1- تعریف روانشناسی؟ روانشناسی بررسی علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی است. 2- تعریف رفتار؟ آن دسته از فعالیتهای جاندار که بوسیله یک جاندار دیگر و یا با دستگاه قابل مشاهده است. فعالیتها و اعمالی که قابل مشاهده و اندازه گیری هستند. 3- فرآیندذهنی چیست؟ آن دسته از فعالیتهای جاندار که بطور مستقیم قابل مشاهده نیست ولی می توان آن را از روی رفتار فرد استنباط کرد. اعمال و فرایندهایی که بصورت مستقیم قابل دیدن ودرک کردن نیست و نمود آن را می توان در رفتار مشاهده کرد. 4- گردشگری چیست؟ مجموعه فعالیتهایی که در جریان مسافرت یک گردشگر اتفاق می افتد( شامل برنامه ریزی سفر، اقامت، برگشت، یادآوری خاطرات، خرید و...) 5- تعریف گردشگری از نظر سازمان جهانی گردشگری W.T.O؟ به فردی که برای تفریح یا حتی کسب کار بیش از 24 ساعت و کمتر از یکسال به سرزمینی غیر از محل اقامت معمول خور برود و اقامت کند می گویند. 6- روانشناسی توریسم یعنی چه؟ روانشناسی توریسم به انسانها کمک می کند که صرف نظر از فعالیتهای اقتصادی – جغرافیایی در بحران گیر کرده اند . اگر توریسم را یک رفتار در نظر بگیریم می توان جهانگردی را انتخابی روانی و رفتاری شخصی که عوامل شناختی، احساسی، فرهنگی و اجتماعی، جغرافیایی و.... روی آن تاثیر می گذارد درنظر گرفت. البته گاهی این عوامل با هم ترکیب می شوند . 7- روانشناسی توریسم چه کمکی به توریسم می کند؟ 1- ابعاد مثبت سفر را افزایش و ابعاد منفی را به حداقل می رساند. 2- کیفیت سفر ارتقاء پیدا میکند. 3- کمک به فرد در غلبه بر مسائل فرهنگی برون مرزی. 4- کشف جوانب خطرناک و تهدید آمیز که در سفر ممکن است با آن روبرو شویم. 8- آداب توریستی را از نظر پروسیا بنویسید؟ روانشناسی محیطی روانشناسی اجتماعی روانشناسی شناختی روانشناسی محیطی: جهانگردی را در عمل و عملکرد فرد در نظر دارد ولی محیط را نیز موثر می داند. روانشناسی اجتماعی: نحوه رفتار و سلوک انسان را بطور عمده در چارچوب داخلی خود شخص می پذیرد. روانشناسی شناختی: سهم عمده ای در تحقیقات توریستی دارد و با پیش کشیدن تئوریهایی در زمینه شناخت اطلاعات و تکمیل آنها و اندیشه هایی مثل چارچوب ذهنی ونقشه های ذهنی صورت می گیرد. 9- مقدمات رفتار چیست ؟ / عوامل ایجاد رفتار چیست؟ انگیزه نیاز انگیزش انگیزه: یک عامل درونی که موجود زنده را به حرکت در می آورد(کمبود مواد غذایی). نیاز : حالت کیفی در انسان که جنبه عمومی دارد و در افراد مختلف صرف نظر از شرایط محیط وجود دارد. نیازهای اولیه نیازهای ثانویه نیازهای اولیه: از بدو پیدایش انسان و حیوان وجود دارد و ادامه حیات بستگی به آن دارد.( بین انسان و حیوان مشترک است). نیازهای ثانویه: برای بهبود زندگی است و معمولأ وقتی نیازهای اولیه جواب می گیرد خودش را نشان میدهد. انگیزش: حالتی که در ارتباط با نیاز و انگیزه به انسان دست میدهد. 10- انسان چند ویژگی فطری دارد؟ سه تا 1- فطرتا موجودی نیازمند است. 2- نیاز انسان در سراسر زندگی ادامه دارد. 3- نیاز انسان مرتبا ظهور می کند. 11- هرم مازلو را توضیح دهید؟ هرم مازلوشامل : 4 طبقه نیازهای پایه که اگر برآورده شوند حس خاصی به انسان نمی دهد ولی اگر برآورده نشود انسان را دچار اضطراب می کند. و طبقه آخر که مازلو معتقد است انسان بعد از طی کردن 4 طبقه اولیه به طبقه پنجم میرسد. خودشکوفایی خلق کردن – دیدن نقاط جدید نیاز به احترام و رضایت از شغل و تفریحات (کمبود احترام= عدم اعتماد بنفس) نیازهای اجتماعی – دوستی و خانواده (واحدهای بزرگ مثل باشگاهها و واحدهای کوچک مثل همکاران و...) ایمنی – امنیت شغلی – بهداشتی نیازهای جسمی و فیزیولوژیکی= خوردن ، نفش کشیدن ،مسکن افراد خود شکوفا واقعیت جهان و خودشان را می پذیرند و انکار نمی کنند.همچنین افرادی هستند که به حل مشکلات علاقه مندند و روحیه دمکرات دارند و از تنهایی و داشتن حریم خصوصی لذت می برند. 12- تقسیم بندی توریسم برچه مبنایی است؟ 1) برمبنای مکان( جایی که تعطیلات در آن گذرانده می شود). 2) شکل و سازماندهی سفر( بر اساس اصل مصاحبت نیز می توان تفسیر کرد کسانی میخواهند تنها باشند یا کسانی که میخواهند با خانواده و دوستان باشند). 3) برمبنای وسیله نقلیه: توریسم دوچرخه، توریسم اتومبیل، توریسم کشتی تفریحی. 4) بر اساس سن. 5) براساس تابعیت( سفر درون مرزی یا برون مرزی). 6) از لحاظ انگیزه سفر(تفریحی، ورزشی، درمانی، زیارتی، فرهنگی و ...). 7) از لحاظ فصلی( بهار، تابستان، پائیز، زمستان). 8) نوع و محل اقامت(از هتل، مهمانسرا، ویلا، خانه یا کمپینگ استفاده می شود). 13- انواع توریسم چیست؟ 1) تندرستی. 2) درمانی( استفاده از آبهای معدنی، مناطق آفتابگیر). 