نویسنده/ مترجم: دکتر میرنا بی شور/ دکتر محسن شکوهی یکتا آموزش مهارتهای حل مسئله، چه به وسیله معلم و چه از طریق والدین، به کاهش رفتارهای نامناسب و بهبود رفتارهای اجتماعی کودک می انجامد. مهارت حل مسئله یکی از مهارتهای اساسی در حل مشکلات زندگی است. امروزه در کشورهای پیشرفته آموزش مهارتهای حل مسئله به منزلة یکی از مؤلفههای برنامه درسی در نظر گرفته میشود. در دنیای امروز که بنا به اظهار محققان دانش بشری رشد تصاعدی داشته است، بهکارگیری مهارتهای سطح بالای تفکر، اهمیت فزایندهای مییابد. بهرهگیری از مهارتهای سطح بالای تفکر، مستلزم توانایی بهکارگیری دانش در حیطههای مختلف، توانایی تحلیلهای انتقادی و مهارت حل مسئله است. امروزه در مواجهه با مسائل و مشکلات جدید، بهره گیری از تفکر قالبی و روشهای معمول و سنتی کفایت نمیکند، از این رو کشف راه حلهای جدید از اهمیت بالایی برخوردار است و از جمله مهارتهای راهگشا در زندگی امروزی، مهارت حل مسئله است. آموزش حل مسئله از این رو حائز اهمیت است،که نمیتوان از روبهرو شدن افراد با مشکلات در زندگی روزمره جلوگیری کرد، ولی میتوان به آنها آموزش داد که در رویارویی با اینگونه موقعیتها به شیوه صحیح عمل کنند. ژ هر فرد در موقعیتهای متعدد با مسائلی مواجه می شود که راه حل همه آنها را نمیداند، اما راهبردهای حل مسئله میتواند به او کمک کند تا در مشکلات پیش بینینشده بهصورت کارآمد عمل نماید. کسانی که مغلوب مشکلات میشوند، از مهارتهای حل مسئله اندکی برخوردارند. این افراد به محض اینکه با مانعی برخورد میکنند، ممکن است رفتارهای تکانشی از خود بروز دهند، احساس ناکامی کنند، پرخاشگرانه رفتار کنند یا برای پرهیز از موقعیت مشکلساز، گوشهگیر شوند. تکرار چنین موقعیتهایی ممکن است به ایجاد و بروز رفتارهای غیرانطباقی منجر شود. بسیاری از نوجوانانی که رفتارهای پرخاشگرانه یا بزهکارانه دارند، اگر در زمینه مهارتهای حل مسئله آموزش ببینند، رفتار آنها بهبود مییابد. فقدان واژگان کارآمد و نداشتن مهارت در استفاده از راهحلهای جایگزین، از عوامل مهم پرخاشگری کودکان است. یافتهها دال بر آن است که مهم نیست افراد در زندگی با مشکل، دردسر، گرفتاری و مانند آن روبهرو میشوند یا نه، بلکه مهم آن است که در مواجهه با اینگونه موقعیتها بتوانند به شیوهای صحیح عمل کنند. بهطور کلی افراد موفق در زندگی، به هنگام مواجهه با مشکلات و اخذ یک تصمیم، از روشی منظم و مرحله به مرحله استفاده میکنند. اساس برنامه های آموزش حل مسئلۀ بین فردی این است که باید چگونه فکر کردن را به کودک و نوجوان آموخت، زیرا مانع بدکارکردیهای روانی او شده و سلامت روانش را افزایش میدهد. ژ همچنین نتایج پژوهشهای متعدد نشان میدهد که آموزش این برنامهها میتواند افزایش سلامت روان، تسهیل بهداشت اجتماعی و روانشناختی کودک و نوجوان و همچنین بهبود عملکرد در مدرسه و پیشرفت تحصیلی وی را در پی داشته باشد. فعالیت های این کتاب، چنانچه در کنار فعالیت های دو جلد دیگر این مجموعه که مربوط به پیشدبستانی و دوره اول ابتدایی میباشند مورد استفاده قرار گیرند، برنامۀ درسی جامعی میشوند که پایههای پیشدبستانی تا ششم را پوشش میدهد. اگر این گونه برنامه ها بهصورت منظم، مستمر و مداوم به دانش آموزان، آموزش داده شود، بستر مناسبی برای رشد و موفقیت آنها در ابعاد گوناگون زندگی فراهم خواهد آورد. بنابراین، از این برنامه میتوان بهعنوان یک مداخلۀ مدرسه محور در جهت کمک به دانش آموزان و ایجاد فرصتی مناسب برای رشد آنها استفاده کرد. بدیهی است که زمینه سازی و فراهمکردن این فرصت وظیفۀ کسانی است که در امر برنامه ریزی برای دانش آموزان تصمیم گیرنده و دخیل هستند. امید است این کتاب، با جنبه های کاربردی کم نظیرش بتواند برای معلمان، دستاندرکاران امر تعلیم و تربیت، روانشناسان و مشاوران و متخصصان کودک و نوجوان مفید واقع شود. انتشارات سپید برگ