عنوان :قرمز موضوع روانشناسی : اختلال شخصیت بدبین-پارانویید کارگردان فریدون جیرانیبازیگران محمدرضا فروتن هدیه تهرانی کمند امیرسلیمانی سعید پیردوست مدت زمان 90دقیقه سال تولید ۱۳۷۷ کشور ایران داستان فیلم: فیلم قرمز داستان زنی به نام هستی(هدیه تهرانی ) است که از همسر درگذشته خود دختری به نام طلا دارد، و با جوان پولداری به نام ناصر (محمدرضا فروتن) ازدواج کردهاست. ناصر دچار بیماری سوءظن است و او را کتک میزند. هستی پس از مراجعه به عمویش،به درخواست قاضی دادگاه و به منظور ایجاد آرامش در زندگیش ، تصمیم میگیرد که حرفه خود (پرستاری) راکناربزارد.اما باز هم مشکلات آنها حل نمیشود… دانلود فیلم با لینک مستقیم : دانلود
برای شناخت اختلال شخصیت بدبین-پارانویید(Paranoid personality disorder)پیشنهاد میکنم به تماشای فیلم خوب قرمز(فریدون جیرانی-1377)بنشینید. هستی مشرقی(هدیه تهرانی)که دارای یک دختر خردسال است و همسرش را در اثر بیماری از دست داده با ناصر ملک(محمدرضا فروتن)که جوانی ثروتمند است،ازدواج می کند.اما روحیه بدبین ناصر و شک و تردیدهای بی پایان او به همسرش فاجعه ای را رقم می زند... اختلال شخصیت پارانوییدی از اختلالاتی است که در ارتباطات تنگاتنگی چون ازدواج و شراکت مالی بسیار عذاب آور و فرساینده است.زیرا اساسا طرف مقابل به هیچ شکلی قادر به جلب اعتماد فرد پارانویید نخواهد بودو اگر هم این اعتماد در مقاطعی با رفتار بسیار احتیاط آمیز واطاعت مفرط و گوش به فرمانی و اطلاع رسانی لحظه به لحظه راجع به اعمال و حتی افکار ایجاد شود ،در اولین فرصتی که شریک مالی یا زندگی فرد پارانویید بخواهد قدمی بدون اطلاع یا رضایت او بردارد ،این اعتماد شکننده مجددا فرو خواهد ریخت. بویژه در مورد زنان معمولا این اعتماد حاصل نمی شود:فرد بدبین جنس مخالف را ذاتا خیانتکار می پندارد و از زنان با کلیشه هایی چون"گربه"یاد می کند. لازم به ذکر است فرد پارانویید،در برخوردهای رسمی ممکن است بسیار منطقی و موجه ظاهرشودوحتی با سخنان و رفتارش باعث شود که دیگران شک و تردید او را تاحدودی عاقلانه در نظر گرفته وحق را به او بدهند:مانند صحنه دادگاه اول هستی و ناصر که رییس دادگاه از هستی می خواهد که رعایت شوهرش را کند و از کارهایی که او را ناراحت می کند،اجتناب ورزد. در مراودات قبل از ازدواج نیز رفتارهای پارانویید ممکن است در نظر دختران جوانی که چندان با شناخت آدمیان سروکاری ندارند، به عنوان "غیرتی بودن"تعبیر و باعث غرور و افتخار او شود،غافل از اینکه تماس های متعددتلفنی وگلاویز شدن با مردم در خیابان به گمان چشم چرانی آنان وپرس و جوی مکرر راجع به رفت و آمدها و معاشرت ها،تنها آنونس فیلمی است که بعد از ازدواج بارها و بارها پخش خواهد شد و روح و روان او را نابود خواهد کرد. شخص پارانویید اگر احساس کند که مورد توهین یا تحقیر قرارگرفته و یا حتی"ممکن است"چنین اتفاقی بیفتد،با خشونت مقابله به مثل خواهد کرد.در فیلم قرمز، ناصر وقتی می بیند که هستی در جداشدن از او مصر است،نه تنها علیرغم ادعای عشق و عاشقی ،ابایی از ضرب و شتم او ندارد،بلکه حتی به تهدید فرزند او نیز دست می زند. در این مقال باید به دختران جوانی که نامزد یا خواستگاری با ویژگی های پارانویید دارند و به هرعلتی میخواهند ارتباط خود را با او قطع کنند،گوشزد کرد که این کار را با کمال احتیاط و درنهایت احترام و حفظ حریم شخص پارانویید انجام دهند،زیرا از فرد پارانویید بعید نیست که اگر مطمئن شود دختر محبوبش دیگر متعلق به او نخواهد بود،اقدام به مضروب کردن،اسیدپاشی یاحتی قتل کند،چنانکه بارها در اخبارحوادث روزنامه ها می خوانیم که خواستگاری پس از شنیدن جواب منفی ،اقداماتی که در بالا ذکرشد را انجام داده است. بعلاوه حس مالکیت درافراد پارانوییدبسیارقویست.آنها خود را مالک مال و جسم و جان معشوق یا همسر خود می پندارندو مایل نیستند هرگز او را ازدست بدهند.بنابراین معمولا طلاق ،کلمه ای ناشناخته در فرهنگ لغات فرد پارانوییداست.او ترجیح میدهد همسرش را بکشدتا اینکه او را طلاق دهد و شاهد تعلق او به شخص دیگری باشد.در فیلم قرمز نیز ناصر حاضراست هستی و خودش هردو را بکشدتا مانع از طلاق اوو ازدواجش با مرددیگری شود. یکی از تناقض های این فیلم،تظاهرات و رفتارهای عاشقانه در شخصیت ناصر است که در واقعیت،شخصیت های پارانویید معمولا اینگونه نیستند،زیرا زیرگروه های کلاسترA،معمولا از نظر احساسی سرد و درخود فرورفته اند و احساسات عاشقانه چندانی نشان نمیدهند. درصحنه ای ازفیلم،ناصر رفتارپدرخود را بازسازی می کند که شخصیتی شدیدا بدبین داشته و ناصر را بابت گناهان نکرده ملامت و تنبیه می کند.داشتن والدین پارانویید یکی از دلایلی ست که در صورت وجود زمینه مناسب سرشتی،میتواند اختلال شخصیت پارانویید را شکل دهد،اما دلیل محکمتر تشکیل فردئ پارانویید،از دست دادن اعتمادش به دنیا و ساکنان آن در مرحله ای از رشد روانی اوست.کودکی که مورد غفلت و بی توجهی قرارگیرد،نیازهای اولیه او به امنیت و دوست داشتن نادیده گرفته شود و پاسخ اعتمادش با بی اعتمادی داده شود،در صورت وجود زمینه مناسب،بدون شک پارانویید خواهد شد. در داستان "بچه مردم"جلال آل احمد،مادری که مجددا ازدواج کرده و همسرجدیدش نمی خواهد"بچه یک نره خر دیگر"را سر سفره خود بنشاند،کودک را به بازار می برد و به بهانه خریدن خوراکی او را می گذارد و میگریزد.ضربه ای نابودکننده به اعتماد طفل به اولین و مهمترین فرد مورداعتماد زندگیش ،مادرش:-برای اینکه آسیب نبینی،هرگز دیگر به کسی اعتماد نکن..درسی که تا پایان عمر آویزه گوشش خواهد بود......