3) پزشکی(کارهایی که در کشور خودشان ممنوع است مثل سقط جنین/ لیست انتظار برای عمل در کشور خودش زیاد است). 4) ورزشی. 5) ماجراجویی( پیاده رفتن از راههای ناهموار و...). 6) کشاورزی( بازدید از مزارع...). 7) مجازی(سفر فیزیکی نیست بلکه از طریق اینترنت و کتاب است). 8) زیست محیطی. 9) آموزشی. 10) آثار باستانی. 11) تفننی. 12) فضایی. 13) فرهنگی( بازدید از میراث فرهنگی و موزه ها و...). 14- تعریف هیجان چیست؟ بیان تمام حالتهای احساسی و روانی مثبت و منفی است. هیجان بر روی رفتار تاثیر دارد اگر شدید باشد رفتار فرد مختل و بی نظم می شود اما اگر شدت نداشته باش رفتار آدمی را تسهیل می کند. برای بقاء لازم است زیرا درمواقع خطر حالت تدافعی را ایجاد می کند. 15-عناصر هیجانی چیست؟ 1) احساس 2) انگیختگی بدن 3) هدفمندی 4)عنصر اجتماعی 1)احساس: هیجان تا حدودی احساسهای ذهنی است که باعث ایجاد خشم، شادی ...میشود. 2) انگیختگی بدن: واکنش بدن نسبت به هیجانات مثل ضربان قلب و مشت گره کردن. 3) هدفمندی: انگیزش هیجان است . عاملی که به خاطر آن هیجانی می شویم. 4) عنصر اجتماعی: هیجان دارای جنبه ارتباطی است وقتی هیجانی می شویم از طریق حالت های بدن تجربه های خود را علنی می کنیم. 16- ابعاد هیجان چیست؟ الف) زیستی:1) قلب، عضلات 2)غدد 3)ساختار مغزی 4)فعالیتهای عصبی 5) حالتهای مجزای سیستمهای زیستی ب) شناختی: آگاهی شناختی ، اجتماعی، و فرهنگی نسبت به مسائل. 17- ابعاد شناختی هیجان؟ 1) ارزیابی: قبل از بروز هیجان در مغز صورت میگیرد. 2) دانش: آگاهی از تجربه های بدست آمده در زمینه هیجان و دسته بندی هیجانهای گوناگون. 3) انتساب ها 4) ابعاد اجتماعی و فرهنگی: شرایط زندگی فرد به آگاهی او نسبت به هیجان کمک می کند. 18- انواع هیجان را نام ببرید؟ 1) ترس 2)خشم 3)نفرت 4)غم 5)شادی 6)علاقه 19- تفاوت انگیزه و هیجان چیست؟ هیجانها با محرک های بیرونی ایجای می شود. با انواع نیاز محرک ایجاد می شود. انگیزه با محرک های درونی ایجاد می شود.یک نیاز مشخص باعث آن می شود. 20- شباهت انگیزه و هیجان چیست؟ هر دو باعث بروز رفتار می شود. 21- هوش هیجانی یعنی چه؟ توانایی مدیریت اضطراب و کنترل تنش ها و ایجاد خوش بینی برای رسیدن به هدف. دکتر فاطمی می گویند: هوش هیجانی مجموعه ای از مهارتهاست که از راه آموزش قابل یادگیری وتقویت است. 22- مولفه های هوش هیجانی چیست؟ 1) خود آگاهی--- اعتماد به نفس، ارزیابی خودمان( آگاهی از هیجانهای خود). 2)خود گردانی--- خویشتن داری، قابل اعتماد بودن(بیان هیجان). 3)آگاهی اجتماعی--- همدلی، انگیزه خدمت(آگاهی از هیجانهای دیگران انواع گوش کردن). 4) مهارت اجتماعی--- رهبری، توان تاثیر گذاری(مدیرت هیجانها؛ خشم ما را مدیریت می کند و نباید اجازه دهیم خشم یا شادی ما را در کنترل خود بگیرد). 23- فهم هیجان دیگران چگونه ممکن است؟ 1) توجه به رفتارهای غیرکلامی(گاهی تضاد بین کلام و رفتار غیرکلامی مشاهده می کنیم). 2) افزایش مهارت گوش دادن. 24- رفتارهای کلامی و غیرکلامی از چند راه در تعامل هستند؟ 1) تکرار---رفتار غیرکلامی می تواند تکرار کننده کلام باشد. 2) تناقض--- رفتارغیرکلامی می تواند درتضاد با کلام باشد. 3) جایگزینی--- رفتارغیرکلامی می تواند به جای کلام باشد(مثل تکان دادن سر به جای بله گفتن). 4) تکمیل--- رفتار غیرکلامی می تواند درتکمیل کلام باشد(لبخندزدن هنگام خبرخوش دادن). 5) تاکید--- رفتار غیرکلامی می تواند درتاکید کلام باشد(هنگامی که نه میگوییم سرمان را هم تکان می دهیم). 6) کنترل و هدایت. 25- به چه دلیلی ما به صحبت دیگران گوش نمی دهیم؟ 1) گوش دادن همراه ارزیابی کردن. 2) گوش دادن تمرینی. 3) گوش کردن کلیشه ای. 4) گوش کردن ضبط صوتی(همدلی در هنگام گوش دادن نیست). 5) گوش کردن با فیلتر. 26- تکنیک های مدیریت هیجان چیست؟ 1) تکنیک ایست( تابلوی ایست را تصور کنید). 2) تکنیک تمرین آرام سازی خود. 3) تکنیک تصویر سازی(تجسم صحنه ابراز خشم). 4) تکنیک فرایند انگیزشی( داشتن هوش هیجانی بالا و تصویر سازی مثبت). 5) تکنیک متوقف کردن تغذیه افکارمنفی(اجازه ندهیم افکار منفی ما را با خود ببرد). 27- ارتباط چیست؟ فرایند انتقال پیام از فرستنده به گیرنده از طریق کانال ارتباطی که موجب عکس العمل یا بازخور گیرنده می شود. ارتباط کلامی ارتباط غیر کلامی 28- انواع ارتباطات چیست؟ 1) ناگهانی 2) عاطفی 3) بیانگر(بیانگر اهداف خاص) 29- سطوح برقراری ارتباط در فرایند ارتباطات چگونه است؟ 1) درون فردی(پرورش افکار- گوش دادن) 2) میان فردی(گفتگو). مستقیم—چهره به چهره عمومی: غیرمستقیم_ رادیو 30- رابطه فرهنگ و ارتباط چیست؟ رابطه مستقیم دارد.