، غفلت در ارايه خدمات به سالمند و رفع نيازهايش، رهاسازي سالمندان، بهرهكشي و استثمار مالي سالمندان و در نهايت، خودغفلتي كه مورد اخير، بيتوجهي به سالمندان است كه خود به سبب شرايطي كه دارند نميتوانند از خويش مراقبتي مطلوب داشته باشند و ديگران هم به آنها توجهي نميكنند. سالمند آزاري در همه جاي جهان وجود دارد اما فراواني انواع آن بسته به شرايط فرهنگي و اجتماعي جوامع با تفاوتهايي همراه است. چهبسا كه حتي در بعضي از جوامع بعضي از رفتارهايي را كه اينك به عنوان سالمند آزاري در نظر گرفته ميشود چنين تلقي نكرده و نكنند. براي نمونه هستند كساني كه بهرهكشي مالي از پدر يا مادري سالمند و تصاحب اموال و مايملك او را با اين توجيه كه «از او مراقبت ميكنم، خرجش را ميدهم، پس اختيار اموالش بايد با من باشد» اساسا سالمند آزاري ندانند. در بسياري از جوامع و از جمله جامعه ما به دليل تازگي توجه به اين پديده، هنوز بسياري از ابعاد آن نامكشوف بوده و پنهان است و از همين رو هم هنوز مثل بسياري ديگر از امور مرتبط با سالمندان درباره چنين پديدههايي آمار و اطلاعات كلان و ملي در اختيار نيست. با اين همه، اندك بررسيهاي مقطعي كه در گوشه و كنار كشور انجام شده مبين انواع تازهتري از سالمندآزاري است كه در كنار موارد قديميتر اخيرا نمود يافته است. چنين به نظر ميرسد كه فراوانترين انواع سالمند آزاريها در كشور، سالمندآزاريهاي رواني يا عاطفي و بهرهكشي مالي و خيانت مالي فرزندان و بستگان به سالمند باشد. سالمندآزاريهاي جسمي يا فيزيكي و رهاسازي هنوز هم چندان شيوعي در كشور ندارند هرچند نمودهايي از آنها در جامعه رخ نموده است. براي نمونه، چند سال قبل مسوول وقت اورژانس اجتماعي كشور از ٣ درصد موارد سالمند آزاري به دبيرخانه شوراي ملي سالمندان گزارش داد. همچنين در يك بررسي بر ٦١ مورد پرونده سالمند آزاري در پزشكي قانوني يكي از استانهاي كشور، كمترين موارد سالمند آزاري، جسمي و بيشترين آنها آزار و بهرهكشيهاي مالي بود. پس به نظر ميرسد كه يافتههاي تحقيقات جسته گريخته نيز همراستاي شواهد و نظرات متخصصان كشور بوده و نشان از آن دارد كه يكي از اصليترين سالمند آزاريها در كشور كه از دير باز هم در ايران وجود داشته و به نظر ميرسد بسياري، اصولا آن را در زمره آزار رساندن به سالمندان نميدانند، بهرهكشي و استثمار مالي از اين قشر است. آزار يا بهرهكشي مالي از سالمندان را ميتوان چنين تعريف كرد: بهرهكشي مالي يا استفاده غيرقانوني يا خائنانه از مايملك، بودجه و مال و اموال و داراييهاي يك سالمند، با استفاده بدون اجازه از اموال و داراييهاي او يا جعل امضاي سالمند جهت دسترسي و تصاحب حسابهاي بانكي و سپردههاي سالمند، انتقال اسناد و مايملك منقول و غيرمنقول او يا تحتفشار قرار دادن او به بهانههايي چون «اگر قرار است در خانه از تو مراقبت كنم يا اگر ميخواهي با ما بماني بايد اموالت را به اسم من يا ما كني». در تمام اين موارد، سالمند را در جريان موضوع قرار ندادهاند يا به نوعي تحت فريب يا فشار قرار ميگيرد و تمايلي به اجابت چنين درخواستي هم ندارد و حتي اگر اين واگذاريها هم صورت بگيرد اختياري و دلخواهانه نيست. سالمند آزاري مالي بعضا توسط فرزندان و بستگان صورت ميگيرد و ناتواني در مراقبت از پدر و مادر سالمند، عمدهترين بهانهها براي چنين رفتارهايي هستند كه البته اين نوع سالمند آزاري غالبا در مورد آن دسته از سالمنداني صورت ميگيرد كه دارايي و مايملك نقدي و غير نقدي دارند و شامل حداقل ٣٠ درصد سالمنداني كه در زمره دهكهاي پايين درآمدي بوده و از جمله فقرا محسوب ميشوند، نميشود.