ارتباط مستقیماتحت تاثیر فرهنگ است، فرهنگ پدیده ارتباطی است. 31- مولفه های ارتباطات چیست؟ 1)فرستنده 2)گیرنده(مقصد) 3)کانال(مجرا) –حسی –الکترونیکی 4)پیام –فردی—عمومی 5)بازخور 6)محیط ارتباطی 7) اختلال(پارازیت). توضیح: بازخور 1) بیانگر میزان برقرارارتباط2) عوض کنند نقش دریافت کننده و فرستنده. 32- هدف از مطالعه ارتباط غیر کلامی چیست؟ 1) درک بهتر خودمان . 2) درک بهتر دیگران. 3) ارتباط موثر و تفهیم آن. 33- انواع ارتباط غیر کلامی چیست؟ 1) ارتباط چشمی. 2)تن صدا 3)لمس 4)ژست ها 5) وضعیت بدن 6)ظاهرفیزیکی(لباس پوشیدن و وسائل همراه). 7) حریم وفاصله شخصی 8)بیان صورت 9)اصوات 10)بکارگیری وسائل 34- شخصیت یعنی چه؟ الگوهای متمایز کننده از هیجان، تفکر و رفتار که سبک تعامل فرد با محیط فیزیکی اجتماعی، فرهنگی را تعیین می کند. 35- چه عواملی بر شخصیت تاثیر می گذارند؟ 1) محیط فیزیکی آب و هوایی(مثال مردم کوهستان کمتر با غریبه ها می جوشند). 2) محیط اجتماعی: که شامل الگوهای فرهنگی، طبقه اجتماعی، شیوه های تربیتی و ساختار خانواده و تعلیم و تربیت است. 36- فرهنگ چیست؟ فرهنگ به مجموعه آداب و رسوم و سنن و مذهب که رفتار یک جامعه را می سازد می گویند. 37- شوک فرهنگی چیست؟ اضطراب ناشی از قرار گرفتن در مقابل فرهنگ بیگانه و ندیدن نشانه های آشنا. وارد شدن ما در محیط ناآشنا یا وارد شدن شخص ناآشنا در محیط ما. 38- جنبه های شوک فرهنگی چیست؟ 1) خستگی بخاطر ایجاد انطباق با محیط. 2) حس گم شدگی و کمبود دوست و آشنا. 3) طرد شدگی بوسیله فرهنگ جدید. 4) سردرگمی در نقش وهویت شخصی. 5) شگفتی،تنفر از آگاهی از اختلاف فرهنگی. 6) احساس بی لیاقتی. 39- چگونه به شوک فرهنگی نمی رسیم؟ 1)مطالعه 2) کلاسهای شوک فرهنگی 3) اینترنت 4)همراهی دوستانه با غریبه ها. نویسنده : مژگان دیانتی ; ساعت ۸:۳٥ ب.ظ ; ۱۳٩۱/۱۱/٢ تگ ها: روانشناسی و گردشگری و سوالات روانشناسی گردشگری comment نظرات (0) لینک + روانشناسی حرکات بدن روانشناسی حرکات بدن خنده تصنعی : یـک لـبـخـنـد واقـعـی بـه سـمت بـالا امتداد یافته و سبب چین خوردن چشمها می گردد در حالی که لـبـخـند تـصنـعی بـیـشتر شـباهت به دهن کجی دارد که معمولا نشانه ی بی صداقتی و دروغگویی است. لمس کردن صورت: کـشـیدن گـوش و مـالیدن چشم علامت پـنـهان کاری می بـاشد. مالیدن چشم ها می گوید: من قادر به نگاه کـردن به شما نیستم، چون نمی خواهم شما دروغ را در چشمانم بخوانید همچنین مالیدن بینی نیز دلالت بر دروغگویی می کند. مالیدن چانه: حرکت انگشت اشاره روی چانه بیانگر دروغ، شک و تردید می باشد. ضربه زدن ریتمی با انگشتان: ایـن عـمـل تـلاش بـدن بـرای تـرک صـحنـه و گـریـخـتــن است. انگشتان از هم اکنون شـروع بـه فـرار کرده اند. حرکات دیگری که مفهوم گریز می دهند شامل ضربات پا به زمین و بازی با زیور آلات ، دکمه و دسته کلید است. خاراندن گردن: حرکت دیـگـری که دروغگویی را فاش می سـازد، خارانـدن گـردن است و توسط انگشت اشاره، درست زیر گوش. کشیدن گوش، نشان دهنده ی این است که شخص می گوید "مطمئن نیستم که موافق باشم"... کشیدن یقه لباس: هنگامی که فردی دروغ می گوید، درجـه ی حرارت بدنش اندکی افزایش می یابد و دست به طور خود کار بالا می آید تا با شل کردن یـقه به هوا اجـازه دهـد داخـل لباس گردد دست به سینه (با دستان مشت): نشان این است که طرف رفتار خصومت آمیزی دارد. دست به سینه( با گرفتن بازو ):نشان حالت جدی شخصی است که به این گونه ایستاده است. دست روی دست (جلوی زیپ شلوار): معمولا شخصی که این گونه می ایستد: جلوی جمع، احساس غریبه بودن یا عدم اعتماد به نفس دارد. دستها در جیب: از دیگر حرکاتی که توسط دست انجام گرفته و دروغگویی را برملا می کند، بازی کردن با یـقه ی لـباس، فرو کردن دست به داخل ژاکت، پیراهن، بلوز و یا به داخل جیبهای شلوار می باشد. دستان مشت شده: مشت کردن دست نیز بیانگر آن اسـت کـه فـرد چـیـزی را پـنـهـان می کند. در حالی که یک کف دست باز نشانگر رفتار رک و بی تزویر است. نگه داشتن لیوان با دو دست یا نگه داشتن مانعی مثل دسته ای گل روی شکم یا نگه داشتن کیف با دو دست همزمان نزدیک شکم برای پنهان کردن دستپاچگی، عصبیت یا نگرانی است... اشارات با دست: اغلب دروغگویان همراه کلام، با دستشان حرکات و اشاراتی انجـام می دهند. برای مثال بدنشان را مکررا می خارانند. به گفته ی روانشناسان، دروغگو معمولا خودش را 5 مرتبه به طورپیاپی می خاراند. حرکات بدن: شانه بالا انداختن ودیگر حرکات بدن که در زمان نامنـاسـب رخ مـی دهـد، می توانند نشانگر حیله و فریب باشند. رفتار با عینک: دسته ی عینک در دهان نشان قوت قلب یا اطمینان خاطر است...برداشتن مدام عینک و تمیز کردن آن، نشان آن است که مقابل تصمیمی قرار گرفته و باید در مقبل چنین فردی فقط سکوت کرد...نگاه کردن از بالای عینک:برای به تصویر کشیدن یک شخص انتقاد گر یا کسی که قصد قضاوت دارد. پوشاندن دهان: زمانی که فردی انگشتانش را روی دهانش قرار می دهد، حرکتی است پنهانکارانه و ناخودآگاه که می گوید: نباید چنین حرفی را می زدم. خود این حرکت از ادامه یافتن حرفی که نباید بیان می شد جلوگیری به عمل می آورد. قرار دادن انگشتان در دهان: نوعی تلاش نا خود آگاه است توسط فرد، برای برگشتن به امنیت دوران کودکی…. بیرون دادن دود سیگار : کسی که اغلب مواقع دود سیگار را به سمت بالا خارج می کند، احساس مثبت برتری یا اطمینان از خود را دارد...و کسی که دود سیگار را به سمت پایین می دهد حس منفی یا تردید آمیز دارد.. پاهای بیقرار: هنگامی که پا شروع به ضربه کوبیدنهای کوتاه و تاب خوردن می کنـد، بـه احتمال زیاد دروغی در میان می باشد. تغییر رفتار ناگهانی : تغییر به لحن، آهنگ و زیر و بمی صدا نشان آن است که دروغی در حال شکل گیری است صرف زیاد زمان برای پاسخ به پرسشها، فرصتی است جـهـت گـردآوری افـکـار بـرای دادن پـاسـخ قـابـل قـبول و پذیرفتنی. علاوه بر این خطاکاری و گناهکاری با حرف زدن خیلی سریع و بیش از حد لزوم نمایان می گردد. صورت بی احساس: دروغـگـویـان در پـنـهـان کـردن تـجـلیات احساسی صورت مهارت دارند. آنها ممکن است قادر به کنترل تکان خوردنهای اضافی و ناگهانی خود باشـنـد. اما هرگاه چهره کاملا بدون احساس بود، نـشـانـه ی پرهیز از بیان حقیقت است. این در تمام دروغگو ها صدق می کند ، از یک شیاد حرفه ای گرفته تا یک همسر فریبکار!چهره ی خشک وبی روح" برای پنهان کردن و سرپوش نهادن بـسیـاری از خـطاهـا و گـنـاهان به کار گرفته می شود. البته برخی افراد ذاتا و طبیعتا چهره ی بی روحی دارند. له کردن انگشتان: این رفتار درد آورحین دست دادن از خصوصیات مردان عصبی است.متاسفانه در این مورد به جز در هم کشیدن چهره یا ناله ای از سردرد،هیچ گونه روشی برای مقابله وجود ندارد. مالیدن چشم ها:آدم عاقل می گوید:«بدی را نبین!»و قتی کسی دست هایش را روی چشم ها می گذارد .با این حرکت تلاش می کند،نیرنگ،دروغ یا بد گمانی را بپوشاند یا حداقل مجبور نباشد به کسی که دروغ می گوید نگاه کند.مردان معمولا چشمانشان را با فشار می مالند و به خصوص وقتی دروغ بزرگ باشدُاغلب رویشان را هم بر می گردانند و چشم به زمین می دوزند.زنان به نرمی زیر چشمانـشان را می مالند ،زیرا این طور تربیت شده اند که از حرکات شدید پرهیز کنند و دیگر برای این که آرایششان خراب نشود. دست گذاشتن زیر چانه :اگر انگشت اشاره به سمت بالا و شست چانه را نگه داشته باشد ، شنونده نسبت به سخنران یا صحبت های او دیدی منفی یا انتقادی دارد . دست کشیدن بر سر وگردن : وقتی که فرد گردنش را می مالد،طوری که انگار درد می کند،حرکت کشیدن یقه به شکل دیگری ظاهر می گردد.کسی که در هنگام دروغگویی چنین حـرکتی را انجـام می دهد،معمولا نگاه خود را نیز می دزدد و به زمین خیره می شود.این حرکت ممکن است نشانه ی بی تفاوتی یا خشم باشد؛در این جور موارد، ابتدا دست یک ضربه به گردن می زند و بعد شروع به مالیدن آن می کند. ضربه زدن به پیشانی وسر: فرض کنیداز همکارتان خواستید در زمان مشخصی کار به خصوصی را انجام دهد،ولی او فراموش کرده است .وقتی در این مورد از او سئوال کنید،با دست بر پیشانی، سر یا گردنش ضربه ای میزند و فراموش کاری اش را این گونه نشان می دهد .او با این ضربه خود را به طور نمادین تنبیه می کند.ضربه زدن به سر عموما نشانه ی فراموش کاری است. روش ضربه زدن شخص فراموش کار: اطلاعات بیشتری را در مورد احساسی که درآن لحظه دارد،می دهد.وقتی فرد به پیشانی خود می زند یعنی این که او زیاد متاثر نشده است،اما اگر به گردن خود ضربه بزند نشان می دهد که واقعا متاسف است.کسانی که در این جور موارد گردنشان را می مالند، افرادی هستند که به منفی بافی و انتقاد تمایل دارند.در حالی که کسانی که پیشانی خود را بدون بر زبان آوردن کلامی ،می مالند،افرادی عموما خوش مشرب و معاشرتی هستند. نویسنده : مژگان دیانتی ; ساعت ۱٠:٠۸ ب.ظ ; ۱۳٩۱/٩/۳ تگ ها: رفتارشناسی و روانشناسی و هتل و گردشگری comment نظرات (0) لینک + هرم مازلو در ارتباط با گردشگری به نام خدا روانشناسی گردشگری استاد: سرکار خانم بابا شریف گرد آور نده: مژگان دیانتی تاریخ :30/8/91 هرم مازلو را در ارتباط با توریست مورد بررسی قرار دهید. آبراهام مازلو به پدر معنوی علم روانشناسی شهرت دارد. کمتر انسانِ را می توان یافت که مازلو را بشناسد و گام در هرم او گذارده باشد و خود را در لایه های این هرم جستجو نکرده باشد. مازلو از عمق فقر برخاست. فرزند ارشد خانواده هفت فرزندی که مشغولیت شان در منزل، جدال بر سر تکه نانی بود. پدرش الکلی و اسیر مشکلات خود و مادرش روان پریش ای، با رفتاری دور از مادری و نا امید کننده بود. یکبار مادرش در جلوی چشم فرزندان دو بچه گربه را به دیوار می کوبد و نقش زمین می کند. مازلو این صحنه دردناک را تا آخرین روزهای حیاتش با خود یدک می کشید. روانی بودن مادر، علیرغم تصویر زشت اش در ضمیر مازلو، خود یکی از انگیزه هایی بود که او را به وادی شناخت روان انسان کشاند. 1- نیازهای فیزیو لوژیکی(physicaly): شخصی که بعنوان توریست تصمیم به سفر می گیرد یکسری نیازهای فیزیولوژیکی نیز دارد که در این سفر بایستی نیازهایش پاسخ بگیرد. که اسکان مسافر، خوراک، حمل و نقل وهر آنچه که در ارتباط با رفع نیازهای اولیه یک انسان است نیز بایستی در سفری که انجام می دهد برآورده شود. 2- ایمنی و امنیت(Safety&Security): مسئله امنیت و ایمنی در سفر برای گردش از اهمیت به سزایی برخوردار است که هم ضمن سفر بایستی این احساس امنیت را به مسافر یا گردشگر بدهیم هم در محل سفر بحث امنیت ضمن راه را می توان با تدابیری که در انتخاب نوع وسیله بکار می گیریم که خود به طور مثال شامل راه انتخاب شده نیز می باشد است.در ارتباط با اقامتگاه گردشگر که آیا مکان انتخاب شده می تواند احساس در خانه بودن از نظر آرامش و امنیت را به مهمان بدهد یاخیر و حتی کیفیت غذا و نوشیدنی نیز بعنوان یک مسئله امنیتی محسوب می شود. 3- نیاز به در اجتماع بودن (Social and Belonging): اگر قرار باشد ما بعنوان یک مجری تور برنامه سفر برای گردشگر تهیه کنیم می بایستی در انتخاب گروه که خود یک جامعه کوچک است و افرادی که در این گروه قرار است با هم همسفر شوند دقت کامل بعمل آوریم زیرا که شناخت روحیه افراد یا حتی گرفتن چند تست سرگرم کننده روانشناسی در قبل از اجرای سفر به ما کمک می کند که بدانیم چه کسی در کنار چه کسی احساس بهتری دارد و در واقع اشخاص بتوانند به همدیگر پذیرش دهند تا چند روزی که کنار هم سپری می کنند را به خوشی بگذرانند. 4- نیاز به عزت و احترام(Esteem): این مفهوم سلف استیم ، یا حرمت نفس ، موضوع فوق العاده مهمی هست , که ما را به یه جایی برساند که اولا من ، من باشم و تو ، تو , و بعدا بین خودم و تو نه تنها ، تفاوتی نبینیم حتی بیندیشیم که ما همه مانند همیم ، و اینجاست که هویت انسانی و حرمت و کرامت انسانی مشخص میشود .و در صنعت توریسم اگر ما مسافر را مثل خودمان بدانیم از این نظر که تصور کنیم خودمان رابه جای مشتری و سپس برای مشتری برنامه ریزی انجام دهیم یا حتی اگردر هتل مسئولیتی داریم بتوانیم به بهترین شکل خواسته های بحق مشتری را برآورده سازیم. و احترام و محبتی را که مهمان میخواهد به بهترین شکل ارائه کنیم و یادمان باشد کار ما یک کار خدماتی است و چون کالایی نیست که ملموس باشد مهمان بایستی آنرا درک کند و سپس دریافت کند و دراین دریافت بایستی اعتماد کند که این ممکن نیست مگر اینکه ما کارمان را با عشق و صداقت و احترام انجام دهیم. 5- نیاز به شکوفائی وهویت یابی (Identification): انسان هنگامی که تمامی نیازهای ابتدایی خود را بدست بیاورد به یک آرامش نسبی می رسد و پس از آن می تواند به شکل طبیعی از زندگی لذت ببرد، در حل مشکلاتش راه کارهای مناسبتری را پیدا می کند و بکار می گیرد ما بعنوان برنامه ریزان سفر یا افرادی که قرار است به مهمان سرویس و خدماتی را ارائه دهیم نقش بسزایی در ایجاد این حس شکوفایی در افراد داریم که درنتیجه آنچه حاصل می شود جامعه سالم و روبه رشد و مترقی است که می تواند ضمن ارائه خدمات و نیازهای اولیه به افراد بعنوان مشاوران و درمانگران نامحسوس نیز به حساب آییم. انواع سفر و انواع انگیزه های گردشگری مسافرت های منطقه ای منطقه به بخش کوچک جغرافیایی از یک ناحیه گفته می شود که با شاخصی معین یا با چارچوب مرجعی موثق مشخص می شود. در حقیقت جهانگردی منطقه را به سه دسته تقسیم می کنند. نخست، موقعیت جغرافیایی منطقه دوم، نواحی (مناطق) اداری، سوم منطقه ای که از نظر فیزیکی دربرگیرنده طبیعت بیشتری است. از نظر در دسترس بودن و قابل استفاده بودن می توان به چند دسته بندی دیگر اشاره کرد، برای نمونه «منطقه روستایی» یا «منطقه ساحلی.» مقصود از مسافرت های بین منطقه ای، مسافرت هایی است که بین مناطق مختلف صورت می گیرد، حال این مناطق در یک استان یا ایالت، یک کشور و یا در مناطق مختلف دنیا باشد. از طرفی، مسافرت های درون منطقه ای به مسافرت هایی که در داخل یک منطقه مشخص صورت می گیرد، اطلاق می شود (حال این منطقه بومی باشد یا در سطح بین المللی). گردشگری درون مرزی یا برون مرزی در هر حوزه ای متناسب با منطقه موردنظر سه نوع جهانگردی دسته بندی می شود: - گردشگری داخلی: گردشگری داخلی، به ساکنان منطقه ای خاص اطلاق می شود که فقط در منطقه مربوطه سفر می کنند. - گردشگری درون مرزی: گردشگری درون مرزی، به افرادی غیر از ساکنان منطقه ای خاص گفته می شود که مانند بازدیدکنندگان از محل دیدن می کنند. - گردشگری برون مرزی: گردشگری برون مرزی، افراد ساکن یک منطقه که به منطقه ای غیر از منطقه سکونت خود سفر می کنند. اگر معیار سنجش را کشور قرار دهیم می توان عبارت های جهانگردی «بومی (داخلی)»، «درون مرزی» و «برون مرزی» را به روش های مختلفی ترکیب کرد و سه دسته بندی زیر را ارائه داد: - گردشگری داخلی، که شامل گردشگری داخلی و درون مرزی می شود. - گردشگری ملی، که شامل گردشگری داخلی و گردشگری برون مرزی می شود. - جهانگردی بین المللی، که شامل گردشگری درون مرزی و برون مرزی می شود. باید توجه داشت که این عبارت ها (درون مرزی، برون مرزی، داخلی، ملی و جهانگردی بین المللی) بر مبنا» معیار قرار دادن کشور به عنوان مرجع سنجش، ارائه شده اند. انواع جهانگردی با توجه به انگیزه براساس تعاریف سازمان جهانی جهانگردی، جهانگرد کسی است که به سرزمین یا کشوری غیر از محل اقامت دائمی خود مسافرت می کند و دستکم یک شب و حداکثر یک سال در آنجا می ماند و دلیل عمده مسافرت او تفریح، استراحت، دیدار بستگان، درمان، زیارت اماکن مقدس، بازدید از آثار تاریخی و مراکز هنری و فرهنگی، شرکت در مسابقات ورزشی یا تماشای آن، دیدن نمایشگاه های بازرگانی یا مراکز فعالیت های اقتصادی و شرکت در همایش ها و نشست ها است. - همایش ها: به برکت ارتباط و دوستی میان ملل و از سوی دیگر، بروز مشکلات گوناگون اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و... درسطح ملی و بین المللی هرساله نشست ها و گردهمایی های بسیاری در گوشه و کنار جهان، برای یافتن راه حل مسائل و بستن پیمان ها، برگزار می شود و هزاران تن از نمایندگان دولت ها و... دراین گردهمایی ها شرکت می کنند. - اقتصادی و بازرگانی: به گواهی تاریخ، انسان از بدو پیدایش، همواره در پی معاش و تامین نیازهای زندگی، مسکن و محل اقامت دائمی خود را ترک می کرده و برای مبادله کالا و دست ساخته های خویش با سایر نیازمندی های زندگی راهی شهرها و کشورهای دیگر میشده است. هر سال و هر ماه، در سراسر گیتی، در شهرها و کشورهای گوناگون، نمایشگاه هایی برای معرفی کالاهای تولید شده برگزار می شود و گروه کثیری از بازرگانان یا مردم عادی برای آشنایی با آخرین دستاوردهای صنایع و کشاورزی و بازاریابی برای این کالاها به نمایشگاه ها مراجعه می کنند. هم اکنون و به ویژه به سبب رونق روابط بازرگانی میان کشورهای مختلف، برپایی نمایشگاه های محلی، منطقه ای، ملی و بین المللی بسیار رایج است و میلیون ها تن از این نمایشگاه ها دیدن می کنند. - ورزشی: همزمان با پیشرفت هایی که در تمامی شئون زندگی انسان روی داده است، ورزش و امور مربوط به تقویت جسم که تاثیر بسزایی در سلامت روح دارد، بسیار گسترش یافته است. پیدایش رشته های مختلف ورزشی، ذوق و شوق مردم به ویژه جوانان به ورزش و دیدن مسابقات ورزشی امروزه به صورت یکی از فعالیت های تفریحی - آموزشی - فرهنگی مردم جهان درآمده است. هم اکنون از ورزش و مسابقات ورزشی برای ایجاد مودت و دوستی میان ملت ها، گفتگوی تمدن ها و مبارزه با فساد استفاده می شود. از اینرو، هر ساله میلیون ها پیر و جوان برای شرکت در مسابقات ورزشی یا دیدن آنها راهی سرزمین ها و کشورهای جهان می شوند. - تاریخی، هنری و فرهنگی: هر ساله تعداد بیشماری از مشتاقان برای دیدار یادمان های تاریخی، جشنواره های هنری و مراکز فرهنگی به سراسر جهان به ویژه به کشورها و سرزمین های تاریخی سفر می کنند. این جهانگردان که معمولا به سراسر جهان و به ویژه به کشورها و سرزمین های تاریخی سفر می کنند. این جهانگردان که معمولا منزلت فرهنگی و علمی ویژه ای دارند و تعداد کثیری از جهانگردان را تشکیل می دهند، گاه در گردهمایی های فرهنگی - تاریخی شرکت می نمایند و از گنجینه ها، کتابخانه ها و دانشگاه ها بازدید می کنند. - مذهبی: بدون تردید، یکی از مهمترین و کهن ترین عوامل و انگیزه های مسافرت انسان باورهای مذهبی و احساسات دینی بوده است. انسان از ابتدای تاریخ مکان هایی را مقدس میدانسته است و به منظور تامین نیازها و خواسته های روحی، روانی و مادی خود و از ترس بلایای طبیعی و غیرطبیعی که زندگی او را تهدید می کرده، به زیارت و دیدن آن مکان های مقدس می رفته است - درمانی و بهداشتی: از دیرباز انسان به خواص آب های معدنی برای شفای بیماری های پوستی، مفصلی و تاثیر آب و هوا در تسکین آلام روحی و روانی پی برده است. رومیان باستان برای استفاده از آب های معدنی به جزیره سیسیل و لمباردی سفر می کردند. هم اکنون تاسیسات بیشمار آب گرم معدنی در نواحی مختلف ایتالیا، فرانسه، آلمان و... وجود دارد که پذیرای میلیون ها جهانگرد طالب آبدرمانی است. بسیاری از بیماران نیز برای مداوا به مراکز مهم و معتبر پزشکی در کشورهای پیشرفته یا مراکز و پایتخت کشورهایی که از امکانات بهداشتی و درمانی بهره مند هستند، مراجعه می کنند. این نوع جهانگردی نیز اعتبار و رواج فراوانی دارد. - تفریح، استراحت و دیدار بستگان: محیط پرهیاهو و آلوده و یکنواخت شهرهای امروزی، موجب فرسایش روحی و جسمی انسان می شود و بدیهی است که این امر در بازده کار او بسیار موثر است، بنابراین، گرایش به ایجاد تنوع در محیط زندگی و فرار از فضای پرتنش شهر کنونی از یک سو و عشق انسان به زیبایی های طبیعت او را به ترک محیط کار و زندگی دائمی خود وا می دارد. هر سال و هر ماه و هر روز میلیون ها انسان، فارغ از هرگونه تکلف، هنگام تعطیلات یا فراغت از کار، به سوی کرانه های زیبای دریاها، نواحی خوش آب و هوای روستاها و... رهسپار می شوند و در آغوش طبیعت، خستگی و فرسودگی جسمی و روحی خود را بهبود می بخشند. شاید انگیزه استراحت و تمدد اعصاب، تفریح دیدار آشنایان و بستگان مهمترین عامل و انگیزه جابه جایی و مسافرت انسان در جهان کنونی باشد. جهانگردی از نظر نوع مسافرت چگونگی شکل مسافرت از نظر انفرادی، خانوادگی یا جسمی وجه تمایز دیگری میان مسافرت های داخلی یا خارجی است. - مسافرت های جمعی: معمولا پارهای از بنگاه های مسافرتی، ضمن فروش بلیت مسافرت «تور» مسافرتی نیز برگزار می کنند. این بنگاه ها با عرضه کنندگان خدمات جهانگردی در مقصد گفتگو می کنند و با گرفتن تخفیف های کلی، ضمن اجاره وسائلی چون هواپیما، کشتی و خودروهای بزرگ جمعی برای سفر از مبدا» به مقصد و بالعکس، خدمات موسسه هایی مانند مهمانسراها، غذاسراها، اماکن تفریحی و... را در مقصد می خرند و به مشتریان خود ارائه می دهند. تفاوت مهمی که میان مسافرت های فردی و جمعی وجود دارد این است که در مسافرت های جمعی، افراد هیچگونه اختیاری از نظر برنامه ریزی مسافرت ندارند، بلکه مسئولان بنگاه ها برای مسافرت برنامه ریزی می کنند و مقاصد مسافرت، نوع مهمانسرا، غذاسراها و اماکن دیدنی و تفریحی را تعیین می نمایند. این نوع مسافرت برای کسانی که با مقصد آشنایی ندارند یا به خارج از کشور سفر می کنند و کسانی که زبان نمی دانند نسب به مسافرت آزاد یا انفرادی برتری دارد، اما مسافران در مورد گزینش مقصد، مدت توقف در مقصد و... آزادی عمل ندارند. - مسافرت های انفرادی و خانوادگی: در اینگونه سفرها که فرد یا افراد یک خانواده یا چند نفر از آشنایان و بستگان براساس توافق مسافرت می کنند، برنامه مسافرت به میل و خواست همسفران تهیه می شود و بنا به توافق خود آنها تغییر می کند. چه بسا در این نوع مسافرت هدف های موردنظر و مقاصد مسافرت بارها تغییر کند. انتخاب نوع وسیله نقلیه، نوع اقامتگاه، پذیرایی، غذاخوری، مدت سفر و... خواست مسافران بستگی دارد. انگیزه های گردشگری و رویکرد های موجود دراین زمینه به طور کلی صاحب نظران، انگیزه های گردشگری را به شکل گسترده ای مورد توجه قرار داده اند و تاکنون طبقه بندی های مختلف و فراوانی از آنها به وجود آمده است. به طور تاریخی، گردشگری در اشکال اولیه، غالباً نتیجه دو انگیزه عمومی مذهب و سلامتی بوده است: انگیزه های مذهبی: گفته می شود، خاستگاه گردشگری، به سفرهای زیارتی برمی گردد. سفرهایی که متدیّنین برای زیارت اماکن مذهبی نظیر Compostella del Santiago ، Caterbury ، Rome . و مکه معظمه انجام می دادند. بنا بر نوشته های اخیر، گردشگری، شکلی جدید و مدرن از سفرهای زیارتی غیر مذهبی است ( گرابرن،1977 )، یک هدف آنها ممکن است پرستش خورشید باشد . هدف دیگر آنها ممکن است کسب تجارب فرهنگی باشد . هنر و دستاوردهای فرهنگی، به همراه یک اشتیاق نیمه مذهبی، هدف دیگری است که از سوی تازه واردان تحصیلکرده و فرهیخته، دنبال شده است . انگیزه های پزشکی و سلامتی بسیاری از مهمانسراها و تفریحگاهها در بریتانیا و اروپا از قرن هفدهم میلادی به بعد، در اطراف چشمه های آب معدنی ساحلی یا جزیره ای ایجاد شدند که افراد برای حفظ سلامتی خویش به آنجا می رفتند و از امکانات آنجا استفاده می کردند. در قرن نوزدهم میلادی، گردشگری عموماً به عنوان استفاده از سودمندی های پزشکی طبیعی، مطرح شده است . آنچه واضح است اینکه عوامل مذهبی و عوامل پزشکی در تعریف تنوع بی حد و حصر گردشگری مدرن، عاجز و ناتوان هستند . گردشگران چشمه های آب معدنی، دیگر برای سلامتی به آنجا نمی روند، بلکه آنها به دنبال فرصتی هستند برای ارضای نیازهای اجتماعی خویش، ایجاد روابط فردی و احساسی، ازدواج و خوشگذرانی ؛ این در حالی است که ممکن است از سلامت کامل برخوردار باشند (سیتن و بنت، 1996). در چهل سال گذشته، بسیاری انگیزه های دیگر برای گردشگری، در کنار مذهب و سلامتی، از سوی برنامه ریزان گردشگری و صاحب نظران دانشگاهی، پیشنهاد شده است . یک رویکرد کهن به انگیزه های گردشگری به دامازدیر (1975) تعلق دارد . وی این انگیزه ها را در قالب 3D بیان می کند به شرح زیر : استراحت و آرامش ، سرگرمی و تفریح ، پیشرفت فردی یک D دیگر توسط کامیک (1989) به این مجموعه اضافه شد به معنای گریز از وضعیت موجود و غلبه کردن بر یکنواختی . مکینتاش (1978) نیز چهار گروه اصلی و اساسی از انگیزه ها را معرفی کرده است که مدیون تفکرات مازلو است : انگیزه های فیزیکی : سلامتی، کاهش فشارهای عصبی، … انگیزه های فرهنگی : هنر، مذهب، شیوه های زندگی، … انگیزه های فردی : ملاقات با دوستان و خویشاوندان، … انگیزه های اعتباری و حیثیتی ( پرستیژی ) : احترام، پیشرفت فردی، به عنوان مثال ؛ کنفرانس تجاری . نظریه پردازان دیگر، فهرست های طولانی تری از انگیزه های گردشگری را ارئه داده اند . هادمن و هاوکینز ( 1989 ) ده مورد از مهمترین انگیزه ها را برشمرده اند : 1) سلامتی 2) اشتیاق و کنجکاوی 3) ورزش ( فعالیت و مشارکت ورزشی ) 4) ورزش ( تماشای مسابقات ورزشی ) 5) تفریح 6) ملاقات با دوستان و خویشاوندان 7) فعالیت های تجاری و حرفه ای 8) پیوندها و وابستگی های خویشاوندی 9) خود شکوفایی 10) مذهب شمول (1977)، این انگیزه ها را در پنج گروه، طبقه بندی نمود : آموزشی / فرهنگی استراحت و آرامش / ماجراجویی / تفریح و سرگرمی سلامتی / تجدید قوا ( بازآفرینی ) قومی/ خانوادگی اجتماعی / رقابتی بروک و هانر (1996)، انگیزه های گردشگری را به شکل زیر تقسیم بندی نموده اند : انگیزه های فیزیکی : تفریح و استراحت، استفاده از آب و هوا و شرایط خاص اقلیمی، تندرستی و سلامت جسمانی، فعالیت های ورزشی . انگیزه های احساسی : یاد و حسرت گذشته، زیبایی شناختی، خیال پردازی عاشقانه، واقعیت گریزی، خیالات خارق العاده . انگیزه های فرهنگی : آداب خورد و خوراک، تماشای مناطق دیدنی، شناخت تاریخ آن محل . انگیزه های اجتماعی : بی نظیر و منحصر به فرد بودن . انگیزه های شخصی : ملاقات با دوستان و خویشاوندان . پیشرفت فردی : یادگیری یک زبان جدید یا مهارت تازه . شاید طولانی ترین فهرست از انگیزه های سفر متعلق به توماس (1964 ) باشد . این فهرست شامل هجده مورد به شرح زیر می باشد : * انگیزه های آموزشی / فرهنگی - دیدن شیوه های زندگی مردم دیگر کشورها - بازدید از مناظر دیدنی خاص - بدست آوردن درک بهتری از آنچه در اخبار و گفته ها جریان دارد . - شرکت در مراسم خاص * انگیزه های استراحت / سرگرمی - فرار از زورمرگی - داشتن اوقات خوش - رسیدن به نوعی روابط احساسی با افراد * انگیزه های قومی - بازدید از مکانهایی که خانواده گردشگر اهل آنجا بوده اند . - بازدید از مکانهایی که خانواده گردشگر به آنجا ها رفته اند . * دیگر انگیزه ها - آب و هوا - سلامتی - ورزش - اقتصادی ( جستجو جهت زندگی با هزینه کمتر ) - ماجراجویی ( مکانها، افراد و تجارب جدید ) - سازگاری و هماهنگی - مشارکت در تاریخ (معابد و بقایای آثار قدیمی / تاریخ کنونی ) - انگیزه های جامعه شناختی ویور و اپرمن (2000 ) اعتقاد دارند که تمامی اهداف سفر، برای تشریح انگیزه های گردشگری مناسب نمی باشند . زیرا به اعتقاد ایشان، هر مسافری لزوماً گردشگر نمی باشد . بنا بر تعریف سازمان جهانی گردشگری، اهداف و انگیزه های سفر که برای گردشگری مناسب می باشند به سه دسته عمده به شرح زیر تقسیم بندی می گردند : تفریح و سرگرمی ملاقات با دوستان و خویشاوندان تجارت در ضمن، به جز این سه دسته کلی و اساسی، تقسیم بندی های جزئی تر و شاید کم اهمیت تری نیز وجود دارند که نشان دهنده انگیزه های برخی از گردشگران می باشند . این موارد به قرار زیر هستند : ورزش مذهب و سلامتی تحصیلات بنابراین انگیزاننده ها عواملی هستند که افراد را بر می انگیزانند و تشویق می کنند تا اوقات فراغت خویش را به نحوی بگذرانند. در زمان طراحی یک برنامه تبلیغاتی گردشگری، بازاریاب ها باید به این انگیزاننده های مختلف را در پیام های تبلیغاتی خود توجه و آنها را منعکس نمایند. نویسنده : مژگان دیانتی ; ساعت ۱٠:٠٤ ب.ظ ; ۱۳٩۱/٩/۳ تگ ها: روانشناسی و هتل و گردشگری و هرم مازلو comment نظرات (0) لینک